رضا جامعی

هدف این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی و ویژگی‌های شخصیتی با تفکر نقادانه و نقش میانجیگری تنظیم هیجان در اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی - پیمایشی است که جامعه آماری این پژوهش را کلیه اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران تشکیل دادند که بر اساس جدول مورگان تعداد ۲۱۲ نفر به‌صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسش‌نامه‌های استاندارد تفکر انتقادی ریتکس (۲۰۰۳)، پنج عامل بزرگ شخصیت، هوش هیجانی برادبری و گریوز (۲۰۰۴) و تنظیم هیجان گراس استفاده شد. همچنین به‌منظور انجام محاسبات آزمون فرضیه‌ها در این پژوهش از مدل معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی SmartPls و SPSS استفاده شده. در نهایت یافته‌های پژوهش نشان داد که بین ویژگی‌های شخصیتی و تفکر نقادانه در جامعه حسابداران رسمی ایران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و این ارتباط بین تمام مولفه‌های آن برقرار است و هر چقدر فردی از ویژگی‌های شخصیتی بهتری برخوردار باشد، قدرت تفکر نقادانه بالاتری نیز دارد. همچنین بین تمام مولفه‌های هوش هیجانی و تفکر نقادانه در جامعه حسابداران رسمی ایران نیز رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و افراد باهوش هیجانی بالاتر، دارای قدرت تفکر نقادانه بالاتر نیز می‌باشند. ولی بین ویژگی‌های شخصیتی و تفکر نقادانه با نقش میانجیگری تنظیم هیجان اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران رابطه معناداری وجود ندارد و رد می‌شود و قدرت تنظیم هیجانات بر تفکر انتقادی حسابداران رسمی تاثیرگذار نیست.

چکیده پژوهش حاضر با توجه به افزایش تاکید بر عوامل فردی در تحقیقات مدیریت دانش، این مطالعه یک مدل تحقیقی را پیشنهاد می‌کند که تاثیرات قابلیت‌های مدیریت اطلاعات شخصی و عوامل اجتماعی-روان‌شناختی را بر قصد اشتراک دانش متخصصان حسابداری بررسی می‌کند. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-پیمایشی می‌باشد که جامعه آماری این پژوهش را کلیه اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران تشکیل دادند که بر اساس جدول مورگان تعداد 448 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها، مرور منابع کتابخانه‌ای و پرسش‌نامه است و همچنین به به منظور انجام محاسبات در این پژوهش از نرم‌افزارهای SPSS و SmartPls استفاده شد. در نهایت نتایج نشان داد که قابلیت‌های مدیریت اطلاعات شخصی بر دانش متخصصان حسابداری قبل و بعد از کویید-19 دارای تاثیر مثبت و معناداری می‌باشد و عوامل اجتماعی-روان‌شناختی بر دانش متخصصان حسابداری قبل از کویید-19 تاثیر مثبت و معناداری و بعد از کویید-19 تاثیر منفی دارد. تجزیه و تحلیل مقایسه‌ای بین گروه‌های نمونه قبل و بعد از COVID-19 نتایج مشابهی را برای روابط فرضی نشان می‌دهد در حالی که تفاوت‌های میانگین قابل‌توجهی در قصد اشتراک دانش، دانش متخصصان حسابداری وجود ندارد و برای عوامل اجتماعی-روان‌شناختی تفاوت میانگین وجود دارد. این مطالعه تحقیقات فعلی را با ترکیب قابلیت‌های مدیریت اطلاعات شخصی برای بررسی قدرت "فرد" در به اشتراک گذاری دانش گسترش می‌دهد و شواهد به موقعی از شیوه‌های مدیریت دانش شخصی حرفه‌ای حسابداری در طول دوره COVID-19 ارائه می‌دهد. این مطالعه مفاهیمی را برای محققان و دست اندرکاران علاقه مند به مدیریت دانش در حرفه حسابداری مطرح می کند.

مالیات‌ها از جمله منابع مهم تامین مالی دولت به شمار می‌آیند که از ‌شرکت‌ها، واحدهای تجاری مختلف و غیره مورد مطالبه قرار می‌گیرند. بنابراین ‌شرکت‌ها برای اینکه بتوانند مالیات کمتری را به دولت پرداخت کنند دست به کار‌های مختلفی مانند اجتناب از مالیات می‌زنند که در این راستا مدیران به عنوان مسئول شکل دهی، تایید و نظارت بر برنامه‌ریزی مالیاتی ‌شرکت‌ها می‌توانند بر اجتناب از مالیات تاثیرگذار باشند. در این راستا انتظار می‌رود که نهادهای نظارتی موجود در ‌شرکت‌ها بتواند تا حدی مانع از بروز این گونه رفتارها شود و اجتناب از پرداخت مالیات را کاهش دهد. بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر خودشیفتگی مدیران بر اجتناب از مالیات با تاکید بر کمیته حسابرسی و کیفیت سیستم کنترل‌های داخلی در ‌‌شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که خودشیفتگی مدیران تاثیر مثبت و معناداری بر اجتناب از مالیات دارد. همچنین کمیته حسابرسی و کیفیت سیسستم کنترل‌های داخلی موجب تضعیف اثر مثبت خودشیفتگی مدیران بر اجتناب از مالیات می‌شود.

نتایج تحقیقات گذشته نشان می دهد قابلیت اعتماد یکی از مهم ترین ویژگی های شخصیتی مدیران است که بر ریسک پذیری و کارکردهای حسابرسی تاثیر می گذراد، اما تحقیقات کمی به بررسی این مسئله پرداخته است و گزارش ارائه شده از این تحقیقات با تناقض همراه است. برای فائق آمدن بر این وضعیت و روشن تر شدن مسئله تحقیق حاضر نقش قابل اعتماد بودن مدیران در دوره تصدی حسابرس و حق الزحمه حسابرسی را بررسی کرده است. این تحقیق از نظر نوع هدف جزء تحقیق های کاربردی است و چون مشخص می کند که آیا رابطه ای بین متغیرهای تحقیق وجود دارد و اگر وجود دارد میزان آن چقدر است جزء تحقیقات همبستگی قرار می گیرد و چون به بررسی میزان حق الزحمه حسابرسی و دوره تصدی حسابرس می پردازد و در واقع آن را توصیف می کند در زمره تحقیقات توصیفی است از این رو این تحقیق در زمره تحقیقات توصیفی - همبستگی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش، شامل مدیران ارشد اجرایی و مدیران ارشد مالی و همچنین شرکت های متبوع پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند. با قید محدودیت های برای جامعه آماری اطلاعات 168 شرکت بررسی شد. در این تحقیق از نرم افزار Excel، برای محاسبات متغیر ها و از نرم افزار های Eviews 10 برای تجزیه و تحلیل و برآورد مدل ها و آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه اول نشان داد که قابلیت اعتماد مدیران ارشد مالی بر حق الزحمه حسابرس تاثیر منفی و معناداری دارد. درنتیجه حسابرسان از شرکت های که مدیران ارشد مالی آن ها از قابلیت اعتماد پایین تری برخوردارند، حق الزحمه حسابرسی بالاتری را مطالبه می کنند. همچنین نتایج آزمون فرضیه دوم نشان می دهد که تصدی حسابرس تاثیر معنی داری بر ارتباط بین قابلیت اعتماد مدیران ارشد اجرایی و مدیران ارشد مالی و حق الزحمه حسابرسی ندارد. در تبیین این نتیجه می توان گفت که اعتماد و بی اعتمادی مبتنی بر شناسایی، تابعی از تعامل فردی بیشتر و عمیق تر است. اعتماد مبتنی بر شناسایی زمانی ایجاد می شود که کسی تعامل های دیگران را به نحوی شناسایی می کند و ارزش می نهد که گویی ممکن است به عنوان عامل آن ها عمل کنند. طبیعتاً این اعتماد در روابط فردی نزدیکی ایجاد می شود که طی گذشت زمان ایجاد شده اند و در روابط تجاری قوی نیز برانگیخته می شود.

پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه سرمایه گذاری خارجی و ارزش و عملکرد شرکت با لحاظ نقش هزینه های نمایندگی صورت گرفته است. نمونه ی آماری شامل 117 مورد از شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران بود. پژوهش حاضر بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه ی گردآوری توصیفی از گونه ی همبستگی است. یافته های پژوهش، حکایت از وجود ارتباط معنیدار بین سرمایه گذاری خارجی و ارزش شرکت، سرمایه گذاری خارجی و ارزش شرکت با لحاظ هزینه های نمایندگی، سرمایه گذاری خارجی و عملکرد شرکت با لحاظ هزینه های نمایندگی در کوتاه مدت و سرمایه گذاری خارجی و عملکرد شرکت با لحاظ هزینه های نمایندگی در بلند مدت داشت. همچنین بین سرمایه گذاری خارجی و عملکرد شرکت در کوتاه مدت و سرمایه گذاری خارجی و عملکرد شرکت در بلند مدت رابطه معناداری مشاهده نشد.

این موضوع در راستای حفظ و افزایش توان رقابتی بنگاه و در جهت دستیابی به منافع بیشتر می باشد. از طرفی، مکانیزم های حاکمیت شرکتی از جمله کمیته حسابرسی می تواند در کاهش مشکلات نمایندگی و همچنین بهبود عملکرد شرکت موثر باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های کمیته حسابرسی و عملکرد شرکت با تاکید بر مالکیت خانوادگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است . متغیر مستقل، ویژگی های کمیته حسابرسی می باشد که شامل اندازه کمیته حسابرسی و تخصص اعضای آن بوده و متغیر وابسته عملکرد شرکت است که برای اندازه گیری آن از دو معیار نسبت کیوتوبین و بازده دارایی ها استفاده شده است. همچنین، متغیر مالکیت خانوادگی به عنوان متغیر تعدیلگر جهت بررسی نوع اثرگذاری آن بر رابطه بین ویژگی های کمیته حسابرسی و عملکرد شرکت در نظر گرفته شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی- همبستگی است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، تعداد 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1398 به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب و در مجموع 770 سال-شرکت جهت انجام تحلیل در نظر گرفته شد. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون چند متغیره و نیز داده های ترکیبی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین اندازه کمیته حسابرسی و تخصص اعضای آن با ع ملکرد شرکت رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، با تاکید بر مالکیت خانوادگی بین اندازه کمیته حسابرسی و تخصص اعضای آن با عملکرد شرکت بر اساس معیار نسبت کی وتوبین رابطه معناداری وجود دارد، در حالی که با تاکید بر مالکیت خانوادگی بین اندازه کمیته حسابرسی و تخصص اعضای آن با عملکرد شرکت بر اساس معیار بازده دارایی ها رابطه معناداری وجود ندارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که مالکیت خانوادگی رابطه بین ویژگی های کمیته حسابرسی و عملکرد شرکت بر اساس معیار نسبت کیوتوبین را تعدیل نموده است. پژوهش حاضر با بررسی رابطه بین ویژگی های کمیته حسابرسی و عملکرد شرکت با تاکید بر مالکیت خانوادگی می تواند برای ادبیات موجود دانش افزایی داشته باشد.

هرچند عوامل متعددی روی حق الزحمه تاثیر می گذارد می توان گفت یکی از این عوامل ریسک حسابرسی می باشد در این راستا یکی از عواملی روی ریسک و دامنه کار رسیدگی و به دنبال آن هزینه رسیدگی را تحت تاثیر قرار می دهد وثایق تسهیلات دریافتی می باشد و همچنین شرکت ها با سرمایه گذاری در زمینه مسئولیت اجتماعی به دنبال رعایت اصول اخلاقی حفظ شهرت خود نزد جامعه و شفافیت اطلاعات و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می باشند که این می تواند در صورت اتکاء حسابرسان، روی دامنه رسیدگی و حق الزحمه حسابرسی تاثیر بگذارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین وثایق تسهیلات دریافتی و حق الزحمه حسابرسی با تاکید بر مسئولیت اجتماعی در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی ـ همبستگی است. و در جهت کسب هدف پژوهش تعداد 105 شرکت به عبارتی 1050( سال- شرکت) طی سال های 1388 تا 1397 انتخاب و جهت تحلیل و استخراج نتایج در نظر گرفته شده است . به منظور بررسی روابط بین متغیرها از رگرسیون چند متغیره و به منظور برازش مدل الگوی رگرسیون، از روش حداقل مربعات تعمیم یافته و جهت آزمون فرضیه ها از روش داده های تابلویی با اثرات ثابت استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین وثایق تسهیلات دریافتی و حق الزحمه حسابرسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین مسئولیت اجتماعی بر رابطه بین وثایق تسهیلات دریافتی و حق الزحمه حسابرسی اثر منفی و معناداری دارد. نتایج حاکی از آن است وثایق تسهیلات دریافتی از آنجائیکه باعث افزایش ریسک و دامنه حسابرسی می شود حق الزحمه حسابرسی را افزایش می دهد و همچنین افشاء اطلاعات مسئولیت اجتماعی توسط شرکت ها تاثیر افزایش حق الزحمه حسابرسی ناشی از وثایق تسهیلات دریافتی را کاهش می دهد.به عبارتی با اعتقاد و پایبندی شرکت ها به مسئولیت اجتماعی ریسک و دامنه حسابرسی آن ها کاهش می یابد.

اندازه تقاضا برای خدمات حسابرسی وابسته به ساختار مالکیت در شرکت می باشد. بر این اساس یک شرکت با مالکیت متنوع، به حسابرسان با مهارت بالا و دارای کیفیت توسط گروه سهامداران نیاز دارد.باتوجه به اینکه در اقلیم کردستان عراق تاکنون در این زمینه پژوهشی صورت نگرفته است. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر ساختار مالکیت بر کیفیت حسابرسی در شرکت های موجود در اقلیم کردستان عراق می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 308 شرکت از شرکت های موجود در اقلیم کردستان عراق طی سال 2015تا 2019 جهت انجام تحلیل در نظر گرفته شد. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیونی چند متغیره و روش حداقل مربعات معمولی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مالکیت خانوادگی تاثیر مثبت و معنادار بر کیفیت حسابرسی دارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد مالکیت دولتی و مالکیت نهادی تاثیر منفی و معنادار بر کیفیت حسابرسی دارد. همچنین نتایج نشان داد، مالکیت مدیریتی تاثیر معناداری بر کیفیت حسابرسی ندارند.

در این پژوهش، افزون بر بررسی تاثیر توانایی مدیران بر حق الزحمه حسابرسی، تاثیر درماندگی مالی بر اثر توانایی مدیران بر حق الزحمه حسابرسی نیز بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در نظر گرفته شده است. برای اجرای پژوهش، اطلاعات 82 شرکت به عنوان نمونه آماری بررسی شد. با استفاده از الگوی رگرسیون چند متغیره و داده های ترکیبی، به تجزیه وتحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها پرداخته شد. البته به منظور اندازه گیری توانایی مدیران،از مدل دمریجان و همکاران(2012)استفاده شده است که از تحلیل پوششی داده ها (DEA) بدست می آید و همچنین برای اندازه گیری درماندگی مالی شرکت از مدل ایرانیزه شده آلتمن که توسط رودپشتی و همکاران(1388) ارائه شده استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد توانایی مدیران تاثیر منفی و معناداری بر حق الزحمه حسابرسی می گذارد و همچنین برخلاف انتظار، درماندگی مالی شرکت به عنوان متغیر تعدیل کننده، رابطه بین حق الزحمه حسابرسی و توانایی مدیران را تعدیل نمی کند..

هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین بیش اعتمادی مدیران وافشای مخارج تحقیق و توسعه با شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهراناست. این پژوهش از نوع مطالعه کتابخانه ای و تحلیلی- علمی بوده و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی (پانل دیتا) و رگرسیون لجستیک است. در این پژوهش اطلاعات مالی 70 شرکت پذیرفته شده در بورساوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1390 تا 1396 بررسی شده است ( 490 شرکت - سال). برای تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده ی پژوهش از نرم افزار Eviews7 استفاده شده است. جنبه نوآوری تحقیق در بررسی نسبت مخارج تحقیق و توسعه می باشد که تحقیق های پیشین انجام شده در بورس اوراق بهادار تهران توجه اندکی به این موضوع داشته اند نتایج تحقیق در ارتباط با فرضیه ی اول پژوهش نشان از آن داشت که بین بیش اعتمادی مدیران با مخارج تحقیق و توسعه ارتباط معناداری وجود دارد. اما تجزیه و تحلیل فرضی دوم نشان داد بین بیش اعتمادی مدیران با افشای مخارج تحقیق و توسعه ارتباط معناداری وجود ندارد.

فرآیند تبدیل شرکتها به سازمانهای تجاری بزرگ مانع از نظارت شخصی و مستقیم مدیران بر عملیات شرکت شده است و همچنین مدیران اجرایی دیگر نمیتوانند جهت ارزیابی عملکرد و وضعیت شرکت بر مشاهدات شخصی اتکا کنند.لذا بر گزارشهای مالی و آماری متکی میشوند و ضرورت وجود سیستم کنترل داخلی به عنوان یک فن حساس و حیاتی برای مدیریت در اینجا احساس میشود. هدف این تحقیق بررسی رابطه ی بین ارتباطات سیاسی و ارزش شرکت با تاکید بر نقش کنترل های داخلی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. نمونه آماری این تحقیق شامل 125 شرکت مورد پذیرش در بورس اوراق بهادار تهران برای بازه زمانی بین 1390 الی 1397 می باشد. به منظور بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون جارک برا و همچنین جهت تشخیص مانا بودن داده ها از آزمون لوین، لین و چو استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول نشانگر این است که بین ارتباطات سیاسی و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط معکوس و معنیداری وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از فرضیه دوم حاکی از این است که کنترلهای داخلی رابطه ی بین ارتباطات سیاسی و ارزش شرکت در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را تعدیل مینماید. مورد تائید قرار نمیگیرد.

هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر ارتباطات سیاسی و معاملات با اشخاص وابسته بر تاخیر در ارایه گزارش حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد همبستگی انجام شده است و داده های الزم با استفاده از نمونه آماری شامل 144 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، در بازه زمانی 1390 الی 1396 به روش داده های ترکیبی و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. داده های پژوهش از طریق نرم افزار تدبیر جمع آوری و فرضیه های پژوهش به وسیله نرم افزار Spss نسخه 22 و Stata نسخه12 مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر این است که متغیر روابط سیاسی بر متغیر تاخیر در ارایه گزارش حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین بر اساس فرضیه موجود، متغیر رمعاملات با اشخاص وابسته بر متغیر وابسته تاخیر در ارایه گزارش حسابرسی تاثیرگذار است.

پیرو تغییرات محیط تجارت، ناشی از رقابت جهانی و تحولات تکنولوژی، بیمارستان همانند سایر کسب و کارهای امروزی، با تقاضای روزافزون مشتریان برای محصولات و خدمات متنوع مواجه هستند. به این ترتیب، ضرورت پاسخ­گویی به نیاز مشتریان و بقا در این محیط پویا، پیچیده و بسیار متنوع بازارها، بانک­ها را وادار می­سازد تا به سمت تکنولوژی­های جدید و معرفی صدها محصول و خدمت نوین و غیر سنتی روی آورند. مسلم است که حفظ توانایی حرکت در چنین مسیری مستلزم ایجاد ابزارهای دقیق­تر برای ارزیابی عملکرد مدیران نسبت به گذشته است. به تبع آن، بدون تعیین «حوزه سود» و آگاهی نسبت به وضعیت خدمات، محصولات و مشتریان، اتخاذ تصمیمات مقتضی جهت کسب موفقیت غیر ممکن است؛ لذا به­منظور کسب موفقیت و دستیابی به راهی دقیق­تر و به صرفه­تر برای مدیریت پرتفوی خدمات، محصولات و مشتریان، سیستم هزینه­یابی بر مبنای فعالیت به­عنوان سیستمی که قادر است تا علاوه بر ارزشگذاری، اطلاعات صحیح و به­هنگام در خصوص ارزش­افزایی فعالیت­ها و شناسایی فعالیت­های فاقد ارزش افزوده تامین نماید و درنتیجه موجبات ارتقای عملکرد و سودآوری شرکت­ها را فراهم سازد، به بیمارستان ­ها معرفی شدند. اهمیت پیاده­سازی چنین سیستمی محقق را بر آن داشت تا با مطالعه وضعیت کنونی هزینه­یابی در صنعت بانکداری کشور و بررسی شرایط، الزامات پیاده­سازی سیستم هزینه­یابی بر مبنای فعالیت عملگرا در بیمارستان به این سوال پاسخ دهند که آیا طراحی و استقرار هزینه یابی بر مبنای فعالیت عملگرا در بیمارستان های کشور امکان­پذیر است یا خیر؟ به این ترتیب، در این پژوهش پس از کسب شناخت نسبت به وضعیت هزینه­یابی موجود در بیمارستان­ها و تایید امکان استقرار هزینه­یابی بر مبنای فعالیت در بانک­ها از دیدگاه صاحبنظران و خبرگان این صنعت، طرحی برای استقرار این سیستم در بیمارستان های ایران ارائه شد.

این پژوهش به بررسی تاثیر ارتباطات سیاسی بر حق الزحمه حسابرسی و انتخاب حسابرس مستقل می پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی از نوع تحقیقات علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 119 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دوره ی زمانی بین سال های 1389 تا 1396 مورد تحقیق و بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و برای آزمون فرضیه ی اول از رگرسیون چندگانه با الگوی داده های تابلویی و برای فرضیه ی دوم از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارتباطات سیاسی بر حق الزحمه حسابرسی تاثیر معکوس و معنادار دارد. همچنین تاثیر ارتباطات سیاسی بر انتخاب حسابرس مستقل معکوس و معنادار است.

امروزه درماندگی مالی اخیر شرکت های بزرگ بین المللی، موجب شده که موضوع درماندگی مالی به عنوان مقوله ای بسیار بااهمیت در مدیریت مالی مطرح گردد. بنابراین بررسی علل پدید آورنده درماندگی از منظر مالی و مهم تر از همه ارزیابی درماندگی مالی به کمک مدل های رایج بسیار بااهمیت است. درواقع درماندگی مالی به عنوان پایان راه و فعالیت بنگاه های اقتصادی است، که در این راستا درک صحیح و شناخت علل پدید آورنده درماندگی مالی توسط مدیریت شرکت ها بسیار ضروری و بااهمیت است. با توجه به اینکه سهامداران نمی توانند بطور مستمر بر مدیریت نظارت داشته باشند لذا، این مسیولیت را هیات مدیره شرکت از طریق تفویض مسیولیت نظارت بر فرایند گزارشگری مالی به کمیته حسابرسی بر عهده می گیرد. کمیته حسابرسی به عنوان ابزاری نظارتی، نقش مهمی را در شرکت بر عهده دارد. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه میان ویژگی های کمیته حسابرسی و درماندگی مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این تحقیق اندازه کمیته، نسبت اعضای غیرموظف و درصد اعضای متخصص به عنوان ویژگی های کمیته حسابرسی در نظر گرفته شد. برای سنجش درماندگی مالی شرکتها نیز پنج شرط در نظر گرفته شد که شرکت هایی که حداقل یکی از آنها را دارا باشند به عنوان شرکت درمانده محسوب میشوند. نمونه آماری شامل 180 سال شرکت برای دوره زمانی - 1391 تا 1396 می باشد. برای بررسی موضوع سه فرضیه مطرح شده است و مدل تحقیق با استفاده از رگرسیون لجستیک برآورد شد. نتایج حاصل از برآورد مدل برای سه فرضیه تحقیق نشان داد که هیچکدام از ویژگی های کمیته حسابرسی (اندازه کمیته، نسبت اعضای غیرموظف و درصد اعضای متخصص کمیته) رابطه معناداری با درماندگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ندارند.

مدیریت واقعی سود طبق تغییر در فعالیتهای عملیاتی باهدف گمراه کردن ذینفعان انجام میشود. دستکاری فعالیتهای واقعی برجریانهای نقدی و در پارهای از موارد بر اقلام تعهدی تاثیر میگذارد. روشهای دستکاری فعالیتهای واقعی مانند کاهش قیمت فروشمحصولات به منظور افزایش فروش و یا کاهش مخارج اختیاری در بحرانهای اقتصادی، ازجمله روشهای بهینهای هستند که به مدیران کمک میکنند. ولی اگر مدیران بهصورت گسترده و غیرعادی به استفاده از روشهای مذکور علاقه نشان دهند، درواقع آنها به مدیریتواقعی سود تمایل دارند و وجود سرمایهگذاران خبره و آگاه دستکاری فعالیتهای واقعی را محدود میکند.هدف این مقاله تاثیر مدیریت واقعی سود بر عملکرد مالی آتی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره زمانی پنجساله از سال 1391 تا 1396با استفاده از روش پنل دیتا هست. در این تحقیق مدیریت واقعی سود متغیر وابسته و عملکرد آتی شرکتبازده آتی دارائیها، بازده آتی حقوق صاحبان سهام، سود آتی هر سهم و نسبت آتی قیمت به سود شرکت بهعنوان متغیر مستقل تحقیق درنظر گرفتهشده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین مدیریت واقعی سود با بازده آتی کل دارائیها، بازده آتی حقوق صاحبان سهام، سود آتی هر سهم و نسبت آتی قیمت به سود شرکت در سال بعد رابطه منفی و معناداری وجود دارد.

حسابرسی سبب اعتبار بخشیدن به گزارشگری مالی می شود و در مقابل به حسابرسان مبلغی تحت-عنوانحق الزحمه پرداخت می شود، زیربنای بررسی های حسابرسان و ارزیابی قابلیت اتکا گزارش های مالی از طریق کنترل داخلی صورت می گیرد، همچنین ارتباطات سیاسی شرکت می تواند کیفیت صورت های مالی را تحت تاثیر خود قرار دهد و بر میزان حق الزحمه حسابرسی پرداختی و مالکیت نهادی موثر باشد. به منظور اندازه گیری حق الزحمه حسابرسی از لگاریتم طبیعی هزینه های حسابرسی استفاده شد. همچنین از گزارش های منتشرشده حسابرسان جهت اندازه گیری ضعف کنترل داخلی استفاده شد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین مالکیت نهادی و حق الزحمه حسابرسی با تاکید بر ارتباطات سیاسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.برای دستیابی به هدف پژوهش، داده های 125 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1391تا 1396جمع آوری و برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد. به منظور بررسی روابط بین متغیر ها از رگرسیونچند متغیره و به منظور برازش الگوی رگرسیون، از روش حداقل مربعات معمولی و الگوی داده های تابلویی استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین مالکیت نهادی و حق الزحمه حسابرسی رابطه معناداری وجود دارد وارتباطات سیاسی شرکت رابطه بین مالکیت نهادی و حق الزحمه حسابرسی را تعیین می کند

چکیده: (3914 مشاهده) مدیران علاوه بر آنکه باید منافع و حقوق سازمان خود را تامین کنند باید به عنوان یک امر اخلاقی در راه تامین رفاه، آسایش، نیازها و علایق مردم جامعه نیز مشارکت داشته باشند. از جهت دیگر نباید تصمیمات و رفتارهای مدیریتی منجر به واردکردن خسارت، زیان و آسیب به جامعه و افراد آن شود. هدف این پژوهش بررسی ارتباط گزارشگری مسئولیت اجتماعی و ابعادآن شامل محیط زیست، رفاه کارکنان، فعالیت اجتماعی و مصرف انرژی با ارزش و ریسک شرکت است. بدین منظورداده های مربوط به 276سال- شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی بین سال های 1390تا 1396مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون معنی داریF در رگرسیون چند گانه به وسیله نرم افزار Eviews 8 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بین گزارشگری مسئولیت اجتماعی با ریسک و ارزش شرکت رابطه ی معناداری وجود دارد.

هدف این مقاله بررسی ارتباط میان ویژگی های کمیته حسابرسی با ارائه به موقع گزارش حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. مطابق با تئوری علامت دهی، ارائه به موقع صورت های مالی از سوی شرکت ها، دارای محتوای اطلاعاتی بوده و بر ارزش بنگاه اثرگذار است؛ درنتیجه، بررسی عوامل تعیین کننده تاخیر در گزارش حسابرسی حائز اهمیت است. تشکیل کمیته حسابرسی و افشاء مشخصات آن از سال 1395طبق دستورالعمل سازمان بورس الزامی شد؛ بنابراین، در این پژوهش از اطلاعات 201 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که مشخصات کمیته حسابرسی خود را افشاء کرده اند؛ استفاده شده تا رابطه میان ویژگی های کمیته حسابرسی و تاخیر در ارائه گزارش حسابرسی آزمون گردد. روش پژوهش، شبه تجربی و از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیونی چندمتغیره بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که اندازه و سابقه تشکیل کمیته حسابرسی و وجود اعضای دارای تخصص مالی در کمیته های حسابرسی با کاهش تاخیر در ارائه گزارش حسابرسی همراه است؛ ولیکن استقلال کمیته حسابرسی و تجربه اعضای کمیته حسابرسی موجب افزایش تاخیر در ارائه گزارش حسابرسی می گردد

هدف اصلی این تحقیق بررسی امکان پیاده سازی سیستم بهایابی بر مبنای هدف در اداره کل پست آذربایجان غربی بود. امروز حسابداری بهای تمام شده نقش بسزایی در عملکرد سازمان ها به ویژه سازمان های خدماتی در بازارهای رقابتی دارد. سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت از جمله روش های نسبتاً جدیدی می باشد که از 10٬980 در سازمان ها برای تعیین دقیق و مطمئن بهای تمام شده کالا و خدمات مورد استفاده قرار می گیرد. روش تحقیق این پژوهش از بود هدف کاربردی و از بعد مراحل انجام آن توصیفی، پیمایشی و تحلیلی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات و داده ها پرسش نامه و ارقام هزینه های سال 1٬393 اداره کل پست آذربایجان غربی بود. مجموعه کارشناسان مالی و پستی سطوح مختلف سازمانی به تعداد 65 نفر به عنوان جامعه آماری انتخاب شده بود. این پژوهش در قالب دیدگاه فمبنای هدف رایندی با آزمون دو جمله ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و دیدگاه هزینه از آزمون تی تست برای بررسی آن استفاده گردید، برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS تعداد شده است. یافته های تحقیق نشان داد که پیاده سازی سیستم بهایابی بر مبنای فعالیت در اداره کل پست آذربایجان غربی ضروری بود و در تعیین دقیق قیمت های خدمات نقش بسزایی خواهد داشت.

این پژوهش به بررسی تاثیر سیاست تقسیم سود بر دستکاری سود از طریق فعالیت های واقعی بر اساس اطلاعات 104شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1387 تا 1395 می پردازد. هدف این پژوهش ، شناسایی وجود پدیده مدیریت سود از طریق دستکاری فعالیت های واقعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران و سپس شناسایی تاثیر سیاست تقسیم سود بر مدیریت واقعی سود است. تحقیق حاضر از نوع پس رویدادی ) با استفاده از اطلاعات گذشته( بوده و از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر طبقه بندی تحقیقات بر مبنای روش و ماهیت از نوع تحقیقات همبستگی مبتنی بر داده های ترکیبی است. برای بررسی رابطه بین متغییر های مستقل و وابسته ازروش آماری رگرسیون استفاده شده است. با استفاده از نرم افزار های ره آورد نوین داده ها جمع آوری شده و به کمک نرم افزار EXCEl محاسبه گردیده اند. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد ، رابطه متغیر سیاست تقسیم سود با متغیر های وابسته ی جریان وجه نقد عملیاتی غیر عادی ، هزینه های تولید غیر عادی و هزینه های اختیاری غیرعادی معنی داری است

در شرایط فعلی اقتصاد کشور مدیریت سرمایه در شرکتهای دارای فرصت بالای سرمایهگذاری جهت دستیابی به پروژههای موجود برای ادامه حیات، کلیدی است که تمامی آنها به گزارش حسابرسی منتهی میشوند سرمایه گذاران و اعتباردهندگان از جمله استفادهکنندگان برونسازمانی اطلاعات مالی و گزارشهای حسابرسی محسوب میشوند. مدیران بااستفاده از اقلام تعهدی اختیاری میکوشند سود را مدیریت نمایند.برای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و هزینههای نمایندگی این شرکتها به دنبال حسابرسانی با شهرت بیشتر میروند تا این حسابرسان با کیفیت حسابرسی بالاتر خود بتوانند کیفیتسود اعلام شده را ارتقا دهند؛ هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین شهرت حسابرس با مدیریت سود و سرمایه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. دوره زمانی پژوهش از ابتدای سال 1390 تا پایان سال 1395میباشد. نمونه آماری به تعداد 147 شرکت انتخاب شد.روش تحقیق از نوع همبستگی و با استفاده از رگرسیون چندمتغیره انجام شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان میدهد،بین شهرت حسابرس و مدیریت سود ارتباط معنا- داری وجود ندارد و بین شهرت حسابرس و مدیریت سرمایه ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.

دانشمندان حسابداری معتقدند که مطالعه تاثیر ریسک ویژه در مدیریت اقلام تعهدی یک بعد جدید مهمی به ادبیات مدیریت سود از طریق ایجاد یک ارتباط بین ریسک ویژه و درجه مدیریت تعهدی می افزاید سود حسابداری و اجزای مربوط به آن از جمله اطلاعاتی محسوب می شود که در هنگام تصمیم گیری توسط افراد در نظر گرفته می شود . براساس رویکرد تعهدی در صورت تحقق درآمد ها و وقوع هزینه ها می توان سود را گزارش کرد. ( ایسلی و اوهاری ) ثابت کردند که کیفیت گزارش گری مالی می تواند ریسک اطلاعاتی و ریسک غیر سیستماتیک و هزینه ی سرمایه را تحت تاثیر قرار دهد. تحقیق حاضر به بررسی تاثیر ریسک ویژه بر مدیریت اقلام تعهدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است.در مقایسه با تحقیق های قبلی که مدرک دستکاری سود را قبل از یک رویدادمشخص می کنند،این تحقیق به بررسی تاثیر ریسک ویژه (نوسانات ریسک) بر مدیریت اقلام تعهدی به عنوان یک عامل تعیین کننده درمدیریت سود اشاره می کند.این نشان می دهد که سود گزارش شده توسط شرکتهایی که دارای ریسک بالاتری هستند نسبتا کمتر قابل اطمینان هستند.به طور کلی دانش حاصل از این تحقیق ،ابزارهای اضافی برای ارزیابی میزان مدیریت سود توسط شرکتها و هم چنین کیفیت گزارشگری مالی رافراهم می کند. به این منظور با اعمال شرایط تحقیق تعداد 100 شرکت برای دوره زمانی 1391 الی1395 به عنوان نمونه انتخاب شده اند. روش تحقیق از بعد فرایند نوعی تحقیق کمی و جزو تحقیقات کاربردی است و روش تجزیه و تحلیل داده ها از نوع همبستگی و رگرسیونی است.

صورت های مالی، اطلاعات مفید برای اتخاذ تصمیم گیری های اقتصادی و سرمایه گذاری ارائه می کنند که این اطلاعات برای استفاده کنندگان، در ارزیابی وضعیت و عملکرد مالی شرکت مهم هستند. ازاین رو صورت های مالی حسابرسی شده احتمالاً تنها منبع مورد اعتماد اطلاعات قابل دسترس است . از سوی دیگر، کمیته های حسابرسی باید به طرز صحیحی سازمان دهی شوند تا بتوانند منافع چشم گیری برای کلیه گروه ها داشته باشند و هم چنین بتوانند وظیفه مباشرت گزارشگری هیئت مدیره را تقویت نمایند و ارتباط بین حسابرس مستقل و مدیریت را بهبود بخشند. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین تخصص کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی– همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390-1395 می باشد که با روش حذف سیستماتیک، 163 شرکت در نمونه آماری این پژوهش قرارگرفته اند. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون چند متغیره و روش حداقل مربعات معمولی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، بین تخصص مالی کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین به منظور روشن تر شدن موضوع، تخصص مالی کمیته حسابرسی به دو گروه تخصص حسابداری و غیر حسابداری تقسیم شد. نتایج نشان داد بین تخصص مالی حسابداری کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی یک رابطه مثبت و معنادار و بین تخصص مالی غیر حسابداری کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی یک رابطه منفی و معنادار وجود دارد. تجربه کمیته حسابرسی نیز باکیفیت حسابرسی یک رابطه مثبت و معنادار دارد. کلمات کلیدی: کمیته حسابرسی، تخصص مالی، حق الزحمه حسابرسی، کیفیت حسابرسی، حاکمیت شرکتی.

بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی و ساختار مالکیت بر مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

بررسی رابطه بین افشاء مسئولیت های اجتماعی سازمانی و سطح نگهداشت وجه نقد از طریق مکانیسم حاکمیت شرکتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران چکیده موجودی های نقدی، بخش قابل توجهی از دارایی های واحدهای تجاری را به خود اختصاص می دهند. مهم ترین عامل سلامت اقتصادی این واحدها، ایجاد توازن بین وجوه نقد در دسترس و نیازهای نقدی است. هدف این پژوهش به بررسی رابطه بین افشاء مسئولیت های اجتماعی سازمانی و سطح نگهداشت وجه نقد از طریق مکانیسم حاکمیت شرکتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته می باشد. در این پژوهش برای اندازه گیری حاکمیت شرکتی از دو شاخص درصد سهامداران نهادی و استقلال هیات مدیره استفاده شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی – همبستگی است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 122 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 تا 1395 به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب و در مجموع 976 سال – شرکت جهت انجام تحلیل در نظر گرفته شد. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی رگرسیونی چندمتغیره و نیز داده های ترکیبی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین افشاء مسئولیت های اجتماعی سازمانی و سطح نگهداشت وجه نقد به-صورت مستقیم رابطه مثبت و معناداری برقرار است. همچنین بین افشاء مسئولیت های اجتماعی سازمانی و سطح نگهداشت وجه نقد از طریق درصد مالکین نهادی ارتباط معناداری یافت نشد اما بین این دو متغیر از طریق استقلال هیات مدیره رابطه معناداری وجود دارد. واژه های کلیدی: افشاء مسئولیت های اجتماعی سازمانی، سطح نگهداشت وجه نقد، حاکمیت شرکتی، درصد مالکین نهادی، استقلال هیات مدیره.

چکیده صورت های مالی، اطلاعات مفید برای اتخاذ تصمیم گیری های اقتصادی و سرمایه گذاری ارائه می کنند که این اطلاعات برای استفاده کنندگان، در ارزیابی وضعیت و عملکرد مالی شرکت مهم هستند. ازاین رو صورت های مالی حسابرسی شده احتمالاً تنها منبع مورد اعتماد اطلاعات قابل دسترس است . از سوی دیگر، کمیته های حسابرسی باید به طرز صحیحی سازمان دهی شوند تا بتوانند منافع چشم گیری برای کلیه گروه ها داشته باشند و هم چنین بتوانند وظیفه مباشرت گزارشگری هیئت مدیره را تقویت نمایند و ارتباط بین حسابرس مستقل و مدیریت را بهبود بخشند. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین تخصص کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی– همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390-1395 می باشد که با روش حذف سیستماتیک، 57 شرکت در نمونه آماری این پژوهش قرارگرفته اند. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون چند متغیره و روش حداقل مربعات معمولی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، بین تخصص مالی کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین به منظور روشن تر شدن موضوع، تخصص مالی کمیته حسابرسی به دو گروه تخصص حسابداری و غیر حسابداری تقسیم شد. نتایج نشان داد بین تخصص مالی حسابداری کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی یک رابطه مثبت و معنادار و بین تخصص مالی غیر حسابداری کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی یک رابطه منفی و معنادار وجود دارد. تجربه کمیته حسابرسی نیز باکیفیت حسابرسی یک رابطه مثبت و معنادار دارد. کلمات کلیدی: کمیته حسابرسی، تخصص مالی، حق الزحمه حسابرسی، کیفیت حسابرسی، حاکمیت شرکتی.

بررسی عوامل موثر بر مقاومت کاربران نسبت به اجرای حسابداری تعهدی در دانشگاه علوم پزشکی کشور مقدمه: در کشور ما در سال های اخیر حرکت هایی به سمت استفاده از سیستم حسابداری تعهدی در دستگاه های اجرایی انجام پذیرفته است. لذا هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر مقاومت کاربران نسبت به اجرای سیستم حسابداری تعهدی در دانشگاه علوم پزشکی کشور می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر پیمایشی و میدانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران مالی دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کل کشور در سال 1395 است. با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، حجم نمونه 323 نفر به دست آمده و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه پژوهشگر ساخته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار LISREL و روش مدل سازی معادلات ساختاری(SEM) و تحلیل عاملی استفاده شده است. یافته ها: از نظر مدیران مالی دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی، در اجرا و به کارگیری حسابداری تعهدی پنج عامل تفکرات مدیران ارشد، نگرش همکاران، توانمندی کارکنان، کفایت سیستم اطلاعاتی و نگرش ذی نفعان خارجی بر مقاومت کاربران تاثیر می گذارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که اکثریت پاسخ دهندگان از نیروهای متخصص و آشنا به نظام حسابداری دانشگاه های علوم پزشکی هستند. بنابراین با توجه به یافته های پژوهش، تقریبا 96 درصد از پاسخ دهندگان اعتقاد دارند که عوامل موثر بر مقاومت کاربران نسبت به اجرای سیستم حسابداری تعهدی در دانشگاه های علوم پزشکی تاثیر معناداری دارد. واژه های کلیدی: حسابداری تعهدی، مقاومت کاربران، دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی.

هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر الزام آئین نامه حق الزحمه پایه خدمات حسابرسی (جامعه حسابداران رسمی ایران) بر مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش داده های مربوط به تعداد 59 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1388 الی 1394 مورد بررسی قرار گرفت. که حجم نهایی نمونه، شامل 413 مشاهده سال – شرکت می باشد. جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و روش داده های تابلویی با الگوی اثرات ثابت استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که، الزام آئین نامه حق الزحمه پایه خدمات حسابرسی جامعه حسابداران رسمی ایران تاثیر منفی و معناداری بر مدیریت سود بر مبنای قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری و اقلام تعهدی اختیاری مثبت دارد و باعث کاهش آن ها می شود. همچنین در دوره بعد از الزام، مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی اختیاری منفی و مدیریت سود واقعی کاهش پیدا نمی کند. علاوه بر این، این الزام باعث کاهش مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی اختیاری و مدیریت سود واقعی شرکت هایی که مبلغ حق الزحمه حسابرسی بیشتری دارند، نمی شود. واژه های کلیدی: آئین نامه حق الزحمه حسابرسی، مدیریت سود، اقلام تعهدی اختیاری

موضوع بحران مالی شرکت به دلیل پیامدهای مهم اقتصادی، اجتماعی میتواند برای سهامداران، قانونگذاران، کارگزاران ودانشگاهیان بسیار قابلتوجه باشد. سهامداران نهادی با توجه به رانت اطلاعاتی که دارند قبل از بحران مالی شرکت و اعلان ورشکستگی از آن خارج میشوند و بدین گونه بار مالی را بر دوش سهامداران جزء میاندازند. مطالعه رفتار سهامداران و الگوی نگهداری آنان در دوره قبل و بعد از بحران مالی شرکت میتواند بینش مهمی در درک اجتماعی و بازار به وجود بیاورد با این استدلال که گروههایی که قبل از اعلام بحران مالی شرکت با توجه به رانت اطلاعاتی که دارند از آن خارج میشوند و سبب تحمل بار مالی توسط سایر سرمایهگذاران میشوند. هدف این پژوهش در ابتدا بررسی ارتیاط میان بحران مالی شرکت و رفتار سهامداران نهادی میباشد سپس تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر این رابطه سنجیده میشود. در این پژوهش با اجرای الگوی رگرسیون با استفاده از روش اثرات ثابت و دادههای تابلویی، رابطه بین بحران مالی شرکت و رفتار سهامداردان نهادی و تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر این رابطه مورد ررسی قرار گرفته است. جامعه آماری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 1389 - 1394 میباشد که با روش حذف سیستماتیک 80 شرکت در نمونه آماری این پژوهش قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها و استخراج آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار Eviews استفاده شده است. در این پژوهش دو فرضیه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان داد ارتباط مثبت و معناداری میان بحرانمالی و رفتار سهامداران نهادی وجود دارد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که سهامداران نهادی در دوره قبل از بحران مالی از شرکت کنارهگیری میکنند. اما شواهدی مبنی تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر رابطه بین بحران مالی و رفتار سهامداران نهادی یافت نشد.

اکثر سرمایه گذاران از سود به عنوان مکانیزمی جهت پیش بینی عملکرد آینده شرکت بهره می گیرند. این پیش بینی می تواند شامل پیش بینی سود آتی و بازده آتی سهام باشد. این رقم کلی خود از اجزایی تشکیل شده که حاوی محتوای اطلاعاتی است، از این رو لحاظ نمودن آن در تصمیم گیری ها بی تاثیر نخواهد بود. این پژوهش درصدد است که رابطه هزینه های جاری منابع انسانی؛ به عنوان جزء بزرگ و پایداری از سود، را بر پیش بینی عملکرد آینده شرکت بررسی نماید. بدین منظور به معرفی دو مدل سود و کارکنان می پردازد و دو متغیر وابسته قابلیت پیش بینی و مربوط بودن سود را در دو مدل وارد می کند. در این پژوهش 125 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1385-1392 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابتدا در این پژوهش با استفاده از آزمون مقایسه میانگین (t-test) به مقایسه دو مدل پرداخته شد و نتیجه چنین شد که مدل کارکنان به دلیل لحاظ نمودن هزینه کارکنان (علاوه بر رقم سود) تبیین بهتری از عملکرد آتی شرکت دارد. سپس با استفاده از رگرسیون چند متغیره و روش حداقل مربعات معمولی به بررسی سه مشخصه هزینه های جاری منابع انسانی که عبارت است از هزینه حقوق متوسط هر کارمند، شدت هزینه های جاری و پایداری منابع انسانی، و اختلاف قابلیت پیش بینی سود و مربوط بودن بین دو مدل پرداخته شد. نتایج بیانگر این مطلب بود که بین پایداری هزینه های جاری منابع انسانی و قابلیت پیش بینی سود و مربوط بودن آن رابطه معناداری وجود دارد. در مورد دو مشخصه دیگر با ویژگی قابلیت پیش بینی سود رابطه معنادار ولی با مربوط بودن سود رابطه معناداری مشاهده نشد.

یکی از شاخص‎های مهّم در ارزیابی عملکرد شرکت، اقلام سود و زیان منعکس در صورت سود و زیان است و حسابرسی یکی از روش های موثر در تسهیل قابلیت مقایسه این اقلام در بین واحدهای تجاری مختلف می‎باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش نوع حسابرس بر قابلیت مقایسه اقلام سود و زیان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‎باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی- همبستگی است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 179 شرکت از میان شرکت‎های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال‎های 1387 تا 1393 به روش نمونه‎گیری حذف سیستماتیک انتخاب و پس از دسته‎بندی، تعداد 8610 زوج شرکت به عنوان نمونه اصلی در نظر گرفته شد. به منظور بررسی روابط بین متغیرها از رگرسیون چندمتغیره و به منظور برازش الگوی رگرسیون، از روش حداقل مربعات تعمیم‎یافته استفاده گردید. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای Excel و Eviews و جهت آزمون فرضیه‎ها از روش داده‎های ترکیبی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که صاحبکاران موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی، قابلیت مقایسه بیش‎تری (شباهت بیش تری) با یک‎دیگر در ساختار سود عملیاتی، سود خالص و مجموع اقلام تعهدی نسبت به صاحبکاران سازمان حسابرسی دارند. همچنین صاحبکاران یک موسسه حسابرسی مشابه (عضو جامعه حسابداران رسمی)، از ساختار سود (سود ناخالص، سود عملیاتی و سود خالص) قابل مقایسه تری نسبت به صاحبکاران دو موسسه حسابرسی متفاوت (عضو جامعه حسابداران رسمی) برخوردار می‎باشند. صاحبکاران یک موسسه حسابرسی با رتبه "الف" و "ب" نیز، قابلیت مقایسه بیش تری (شباهت بیش‎تری) با یک‎دیگر در ساختار سود و مجموع اقلام تعهدی نسبت به صاحبکاران یک موسسه حسابرسی با رتبه "ج" و "د" دارا می‎باشند.

در دنیای تجارت و اقتصاد امروز، موضوع سهامداران نهادی و افشای اطلاعات و تاثیر آن ها بر وضعیت و عملکرد شرکت ها و به دنبال آن بر بازار و اقتصاد، یکی از مهم ترین مباحث مورد توجه پژوهشگران، سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر افراد مرتبط در بازار است. از طرفی دیگر تاثیر عوامل و مولفه های مختلف بر ارتباط میان این دو متغیر نیز بسته به شرایط مکانی و زمانی می تواند حائز اهمیّت باشد. از این رو هدف این پژوهش، ابتدا بررسی ارتباط بین نسبت سهامداران نهادی و میزان افشای اطلاعات در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است، سپس تاثیر نوسان قیمت سهام و نوسان فروش شرکت بر ارتباط میان این دو متغیر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در این پژوهش با اجرای الگوی رگرسیون چندگانه با استفاده از روش اثرات ثابت و داده های تابلویی، رابطه بین نسبت سهامداران نهادی و افشای اطلاعات و تاثیر نوسان قیمت سهام و نوسان فروش شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387- 1392 می باشد که با روش حذف سیستماتیک، 131 شرکت در نمونه آماری این پژوهش قرار گرفته اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار EViewsاستفاده شده است. در این پژوهش سه فرضیه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسی فرضیه ها نشان داد که با افزایش درصد مالکیت سهامداران نهادی در شرکت ها، میزان افشای اطلاعات کمتر می شود. علاوه براین نوسان قیمت سهام تاثیر معناداری بر ارتباط بین این دو متغیر دارد. به طوری که در شرکت های با نوسان بالای قیمت سهام ارتباط بین نسبت سهامداران نهادی و افشای اطلاعات مثبت و معنادار است. همچنین نتایج حاصل از فرضیهسوّم نشان داد که نوسان فروش شرکت تاثیر معناداری بر ارتباط میان این دو متغیر نخواهد داشت.

صداقت موضوعی است که به عنوان یک فرهنگ در علم مدیریت راه یافته است. به دنبال نظریه ها و پژوهش های جدید در مدیریت، صداقت دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی مدیریت را تشکیل داده است. از این رو، هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه عدم صداقت مدیران موظف و بروز تقلب در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- همبستگی است. در این پژوهش با اجرای الگوی رگرسیون چندگانه با استفاده از روش اثرات ثابت و بهره گیری از حداقل مربعات معمولی و داده های تابلویی، رابطه بین عدم صداقت مدیران موظف در بروز تقلب در صورت های مالی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388- 1392 می باشد که با روش حذف سیستماتیک، 157 شرکت در نمونه آماری این پژوهش قرار گرفته اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج توصیفی از نرم افزار Spssو برای استخراج آمار استنباطی از نرم افزار EViewsاستفاده شده است. در این پژوهش 3 فرضیه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسی فرضیه ها نشان داد در صورتی کهاختلاف مالیاتی منجر به بروز تقلب در سازمان باشدبین عدم صداقت مدیران موظف و بروز تقلب رابطه معناداری (مستقیم) وجود دارد. همچنین بین ارائه اظهارنظر حسابرسی تعدیل شده و بروز تقلب رابطه معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که هر چه حسابرسان در ارائه اظهارنظر حسابرسی کوشش بیشتری داشته باشند احتمال بروز تقلب در شرکت کمتر می شود. همچنین یافته ها نشان داد که اظهار نظر تعدیل شده حسابرس بر رابطه بین عدم صداقت مدیران موظف و بروز تقلب تاثیری ندارد.

هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه درصد مالکیت خانوادگی، استقلال هیات مدیره و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران می باشد. متغیرهای مستقل این پژوهش عبارتند از: استقلال هیات مدیره و درصد مالکیت خانوادگی و متغیر وابسته شامل معیارهای مختلف عملکرد مالی مالی همچون بازده داراییها و بازده سهام می باشد. متغیرهای کنترلی پژوهش نیز عبارتند از: اندازه شرکت، اندازه هیات مدیره و درصد مالکیت مدیر عامل است. داده های مورد نیاز از گزارشات مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای بازه زمانی 1386 تا 1392 استفاده شد. داده های 164 شرکت با استفاده از نرم افزار ای وی یوز نسخه 6 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد استقلال هیات مدیره بر بازده سهام و بازده داراییها تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین درصد مالکیت خانوادگی بر بازده سهام و بازده داراییها دارای مثبت و اما معنی دار نبود. اثر تعاملی درصد مالکیت خانوادگی و استقلال هیات مدیره بر بازده داراییها و بازده سهام منفی اما معناداری نبود.

براساس تئوری نمایندگی،تضادمنافع میان مالکان ومدیران هزینه های نمایندگی را سبب می شود. قوانین مربوط به حاکمیت شرکتی درصددتخفیفاین هزینه هاهستند. ازابزارهای بااهمیت دراین حوزه می توان به استقلال هیات مدیره ، تمرکز مالکیت، ساختار مالکیت و مالکیت نهادی اشاره کرد. این مطالعه درصددشناسایی رابطه بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و به موقع بودن سود با تاکید بر آشفتگی مالی در شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران است. ازاینرو،تعداد128شرکت درطی دوره 1387تا1392بررسی شدند.جهت سنجش به موقع بودن سود شرکت ها، از روش به موقع بودن سود، مبتنی بر قیمت سهام استفاده شد. پژوهش حاضر شامل دو فرضیه اصلی است که در فرضیه اول به بررسی رابطه بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و به موقع بودن سود و در فرضیه دوم به بررسی رابطه ذکرشده شرکت های درمانده مالی پرداخته شده است. در ابتدا با استفاده از مدل تعدیل شده آلتمن شرکت های آشفته مالی از شرکت های سالم مالی تفکیک شدند. سپس آزمون فرضیه های پژوهش به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته(GLS)از طریق داده های ترکیبی انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که درصد استقلال هیات مدیره و درصد مالکیت نهادی رابطه منفی و معناداری با به موقع سود و تمرکز مالکیت و ساختار مالکیت رابطه مثبت و معناداری با به موقع بودن سود دارند. همچنین در شرکت های درمانده مالی، درصد استقلال هیات مدیره ، درصد مالکیت نهادی و درصد تمرکز مالکیت رابطه مثبت و معناداری با به موقع بودن سود دارند و رابطه ی معناداری بین ساختار مالکیت و به موقع بودن سود مشاهده نگردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزارSPSS، Eviews و Excel استفاده شد.

امکان سنجی اجرای حسابرسی منابع انسانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران چکیده: چکیده حسابرسی منابع انسانی یک ابزار اساسی برای مدیریت یک شرکت می باشد که هدفش تنها بررسی نتایج کمّی عملیات نیست، بلکه تصویب یک چشم انداز وسیع برای تعریف خطوط آتی عملیات در حوزه مدیریت منابع انسانی است. یکی از اهداف مهم حسابداری منابع انسانی، کمّی-کردن ارزش اقتصادی افراد برای سازمان ها به منظور تامین اطلاعات مفید برای اتخاذ تصمیمات مدیریتی و مالی می باشد. این پژوهش امکان سنجی اجرای حسابرسی منابع انسانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. در این تحقیق اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران در جامعه آماری لحاظ شده اند و امکان اجرای حسابرسی منابع انسانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در قالب پرسشنامه مورد سوال و بررسی قرار گرفت و در این تحقیق از روش نمونه گیری ساده استفاده گردید. روش های آماری که در این تحقیق بر روی پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت روش های آمار توصیفی و استنباطی بوده است و از آزمون کلوموگراف-اسمیرنف برای نرمال بودن داده ها استفاده شد، با توجه به اینکه سطح معنی داری آزمون از 5 درصد بیشتر بود نشان می دهد که داده ها نرمال و برای تحلیل آنها باید از آزمون تی _ استیودنت تک نمونه ای استفاده شود. نتایج حاصل از این پژوهش در راستای فرضیه های مطرح شده به این شرح بود که در آزمون تی-تک نمونه ای، چون سطح معنی داری فرضیات از 5 درصد بیشتر است پس نشان دهنده عدم معنی داری اختلاف میانگین بوده و امکان اجرای حسابرسی منابع انسانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در این برهه از زمان وجود ندارد.

این پژوهش بدنبال تعیین رابطه بین سرمایه گذاری در داراییهای ثابت مولد و سودآوری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف جز تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت جز تحقیقات توصیفی-همبستگی است. داده های مورد نیاز از صورتهای مالی و اسناد کتابخانه ای استخراج شد. جامعه آماری پژوهش شامل شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1385 تا 1391 است. برای آزمون فرضیات از آمار توصیفی و استنباطی (رگرسیونهای ساده و چندگانه و تحلیل واریانس) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین متغیرهای سرمایه گذاری در اموال و ماشین آلات با سودآوری رابطه معنی دار و مثبت وجود داشته اما بین متغیر سرمایه گذاری در تجهیزات با سودآوری رابطه معناداری وجود ندارد.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت کیفیت فراگیر و مدیریت محیط زیست با عملکرد مالی شرکت های تولیدی و شیمیایی پذیرفته شده در بورس تهران است. در این پژوهش فاکتورهای سبک رهبری، مشتری مداری، مدیریت کارکنان، مدیریت تامین کنندگان،مدیریت فرآیند، تجزیه وتحلیل اطلاعات، آموزش و بهبود مستمر به عنوان رویه های مدیریت کیفیت فراگیر بررسی و رابطه آن ها با عملکرد مالی مورد آزمون قرار گرفت. همچنین سیاست گذاری زیست محیطی، اقدمات پیشگیرانه، آموزش زیست محیطی و نوآوری به عنوان رویه های مدیریت محیط زیست با عملکرد مالی مورد آزمون قرار گرفت. نرخ بازده دارایی ها و نرخ بازده فروش به عنوان شاخص های عملکرد مالی در نظر گرفته شده است. ابزار گردآوری اطلاعات به منظور تجزیه وتحلیل فرضیه ها پرسشنامه بود که از 60 پرسشنامه توزیعی 50 پرسشنامه پاسخ داده شد. به منظور ارزیابی فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار AMOS نسخۀ 21 استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از این بود که بین مدیریت کیفیت فراگیر و مدیریت محیط زیست با عملکرد مالی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین مدیریت کیفیت فراگیر و مدیریت محیط زیست رابطه معناداری مشاهده نشد. یافته ها نشان داد که بین رویه های مدیریت کیفیت فراگیر و ممدیریت محیط زیست با عملکرد مالی رابطه معناداری وجود ندارد.

بررسی ارتباط بین نرخ تورم و نرخ رشد دارایی ها با ضریب واکنش سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران چکیده شرکت هایی که یک روند رو به رشد در خصوص سودهای گذشته داشته اند، توانسته اند جایگاه مناسبی در بازار سرمایه بدست آورند و بشدت نگران حفظ اعتبار و شهرت خود می باشند. نگرانی شرکت های مذکور از این است که آیا انتشار سود پیش بینی شده، اعتبار شرکت را حفظ می کند یا به آن لطمه می زند؟ در این رابطه، انتشار سود پیش بینی شده شرکت ها باید بگونه ای باشد که روند و الگوی رشد موجود در سودهای گذشته را حفظ کند. هدف کلی تحقیق حاضر بررسی تاثیر وجود الگوهای پایدار در رشد سود بر واکنش قیمت سهام می باشد. نمونه آماری این تحقیق شامل 104 شرکت (624 سال - شرکت) از شرکت های پذیرفته شده ی بورس اوراق بهادار تهران می باشد که داده های آنها در طول سال های 1385 تا 1390 گردآوری و تجزیه و تحلیل شده است. نتایج تحلیل آماری نشان می دهد واکنش بازار سرمایه به اخبار بد پیش بینی و افق پیش بینی سود هر سهم در شرکت های با رشد پایدار سود، متفاوت از سایر شرکت هاست. این در حالی است که واکنش بازار سرمایه به اخبار خوب و دقت پیش بینی سود هر سهم تحت تاثیر رشد پایدار سود نیست. کلیدواژه ها رشد پایدار سود؛ پیش بینی سود هر سهم؛ بازده غیرعادی سهام؛ دقت پیش بینی سود؛ افق پیش بینی سود