Faculty Profile

سالار کهزادی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/07/12

سالار کهزادی

دانشکده علوم انسانی و اجتماعی / گروه مدیریت بازرگانی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. The impact of gamification on brand engagement, brand awareness, and brand loyalty Case study of Asiacell in Iraqi Kurdistan
    1403
    Gamification has emerged as a prominent strategy, various industries employ to engage consumers and foster brand loyalty. This study aims to investigate the influence of gamification on consumer engagement, brand awareness, and loyalty in the context of Asiacell telecommunication in Kurdistan. The primary objective is to assess the effectiveness of Asiacell's gamification strategies in engaging customers, enhancing the brand, and cultivating brand loyalty among its customer base. The study's sample comprised 405 individuals who utilized the Asiacell app in Iraqi Kurdistan. The collected data was analyzed using SMARTPLS, a structural equation modeling technique. The study's findings reveal that gamification elements, including fun, competition, and rewards, significantly impact brand engagement. Incorporating these gamified elements in Asiacell's services enhances consumer engagement, increasing brand awareness and improving customer loyalty. By employing gamification techniques, Asiacell effectively captures the attention and interest of its customers, making interactions with the brand more enjoyable and compelling. This study contributes to the existing literature on gamification and its impact on consumer behavior in the telecommunications industry. The findings provide valuable insights for practitioners and marketers seeking to leverage gamification as a means to engage consumers, enhance brand awareness, and cultivate brand loyalty. Further research can explore additional factors influencing the effectiveness of gamification and examine its long-term impact on customer behavior and brand performance in different cultural contexts.
  2. واکاوی ادراک دانشجویان از مطلوبیت و امکان‌‌پذیری کارآفرینی در محیط نهادی ناکارآمد (مورد مطالعه: دانشگاه‌‌های خصوصی و دولتی تخار افغانستان)
    1402
    کارآفرینی، مفهومی است که همواره همراه بشر بوده ولی در شرایط فعلی به عنوان یک پدیده نوین، دانش موثری را در پیشرفت اقتصادی کشورها یافته است. عوامل اقتصادی، اجتماعی و اقدامات سیاست‌‌گذاری می‌‌تواند سطح کارآفرینی را تحت تاثیر قرار دهد، سیاست‌‌های عمومی می‌‌توانند به روش‌‌های مختلف بر کارآفرینی تاثیر بگذارند بر همین اساس هدف از انجام این پژوهش واکاوی ادراک دانشجویان از مطلوبیت و امکان‌‌پذیری کارآفرینی در محیط نهادی ناکارآمد (مورد مطالعه: دانشگاه‌‌های خصوصی و دولتی تخار افغانستان) است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی- توسعه‌‌ای و از میان رویکردهای مختلف گردآوری داده از طریق پیمایشی- توصیفی است. میدان تحقیق این پژوهش دانشگاه‌‌های خصوصی و دولتی تخار در کشور افغانستان می‌‌باشد که تعداد این دانشجویان براساس آخرین آمار دانشگاه 5450 نفر می‌‌باشد که به‌‌شیوه نمونه‌‌گیری هدفمند 20 نفر به‌‌عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند و برای جمع‌‌آوری داده‌‌ها از مصاحبه‌‌های نیمه‌‌ساختاریافته استفاده شد. یافته‌‌های پژوهش نشان داد که پس از تحلیل مصاحبه‎ها 122 کد اولیه استخراج گردید، پس از استخراج کد‌های اولیه در قالب 4 دسته کد محوری شامل معنای کارآفرین و کارآفرینی، مزیت‌های کارآفرینی، بسترهای مورد نیاز کارآفرینی و چالش‌ها و مشکلات کارآفرینی قرار گرفتند، که دو دسته کد محوری اول ادراک دانشجویان از مطلوبیت و دو دسته کد محوری دوم ادراک دانشجویان از امکان‌‌پذیری کارآفرینی را در محیط افغانستان تحت تاثیر قرار می‌‌دهد. بر اساس این یافته‌‌ها می‌‌توان بیان نمود که شناسایی عوامل تاثیرگذار بر ادراک دانشجویان از مطلوبیت و امکا‌‌ن‌‌پذیری زمینه طراحی سیاست‌های آموزشی تاثیرگذار و فراهم کردن بسترهای لازم برای تقویت کارآفرینی در محیط افغانستان را تسهیل خواهد کرد.
  3. شناسایی چالش ها واستراتژی های مدیریت منابع انسانی صنعت مهمانپذیری در دوران کرونا مورد مطالعه هتل های جزیره کیش
    1402
    شیوع کووید-19 به عنوان یک بحران جهانی، تاثیرات وسیعی بر صنعت‌های مختلف ایجاد کرده است. در این میان، صنعت هتلداری به طور قابل‌توجهی تحت تاثیر این بحران قرار گرفته و چالش های متعددی را برای کلیه بخش های این صنعت از جمله مدیریت منابع انسانی آن ایجاد نموده است. ویژگی‌های منحصربه‌فرد جزیره کیش، شامل جغرافیای ویژه‌، منابع طبیعی، امکانات تفریحی و توریستی، وابستگی به گردشگری و صنعت مهمان‌پذیری، و همچنین شرایط ویژه مالی و اقتصادی، سبب دوچندان شدن چالش‌های بحران کووید-۱۹ در این منطقه شده است. پایان نامه حاضر با هدف شناسایی چالش های ناشی از کووید-19 برمدیریت منابع انسانی در صنعت هتلداری جزیره کیش و شناسایی استرتژی های متقابل ، تلاش دارد تا چالش‌ها و استراتژی های مدیریتی در مقابله با این بحران را مورد بررسی قرار دهد. برای انجام این پژوهش، روش تحقیق کیفی و مطالعه موردی انتخاب شده است . جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران ارشد هتل‌های جزیره کیش بوده که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شده‌ وسپس با انجام مصاحبه‌های نیمه ساختار یافته، دیدگاه‌ها و تجربیات مدیران ارشد در مواجهه با چالش‌های منابع انسانی در شرایط کووید-19 وهمچنین استراتژی های متقابل جمع‌آوری شده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که بحران کووید-۱۹ چالش های متعددی را برای مدیریت منابع انسانی هتل‌های جزیره کیش و در سه سطح فردی، سازمانی ، محیطی ایجاد نموده است. چالش‌هایی از قبیل ترس از کرونا ،بیمار شدن کارکنان ،عدم تطبیق کارکنان با شرایط جدید ، افزایش حجم کار کنان ،مدیریت جبران خدمات ،سازماندهی ،مدیریت نگهداشت منابع انسانی ،مشکلات اقتصادی هتل ها،آموزش پرسنل جدید و مدیریت بحران ، موقعیت خاص جغرفیایی کیش،کمبود نیرو ماهر در کیش،ماهیت مخرب کرونا ،،مشکلات سیاسی وعدم حمایت دولت از صنعت هتلداری و... مشاهده شدند. استراتژی‌های ترتیب داده‌شده و متناسب با شرایط کرونا نیز در سه سطح فردی ، سازمانی و محیطی بودند.استراتژی هایی از قبیل آموزش وتوانمند سازی کارکنان،ارتقاء سلامت روحی وانگیزه کارکنان ، مهارت های مدیریتی مدیران ،استراتژی های جبران خدمات ومشوق های مادی ومعنوی،تفویض اختیارات بیشتر،کاهش هزینه های هتل، حمایت های روحی وعاطفی ومالی ،تدوین دستوالعمل های جدید، انعطاف‌پذیری در وظایف و... مشاهده شدند. نتایج این پژوهش نه‌تنها به تفهیم بهتر اثرات بحران کرونا بر صنعت هتل‌داری کمک می‌کند، بلکه استراتژی‌های موثر برای مدیریت منابع انسانی در شرایط بحرانی را به مدیران و صاحبان هتل‌ها ارائه کرده و می‌تواند به عنوان یک الگوی کلی برای مدیریت منابع انسانی صنعت هتلداری در سایر مناطق نیز مورد استفاده قرار گیرند.
  4. مدل بازاریابی پایدار برای گردشگری روستایی استان کردستان
    1402
    پژوهش حاضر با هدف ایجاد مدل بازاریابی پایدار برای گردشگری روستایی استان کردستان انجام شده است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی با رویکرد تحلیل مضمون استفاده شده است و به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی به شمار می رود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ساکنین و ذی نفعان گردشگری روستایی استان کردستان تشکیل دادند که با توجه به اینکه تحقیق کیفی است و تعداد دقیقی از جامعه آماری در دسترس نیست حجم نمونه برابر با 15 نفر در نظر گرفته شد و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان مشارکت‌کننده انتخاب شدند. در این پژوهش، پژوهشگر با گردآوری نظام مند داده‌ها از مصاحبه سعی نمود همه جوانب بالقوه مرتبط با موضوع را شناسایی کند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته است. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌های به‌دست‌آمده از روش تحلیل مضمون استفاده شد و سپس مضمون‌های جزئی و فرعی تعیین و نام‌گذاری شدند و از نرم افزار Nvivo بهره گرفته شده است. نتایج بدست آمده نشان داد در بخش گردشگری پایدار 36 مضمون پایه شناسایی شدند و در ادامه نیز مضامین سازمان دهنده شامل محیط زیست، اقتصادی-سیاسی و فرهنگی-اجتماعی شدند. در بخش بازاریابی پایدار 57 مضمون پایه شناسایی شدند و در ادامه نیز مضامین سازمان دهنده شامل سه عامل مشتری، روابط با جامعه و عوامل محیطی شدند. در بخش بازاریابی پایدار گردشگری 43 مضمون پایه شناسایی شدند و در ادامه نیز مضامین سازمان دهنده شامل چهار عامل اقتصادی و قیمت گذاری، تبلیغات، مکان و امکانات اقامتی و عوامل انسانی شدند.
  5. مدل بازاریابی هتلداری برای دوران پساکرونا با استفاده از تئوری داده بنیاد
    1400
    صنعت هتلداری بهعنوان یکی از مهمترین بخش های درآمدی در صنعت گردشگری مطرح است. از گذشته تا به امروز صنعت گردشگری با بحران های مختلفی مواجه بوده است. در شرایط به وجود آمده ناشی از بحران ویروس کرونا نه تنها دولت ها و بخش درمان، بلکه سازمان ها در تمام بخش ها به خصوص بخش های خدماتی، از جمله صنعت گردشگری و هتلداری نیز تحت تاثیر قرار گرفته اند. در کنار مدیریت بیماری، مدیریت تاثیر کرونا بر اقتصاد کسب و کارها نیز از اهمیت زیادی برخوردار است، لذا هتل ها باید استراتژی جدیدی برای راه اندازی مجدد در زمان پساکرونا درنظر بگیرند. به عبارت بهتر کسب وکارهای این حوزه نیاز به نوآوری و روش ها و استراتژی های خلاق بازاریابی و خدمت دهی برای پاسخگویی بهتر به نیازهای در حال تغییر و متنوع مشتریان می باشند. لذا مطالعه حاضر با استفاده از روش نظریه داده بنیاد بهدنبال طراحی مدل بازاریابی هتلداری در دوران پساکرونا است. پژوهش حاضر بنیادی- کاربردی است و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها نیز در زمره پژوهش های غیرآزمایشی قرار می گیرد. به منظور تدوین مدل از روش تحقیق کیفی و به طور خاص در ساخت نظریه از روش داده بنیاد چندگانه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان صنعت گردشگری و هتلداری هستند که 12 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شده است. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار MAXQDA مورد تحلیل قرارگرفته است. قابلیت اعتماد و اعتبار یافته ها با تکیه بر تکنیک لینکلن و گوبا است. پدیده محوری پژوهش نگهداری و جذب مشتریان است. نتایج حاکی از آن است که شرایط علی این پژوهش شامل هوشمندسازی هتل، اجزاء محصول، نیروی انسانی، مشتری مداری، عوامل بهداشتی، هزینه خدمات، و حمایت اقتصادی و سیاسی دولت هستند. بر اساس تحلیل های صورت گرفته موانع اقتصادی، فنی و قانونی، انسانی، بهداشتی، و اجتماعی و فرهنگی بر راهبردهای نگهداری و جذب مشتریان تاثیر می گذارند و به عنوان عوامل مداخله گر شناخته شده است. به استناد نتایج و یافته های پژوهش با بهره گیری از مجموعه ای از راهبردها در حوزه های قیمتگذاری، تبلیغات و پروموشن، و محصول و خدمت، نگهداری و جذب مشتریان در دوران پساکرونا دور از انتظار نخواهد بود.
  6. نقش تعدیل کنندگی برند ملی در رابطه بین شبکه های اجتماعی و وفاداری به برند در بخش گردشگری اقلیم کردستان عراق (مورد مطالعه برندهای ملی ایران، ترکیه، اردن)
    1400
    امروزه مفهوم وفاداری یک مفهوم پیچیده چندبعدی است. اندازه گیری یک متغیر واحد (برای مثال، تکرار خرید)، یک رویکرد ناقص ایجاد می کند. وفاداری برند به یک موضوع مهم در بازاریابی و پژوهشات مصرف کننده تبدیل شده و اهمیت آن در جایگاه یک پدیده رفتاری مصرف کننده تاثیر زیادی بر عملکرد مالی کسب و کار دارد. یک راه موثر برای افزایش ارزش درک شده و وفاداری به برند در مصرف کنندگان، بهبود عوامل اجتماعی مثل هویت اجتماعی، تایید اجتماعی و بهبود صفات شخصی مثل نوآوری مصرف کننده و اثربخشی مصرف کننده بوده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش تعدیل گری برند ملی در رابطه بازاریابی شبکه-های اجتماعی بر وفادارای به برند بوده. از لحاظ ماهیت و اهداف این پژوهش از نوع کاربردی و همچنین از لحاظ مبنای اطلاعات و داده در چارچوب رویکرد پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش افرادی بودند که از کردستان عراق به ایران، اردن و یا ترکیه به عنوان گردشگر مسافرت کرده اند. از بین این جامعه تعداد 373 داوطلب (نمونه) به صورت در دسترس برای پاسخ به پرسشنامه طراحی شده انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از شاخصه های بازاریابی شبکه های اجتماعی، شناخت برند و برند احساسی، برند خلاق، آگاهی، برند، و عشق به برند استفاده شده که روایی و پایایی پرسشنامه-های آن ها نیز مورد تایید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل نیز در دو سطح امار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در آمار توصیفی از داده هایی همچون میانگین انحراف معیار و درصد میانگین استفاده شد. در آمار استنباطی برای بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش از مدل ساختاری استفاده شد. پس از آن با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس پی مدل طراحی شده پیاده سازی شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که برند ملی (ایران، اردن، ترکیه) در ارتباط بین بازاریابی شبکه های اجتماعی و آگاهی ، برند و عشق برند هیچ رابطه تعدیل گری معنی داری ندارد. در نتیجه برند ملی در ارتباط با شبکه های اجتماعی بر روی وفاداری رابطه تعدیل گری معنی داری ندارد.
  7. بازآفرینی گردشگری مبنای سبزراه چه م ئاسیاوه کان (7 ئاسیاو) شهر سنندج
    1398
    گردشگری فعالیتی فرابخشی و چند بعدی است که از تعاملات پیچیده و چند سویه ی میان محیط طبیعی و انسانی در فضای جغرافیایی شکل می گیرد و در ماهیت خود با رشته های مختلف و بخشهای زیادی سر و کار دارد (تدبیر شهر، 1386) در سالهای اخیر گردشگری به عنوان صنعت بدون دود، منبع درآمد سرشار در تجارت جهانی و عنصر مهمی در بهبود و تنظیم موازنه بازرگانی و تراز پرداختهای بسیاری از کشورها شده است، این صنعت یک صنعت منحصر به فرد اقتصادی تلقی شده و طرفداران بسیاری دارد. تعداد کل گردشگران از 25 میلیون نفر در سال 1950 به 1 میلیارد و 187 میلیون نفر در سال 2013 افزایش یافته و پیش بینی میشود که این تعداد در سال 2020 به 1/56 میلیارد نفر برسد. در این راستا گردشگری به عنوان یکی از فعالیتهای عمده اقتصادی از دیرباز مورد توجه شهرسازان و برنامه ریزان شهری جوامع مختلف بوده که در راستای کسب درآمد و پویانمایی اقتصادی، رونق کسب و کار، معنی دار سازی اوقات فراغت، افزایش کیفیت زندگی و بهبود رضایت گردشگران داخلی و خارجی مورد بهره برداری قرار گرفته است. (حبیبی و صفدرنژاد، 1394)بازآفرینی شهری که اغلب با کلماتی مانند نوسازی شهری، توسعه مجدد شهری، توانبخشی شهری و تجدید حیات شهری قابل جایگزینی می باشد، مرحله ایست که شامل توانبخشی بناهای موجود، توسعه مجدد ساختمان ها و سایت ها و یا استفاده مجدد از اراضی شهری است. همچنین بازآفرینی شهری برای اقتصاد و توسعه های اجتماعی از طریق ایجاد فرصت های شغلی، ایجاد شبکه های اجتماعی و ارتقاء مشارکت فعال گروه-های داوطلب را موجب می گردد. (Yi Peng & etc, 2015) در حوزه باز زنده سازی، یکی از فعالیتهای کلیدی مدرن، فعالیتهای گردشگری و فرهنگی است. راهبردهای مربوط با باز زنده سازی گردشگری، بهره گیری از میراث تاریخی ناحیه را برای توسعه گردشگری تشویق می نماید. چنین توسعها ی معمولا به معنای یک تنوع بخشی فشرده یا بازسازی مبنای اقتصاد ناحیه است. (افخمی،1392)عبارت سبزراه برای مسیرهایی به کار میرود که انسجام محیط زیست را در زیرساختار شهری محافظت میکنند، سبزراهها به عبارتی پارکهای خطی پیوسته، جدید و یا به نوعی زیرساختارهای سبز شهری هستند. (حناچی و غزنوی، 1388) برنامه ریزی سبزراهها یکی از مهمترین ابزارهای برنامه ریزی در ارتقاء کیفیت زندگی ساکنان شهر است. فضاهای سبز و سبزراهها به علت دارا بودن نقش عمده در افزایش کیفیت هوا و ایجاد تغییرات مثبت در اقلیم محیطهای شهری، برای نگهداری از کیفیت زیست محیطی شهرها ضروری هستند و ارزش های زیبایی شناختی این محیط ها را به نحو قابل توجهی افزایش می دهند.(شعبانی، 1385)کشور ایران به عنوان یکی از ده کشور برتر جهان در زمینه قابلیت های گردشگری متاسفانه سهمی بسیار اندک و ناچیز از فعالیتهای گردشگری جهان را داراست و به تبع رکود گردشگری در سطح ملی، استانهای کشور نیز در زمینه گردشگری دچار مشکلات و مسائل فراوانی هستند و هنوز قابلیتها و استعدادهای گردشگری آنها از قوه به فعل در نیامده است. این مسائل در مورد استانهای در حاشیه قرار گرفته ای مانند استان کردستان بیشتر به چشم می خورد. شهر سنندج در این استان به عنوان مرکز آن در سال گذشته به عنوان مقصد گردشگری استان در رتبه اول از نظر جذب توریسم نقش ایفا کرده است. با این وجود گردشگری شهر سنندج باید بسیار مورد توجه قرار گیرد و در راستای دستیابی به این هدف از جاذبه های تاریخی، فرهنگی، طبیعی و ... این شهر در وضع موجود و همچنین بازآفرینی عناصر تاریخی گذشته و معرفی آن ها می توان به طور گسترده یاری جست. محور چه م ئاسیاوه کان (7آسیاب) به عنوان یکی از محورهای گردشگری در کوه آبیدر شهر سنندج در طرح های گردشگری موضوعی و موضعی استان مورد توجه قرار گرفته است. این محور با توجه به بعد تاریخی آن به عنوان یکی از محورهای سبز کوه آبیدر دارای بالغ بر 19 آسیاب آبی بوده است که به مرور زمان و به دلیل قوانین زمین شهری از مالکان اصلی گرفته شده و کم کم تمامی این آسیاب ها از بین رفته اند. در این راستاپژوهش حاضر در پی بازآفرینی این آسیاب ها در سبز راه موجود می باشد، در این صورت همزمان بعد تاریخی و هویتی شهر به آن برگردانده خواهد شد و نیز موجب تبدیل ایم محور به محوری گردشگری شده و با جذب گردشگر به معرفی و شاخص سازی آن در شهر می شود.