تاریخ بهروزرسانی: 1403/09/01
جمال سلیمی
دانشکده علوم انسانی و اجتماعی / گروه علوم تربیتی
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
مطالعه باور های معرفت شناختی اساتید(مطالعه موردی:اساتید دانشگاه کردستان)
1402باورهای معرفت شناختی جهت گیری های اساسی افراد در باره موضوعات یادگیری را نشان می دهد و از این رو منشا بسیاری از تحولات پایدار در زندگی تحصیلی و اجتماعی دانشجویان قرار می گیرد. این تحقیق با هدف مطالعه باورهای معرفت شناختی در بین اساتید دانشگاه کردستان انجام شده است. جامعه آماری تحقیق اساتید دانشگاه کردستان بوده که با روش نمونه گیری طبقه بندی تعداد 181 نفر از اساتید دانشگاه انتخاب شدند. برای رسیدن به اهداف و جواب سوالات تحقیق از پرسشنامه استاندارد باورهای معرفت شناختی شومر استفاده شد. روش تحلیل داده ها آزمون تی تک نمونه ای و آزمون فرید من در نرم افزار SPSS27 و جهت اعتبارسنجی پرسشنامه از شاخص آلفای کرونباخ استفاده شد. پس از تحلیل داده ها، پنج معیار ساده بودن دانش، قطعیت دانش، منبع دانش، توانایی ذاتی در یادگیری و یادگیری سریع شناسایی گردید که در بین معیارها منبع دانش به میزان 31/21 درصدساده بودن دانش به میزان 82/19 درصد، یادگیری سریع به میزان 80/19 درصد و قطعیت دانش به میزان 59/19 درصد و توانایی ذاتی در یادگیری به میزان 48/19 درصد باورهای معرفت شناختی از منظر اساتید دانشگاه کردستان می باشد.
-
طراحی مدل برنامه درسی در عصر انقلاب صنعتی چهارم؛ سنتز پژوهی مطالعات انجامشده
1402توسعه و نوآوری در فناوری اطلاعات و ارتباطات، تغییرات در توسعه برنامه درسی در مطالعات کتابخانهای و اطلاعاتی را تسهیل نموده است. علیرغم تلاشهایی که نهادهای حرفهای آن برای توسعه برنامههای درسی مدولار انجام دادهاند، و تقاضا از بخشهای آموزشی برای بازنگری برنامه درسی خود با معرفی مولفههای بیشتر فناوری اطلاعات، هنوز فقدان بخشهای عظیمی از برنامههای مهم در این زمینه ملاحظه میگردد. از این حیث، در تتبع پیشرو، هدف طراحی مدل برنامه درسی در عصر انقلاب صنعتی چهارم بود. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و کمّی و بهطور خاص از راهبرد سنتزپژوهی استفاده گردید. در مرحله اول معیارهای ورود تعیین گردید. در مرحله دوم با ابتدا کلیدواژهها از قبیل: طراحی مجدد برنامه درسی، صنعت 4.0، انقلاب صنعتی 4.0 (IR4.0) کلان داده، رایانش ابری، هوش مصنوعی، واقعیت افزوده، اینترنت اشیا، تولید، دانش و تحقیق، مدیریت، فناوری اطلاعات تعیین و تعریف گشت و سپس مقالات مرتبط با آنها یافت شد. در مرحله بعد برای اطمینان از اینکه پژوهشهایی که در مرحله جستجو شناسایی و انتخاب شده بودند، از معیارهای ورود (مرحله اول) برخوردار میباشند، در یک فرایند غربالگری دو مرحلهای، داوری و گزینش شدند. در مرحله بعد کدگذاری و نقشهبرداری انجام شد و در مرحله ارزیابی پژوهشها بر اساس دو معیار کلی کیفیت و مرتبط بودن (متناسب با هدف بودن)، مورد تحلیل و واکاوی انتقادی قرار گرفت. در نهایت سنتز تجمیعی و سنتز ترکیبی، انجام گردید. در نهایت ۳۸ مقاله انتخاب وسنتز از میان آنان صورت پذیرفت. کدگذاری اولیه با استفاده از QSR NVivo v8.0.335.0 SP انجام پذیرفت. یافتهها نشان داد که عنصر هدف، محتوا، روش، ارزشیابی بهعنوان مدل مفهومی از دغدغه های اصلی طراحی برنامه درسی در انقلاب صنعتی 4.0 است.
-
ارزیابی برنامههای درسی دوره کارشناسی حوزههای علوم پایه، مهندسی و علوم انسانی و اجتماعی بر مبنای برنامهدرسی پیوند یافته
1402ساختار برنامهدرسی پیوندیافته افزون بر میزان توجه به افزایش کیفیت یادگیری دانشجویان بر پایهی تبیین ماهیت دانش، اهداف و ارزشهای اساسی آموزش و پژوهش استوار گشته است. چنانکه در بافت آموزشِ عالی، استادان و دانشجویان از طریق جهانبینیهای مختلف، به نظام هستی مینگرند. فیالمثل توجه آنان بر عینیت و تفسیرجهان هستی و یا پپیشبرد عملکردِ حرفهای معطوف است. بنابراین ساخت برنامهِ درسیای که نگرشهای مختلفی را در بطن پژوهش برای یادگیرندگان پیوند دهد، نه تنها میزان کیفیت آموزش را تسریع میبخشد، بلکه جانمایهی پژوهش را نیز غنی میسازد. هدف از اجرای پژوهش حاضر که به شیوۀ توصیفی پیمایشی انجام شد آگاهی از وضعیت برنامههای درسی دوره کارشناسی «دانشکدههای علوم پایه، علوم مهندسی و علوم انسانی و اجتماعی» بر مبنای اصول برنامهدرسی پیوندیافته از دیدگاه استادان و دانشجویان دانشگاه کردستان بود. جامعه آماری شامل کلیه استادان و دانشجویان سه دانشکده منتخب بودند که نمونهگیری از آنها با تعداد 112 استاد و 323 دانشجو به صورت تصادفی طبقهای انجام گرفت. ابزار گردآوری دادهها یک پرسشنامۀ استاندارد مشترک برای هر دو گروه از آزمودنیها اقتباس شده از کتاب برنامهدرسی پیوندیافته در آموزشی عالی (Fung, 2017) با اندکی تغییرات جزیی بود که به وسیله دو فرد متبحر از زبان اصلی به زبان فارسی ترجمه شد، در گام بعدی طی مقایسه و بررسی دو متن ترجمه شده از نظر کیفیت با یکدیگر و انتخاب مناسبترین ترجمه، با کمک اساتیدِ متخصص در عرصه علوم تربیتی، ترکیب ترجمهها صورت گرفت و نهایتا در مورد یک نسخه فارسی مشترک توافق حاصل گردید. همچنین روایی همگرا و واگرایی و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تایید گردید. نهایتا برای پردازش دادهها از نرم افزار SPSS و جهت برازش مدل اندازهگیری از مدل معادلات ساختاریSmart PLS استفاده گردید. نتایج مطالعه نشان داد که میزان نظرات دانشجویان علوم پایه در مورد همه مولفههای برنامهدرسی پیوندیافته در حد متوسط و یا کمتر از حد متوسط است. بدین منوال میزان نظرات استادان علوم پایه نیز در خصوص همهی مولفهها به غیر از تعامل داشجویان با همدیگر و دانش آموختگان و پیوند بین آموزههای دانشگاهی با محیط شغلی در حد متوسط است، همچنین میزان نظرات دانشجویان علوم مهندسی در مورد مولفههای برنامهدرسی پیوندیافته در حد متوسط و یا کمتر از حد متوسط است. میانگین نظرات استادان علوم پایه نیز در خصوص همهی مولفهها به غیر از تعامل داشجویان با همدیگر و دانشآموختگان در حد متوسط است. نهایتا میانگین نظرات دانشجویان علوم انسانی در خصوص همهی مولفههای برنامهدرسی پیوندیافته کمتر از حد متوسط است، و میزان نظرات استادان در باب همههای مولفهها نیز در حد متوسط است. در خصوص مقایسهی میانگین نظرات دانشجویان با نظرات استادان در دانشکده علوم پایه، صرفا در مورد مولفههای تعامل میان رشتههای مختلف و جهان واقعی، تعامل بین آموزههای دانشگاهی و یادگیری در محیط شغلی، ارزیابیهای معطوف به مخاطب و تعامل دانشجویان با یکدیگر و دانش آموختگان، تفاوت معنی داری از لحاظ آماری وجود دارد، بدین معنا که استادان باور داشتند این چهار مولفه وضعیت نسبتا مطلوبی در برنامهدرسی دانشکده علوم پایه دارد. همچنین در خصوص مقایسهی میانگین نظرات دانشجویان با نظرات استادان در دانشکده علوم مهندسی صرفا در مورد مولفههای وجود یک خط فعالیت پژوهشی، تعامل بین رشتههای مختلف و جهان واقعی، ارزیابیهای معطوف به مخاطب، و تعامل دانشجویان و دانش آموختگان تفاوتی معنی دار از لحاظ آماری وجود دارد. بدین معنا که استادان باور داشتند این چهار مولفه وضعیت نسبتا مطلوبی در برنامهدرسی دانشکده علوم مهندسی دارد. نهایتا در خصوص مقایسهی میانگین نظرات دانشجویان با نظرات استادان در دانشکده علوم انسانی، صرفا در مورد مولفهی تعامل میان رشتههای مختلف و جهان واقعی تفاوت معنی داری از لحاظ آماری وجود دارد. بدین معنا که از دیدگاه استادان صرفا این مولفه وضعیت نسبتا مطلوبی در دانشکده علوم انسانی دارد. افزون بر اینها نتایج حاصل از مدل نشان داد که چارچوب برنامهدرسی پیوندیافته با هفت عامل اصلی از نظر ارزیابی مدل اندازهگیری که با شاخصهای آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، روایی همگرا و واگرا اندازهگیری شد مطلوب، مناسب و قوی است؛ همچنین از نظر مدل ساختاری که از طریق شاخصهای Z و R2 ، Q2 اندازهگیری شد نیز چارچوبی قوی داری دارد. در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش میتواند سیاستگذاران آموزشی و استادان دانشگاه را آگاه نماید که در کنار توجه به مسائل آموزشی، به فعالیتهای پژوهشی نیز توجه کنند و به مهندسی مجدد میان آموزش و پژوهش اقدام نمایند.
-
بررسی میزان پذیرش نوآوری های برنامه درسی در بین معلمان مقطع ابتدایی بر اساس مدل پذیرش مبتنی بر توجه ((CBAM
1401این پژوهش بررسی میزان پذیرش نوآوری های برنامه درسی بر اساس مدل پذیرش مبتنی بر توجه (CBAM) در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر سنندج جهت پی بردن به سطوح پذیرش نوآوری، علاقه مند و کاربست تغییرات؛ عوامل موثر و گونه های مداخلات برای پذیرش نوآوری در بین این معلمان است. در این پژوهش از پرسشنامه های مراحل نگرانی (SoCQ) Hord et al (2014) مبتنی بر 6 عامل دانش و اطلاعات، مولفه های شخصی (خود) مدیریت (تکلیف)، همکاری، تمرکز و پیامدها (تاثیر) به تعداد 37 سوال و پرسشنامه عوامل موثر بر پذیرش نوآوری مشتمل بر فرهنگ برنامه درسی (6 سوال)، ویژگی های نوآوری (5 سوال) و ویژگی های پذیرندگان نوآوری (6 سوال) و پرسشنامه گونه های مداخلات برای غلبه بر نگرانی مشتمل بر 35 سوال است. شرکت کنندگان در این مطالعه 298 معلم مقطع ابتدایی شهرستان سنندج بودند. اولین تفاوت آشکار بین پرسشنامه های توسعه یافته در ایالات متحده و اروپا با پرسشنامه مورد استفاده در مطالعه حاضر، حذف مرحله یک یعنی آگاهی بود. زیرا تمام معلمان تا زمان انجام مطالعه با برنامه های درسی جدید و کتاب های درسی جدید آشنا بودند. در این پژوهش متغیرهای سابقه کار، حوزه تحصیلی، مدرک تحصیلی و جنسیت به عنوان متغیرهای مستقل و 6 عامل نگرانی نیز به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عمده ترین نگرانی معلمان در مواجه با نوآوری های برنامه درسی مربوط به مراحل دانش و اطلاعات و مولفه های شخصی می باشد بطوریکه دارای بیشترین میانگین می باشد. همچنین سطوح نگرانی معلمان به نسبت سابقه کار، مدرک تحصیلی و جنسیت معنی دار نشدند در حالی که حوزه تحصیلی با متغیر همکاری اختلاف معنی داری (048/0) را در سطح 05/0 نشان داد. بنابراین می توان گفت بر اساس طبقه بندی فولر نگرانی های خود که به نگرانی های خود معلمان در مورد توانایی آنها برای عملکرد در محیط مدرسه مربوط می شود بیشتر بوده است.
-
مطالعه تجربه معلمان از انجام «درس پژوهی»؛ ارائه دلالتهایی برای مدیریت برنامه درسی
1401چکیده هدف این پژوهش مطالعه تجربه معلمان از انجام درس پژوهی و ارائه دلالت هایی برای مدیریت برنامه درسی بر اساس دیدگاه معلمانی که تجربه درس پژوهی را داشته اند. راهبرد پژوهش، کیفی و روش تحقیق هم پدیدارشناسی توصیفی است. میدان تحقیق در این پژوهش شامل معلمان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 99-98 بودند که دارای تجربه ی کاربست درس پژوهی در عمل بودند. مشارکت کنندگان بر اساس نمونه گیری هدفمند(روش گلوله برفی) انتخاب و فرایند جمع آوری داده ها تا اشباع نظری ادامه داشت که این اشباع بعد از مصاحبه شماره 19 حاصل گردید. ابزار گرد آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و برای تحلیل داده ها از روش پیشنهادی اسمیت(اسمیت، 1995 ، به نقل از حاج باقری پرویزی وصلصالی ،1390) استفاده شد که شامل سه مرحله تولید داده ها؛ تجزیه و تحلیل داده ها و تلفیق مورد ها بود. نتایج نشان داد که در خصوص برداشت معلمان از عمل «درس پژوهی» 7 معنای درس پژوهی به مثابه فرایند تولید دانش حرفه ای در آموزش و تدریس؛ درس پژوهی به مثابه یک پژوهش گروهی؛ درس پژوهی به مثابه خلق رویکردهای مواجهه با مسائل تربیتی و درس پژوهی به مثابه توسعه حرفه ای معلمان؛ تدریس پژوهی به عنوان روشی برای اصلاح، بهبود و بهسازی عمل تدریس؛ تبدیل مدرسه به سازمان یادگیرنده و به مثابه روش نوین پژوهش در عمل و تحول در آموزش حاصل شد. همچنین در ارتباط با تاثیر درس پژوهی بر ابعاد و عناصر برنامه درسی هم مضامینی چون تاثیر درس پژوهی بر مبانی برنامه درسی؛ تاثیر درس پژوهی بر تعیین مواد و منابع یادگیری در برنامه درسی؛ تاثیر درس پژوهی بر توسعه برنامه درسی و درس پژوهی و تاثیر آن بر راهبردهای یادگیری و آموزش استخراج گردید. همچنین در بعد دلالتهایی که درس پژوهی برای مدیریت برنامه درسی دارد نیز مضامین بعد اجرا و تغییر برنامه درسی؛ تدوین و توسعه برنامه درسی و پذیرش نوآوری؛ تربیت معلم و نیروی اجرایی برنامه درسی به عنوان عاملان تغییر و اصلاح استخراج گردید.
-
مدیران مدرسه چه ویژگی هایی باید داشته باشند؟ پدیدارشناسی دیدگاه های والدین در خصوص ویژگی های مدیر کارآمد در مدارس ابتدایی
1400این پژوهش با هدف پدیدارشناسی دیدگاه های والدین در خصوص ویژگی های مدیر کارآمد در مدارس ابتدایی انجام شده است. راهبرد پژوهش کیفی و با روش پدیدار شناسی توصیفی انجام شده است. میدان پژوهش شامل والدینی بود که فرزندان آنها در مدارس ابتدایی مشغول به تحصیل بودند که در نهایت و بر اساس تکنیک اشباع نظری، و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند(از نوع گلوله برفی) 14 نفر از والدینی که در شوراهای انجمن اولیاء و مربیان مدارس عضویت داشتند، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که برای حصول اطمینان از روایی بخش کیفی و به منظور اطمینان خاطر از دقیق بودن یافته ها از دیدگاه پژوهشگر، از نظرات اساتید آشنا با این حوزه و متخصصان استفاده شده است. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش تحلیل مضمون کلارک و برون (2006) انجام گرفت. در طی مراحل تحلیل، به ترتیب 490 کد اولیه، 139 مضمون پایه، 31 مضمون فرعی و 10 مضمون اصلی (شامل ویژگی های بین فردی و اجتماعی، شخصیتی، ارزیابی عملکرد، سبکهای مدیریتی، مهارت های آموزش، ویژگی های معطوف به دانش آموزان، تعهد شغلی، کارکردی، راهبری و هدایت مدرسه و ویژگی های علمی مدیر) از متون مصاحبه ها احصاء شد.
-
مقایسه جو مدرسه، کیفیت زندگی در مدرسه و پیوند با مدرسه در دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند
1400هدف پژوهش حاضر مقایسه جو مدرسه، کیفیت زندگی در مدرسه و پیوند با مدرسه در دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند بود. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا پس رویدادی از نوع (علی- مقایسه ای) بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مدارس هوشمند (تعداد 4 مدرسه و به تعداد 827 نفر دانش آموز) و عادی (به تعداد 2519 نفر) دوره متوسطه اول شهر یزد بود که در سال 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از پرسشنامه ی استاندارد جو و هویت مدرسه لی و همکاران (2017)، پرسشنامه کیفیت زندگی در مدرسه سرینکان و کایماکی (2013) و پرسشنامه پیوند با مدرسه رضایی شریف، حجازی، قاضی مرادی و اژه ای (1393). برای بررسی فرضیه ها از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین جو مدرسه، کیفیت زندگی در مدرسه و پیوند با مدرسه در دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین با توجه به یافته های حاصل، هر سه سوال اصلی پژوهش تایید شدند.
-
طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر تفکر انتقادی در دوره ی متوسطه اول
1400پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی برتفکر انتقادی در دوره اول متوسطه انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی واز لحاظ شیوه گردآوری داده ها، به صورت آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) در دو مرحله انجام گرفت.در مرحله اول(بخش کیفی) مصاحبه نیمه ساختار یافته جهت دست -یابی به توصیفی غنی از تجارب ،نگرش مصاحبه شوندگان نسبت به ابعاد تفکر انتقادی در برنامه درسی استفاده شد. مشارکت کنندگان این بخش اعضای هیات علمی وصاحب نظران برنامه درسی کرمانشاه در نظرگرفته شد که روش نمونه گیری هدفمند با 12 نفر ، اشباع نظری حاصل گردید. ازنظرروش اجرا در بخش کیفی روش تحلیل مضمون مبتنی بررویکرد سیستمایک و طی سه مرحله کدگذاری باز،محوری وانتخابی انجام گرفت. در مرحله دوم (بخش کمی)روش توصیفی-پیمایشی بوده و مشتمل براجرای پرسشنامه محقق ساخته، روایی پرسشنامه از طریق شاخص نسبت روایی محتوایی وپایایی آن با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ برآورده شد(782/0)، جامعه آماری در این مرحله(بخش کمی )،دبیران متوسطه اول در کرمانشاه(1900N=)، حجم نمونه در این مرحله با استناد به جدول کرجسی ومورگان 320 نفر تعیین و به صورت خوشه ای انتخاب شد. در مرحله کیفی از نرم افزار MAXQDAاستفاده شد ودر مرحله کمی از نرم افزار SPSS ولیزرل استفاده گردید. نتایج بخش کیفی در 80 کد شناسایی شدند که براساس کدگذاری محوری در 5 دسته قرار گرفته اند. ابعاد اهداف برنامه درسی تفکر انتقادی عبارتنداز (جامع نگر، خود ارزیابی، رشد قوه قضاوت صحیح و پرورش استدلال و ایجاد تفکر خلاقانه). محتوا برای توسعه تفکر انتقادی (محتوای سوال انگیز و مسئله محور، ساختار مناسب در تدوین، یادگیری چندجانبه تناسب محتوا با زندگی واقعی دانش آموزان و دانش آموز محور). استراتژی های آموزشی برای توسعه تفکر انتقادی (روش مشارکتی، روش پرسش و پاسخ (سقراطی)، آموزش نحوه تفکر و اندیشیدن). استراتژی هایی برای ارزشیابی تفکر انتقادی (ارزشیابی تحلیلی، ارزشیابی فرآیندی و خلاقیت محور، توانایی استدلال و ارزشیابی فرشناخت، توجه به محدودیت ارزشیابی).نتایج تحلیل عامل تاییدی نشان دادکه شاخص های برازندگی ومقادیربارعاملی ومقدارتی به دست آمده از هر معیار،برازش مطلوبی برخورداربوده وعامل های آن ها توانایی تبیین تفکر انتقادی در برنامه درسی را دارا بوده اند.
-
بررسی تاثیر روش آموزش گروهی (تدریس مشارکتی) بر درگیری تحصیلی و نگرش به فناوری؛ درس کار و فناوری دانش آموزان پایه ششم ابتدایی
1400هدف از این پژوهش بررسی تاثیر روش آموزش (تدریس) گروهی بر درگیری تحصیلی و نگرش به فناوری؛ مطالعه موردی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان گیلانغرب می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان گیلانغرب در سال تحصیلی00-99 تشکیل می دادند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد و تعداد 40 آزمودنی (دو کلاس) به دو گروه دسته بندی شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه نگرش به فناوری لی آ و کوا (2014) و پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ (1391) استفاده شد که روایی و پایایی آنها تایید شده است. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون کوواریانس و با کمک نرم افزار SPSS 25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد در متغیر درگیری تحصیلی میانگین گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل بوده است (001>P و 4132=F)، پس نتیجه گرفته می شود استفاده از الگوی تدریس گروهی در افزایش درگیری تحصیلی آموزان موثر بوده است. در مولفه ی درگیری شناختی با (0016>P و 1302=F)، در مولفه ی درگیری انگیزشی با (0016>P و 2987=F)، در مولفه ی درگیری رفتاری با (0016>P و 2240=F)، پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل معنادار است؛ پس نتیجه گرفته می شود استفاده از الگوی آموزش گروهی در افزایش درگیری شناختی، انگیزشی و رفتاری دانش آموزان موثر بوده است. با توجه به نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری برای مقایسه ی دو گروه آزمایش و کنترل در مولفه های نگرش نسبت به فناوری نشان می دهد در مولفه های خودکارآمدی، راهبردهای یادگیری، جهت گیری هدف، ایجاد و پیاده سازی پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در مولفه ی مذکور معنادار است؛ پس نتیجه گرفته می شود استفاده از الگوی آموزشی گروهی در تغییر نگرش دانش آموزان موثر بوده است. در مولفه-های ارزش یادگیری، محرک محیطی و خود تنظیمی پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل معنادار است؛ پس نتیجه گرفته می شود استفاده از الگوی آموزشی گروهی در تغییر نگرش دانش آموزان موثر بوده است.
-
مطالعه فرصت ها و تهدیدهای آموزش مجازی برای آموزش ابتدایی از منظر معلمان و کادر اداری مدارس، یک مطالعه پدیدار شناسی
1400در عصر کنونی تعلیم و تربیت مانند بسیاری از فناوری های نوین؛ در کوشش است که از همه ی توان فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهت منافع نظام های آموزشی بهره بگیرد. بنابراین هدف این پژوهش مطالعه فرصت ها و تهدیدهای آموزش مجازی برای آموزش ابتدایی از منظر معلمان و کادر اداری مدارس، است. روش انجام پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ راهبرد کیفی و از روش، یک مطالعه پدیدارشناسی توصیفی است. میدان پژوهش شامل کلیه معلمان و کادر اداری مدارس دوره ابتدایی اول و دوم در سطح شهر سنندج در سال تحصیلی 1399-1400 است که از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 14 نفر برای مصاحبه انتخاب شدند. مدت زمان هر مصاحبه بین 30 تا 60 دقیقه بود. داده های موجود در مصاحبه ها پس از چندین بار بررسی مکالمات، تجزیه و تحلیل دقیق و بررسی دیدگاه های برنامه ریزی شده مصاحبه شوندگان، انجام شد و در نهایت داده ها با روش تحلیل کلایزی و دیکلمن و با کمک نرم افزار آماری Maxqda نسخه 12انجام شد. در طول مصاحبه، افراد سوالات یا ابهامات احتمالی در مورد سوالات مصاحبه و هدف دقیق محقق را مطرح کردند. محقق برای رفع ابهامات پاسخ مناسبی ارائه کرد و مصاحبه ادامه یافت. نتایج نشان داد که ضمن ترانسکریپ مصاحبه ها (یاداشت برداری از مصاخبه ها) با معلمان و کادر اجرایی، کدگذاری اولیه، ثانویه اجرا و نهایتاً تم ها شناسایی شد. تم های شناسایی شده در بخش تهدیدها شامل افت تحصیلی، ضعف زیرساختی، عدالت آموزشی، دشواری در سنجش، مشکلات انضباطی و رفتاری و مغفول ماندن برخی از دورس بودند و در بخش فرصت ها تم های افزایش مهارت های فناورانه معلمان، پرورش خلاقیت در دانش آموزان، جذاب بودن آموزش ها از طریق فضای مجازی و درگیر کردن والدین در فرایند یادگیری دانش آموزان به عنوان تم های اصلی شناسایی شدند.
-
مطالعه دانش تربیتی تکنولوژیکی معلمان بر اساس رویکرد تحولی
1400پژوهش حاضر از نوع توصیفی و کاربردی و با هدف مطالعه دانش تربیتی تکنولوژیکی معلمان بر اساس رویکرد تحولی که به بررسی و توصیف دانش معلمان در گونه های مختلف آن می پردازد. می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 1400-1399 و به تعداد نمونه 208 نفر تشکیل بود. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بسته (Schmid, et. al., 2020) که شامل هفت بعد اصلی (PK، CK، TK، PCK، TPK، TCK و TPCK) و 42 سوال می باشد که خرده مقیاس PK 7 سوال، CK 6 سوال، TK 7 سوال، PCK 6 سوال، TPK 5 سوال، TCK 6 سوال و برای TPCK 5 سوال در قالب طیف لیکرت در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل از آمار توصیفی پژوهش نشان داد که بیشترین درصد فراوانی جنسیت مربوط به زن (4/52) و پس از آن مردها با مقادیر (6/47) درصد هستند. همچنین بیشترین و کمترین درصد فراوانی به ترتیب با مقادیر 3/42 و 4/2 مربوط به افراد با سن 31 تا 40 سال و بالاتر از 50 سال بودند و 1/47 درصد از شرکت کنندگان دارای مدرک کارشناسی ارشد و پس از آن بیشتر مربوط به مدرک کارشناسی با درصد فراوانی 7/44 می باشد. نتایج مربوط به آزمون کای اسکوئر بیانگر عدم یکسان بودن رتبه (اولویت) است. نتایج آزمون فریدمن نیز حاکی از آن بوده که دانش تربیتی تکنولوژیکی معلمان با مقادیر (26/3) دارای میانگین رتبه ای مناسبی می باشد. با توجه به عدم نرمال بودن داده ها از آزمون های ناپارامتری استفاده شد. نتایج آزمون من ویتنی در مقادیر شاخص ها بین دو گروه مرد و زن تفاوت معنی داری در سطح 5 درصد وجود دارد. از سویی دیگر چون شکل توزیع نمرات در دو گروه متفاوت است، با استفاده از میانگین رتبه ها چنین مشخص می شود که گروه مردها با میانگین رتبه ای بیشتر نسبت به گروه زن ها، شاخص ها بیشتر بوده است. نتایج آزمون ناپارامتری کروسکال والیس گروه های سنی و تجربه تدریس با شاخص های دانش نشان دادند که اختلاف معنی داری بین شاخص های دانش با گروه های سنی و تجربه تدریس دیده نمی شود در حالی که اختلاف معنی داری بین شاخص های دانش با مدرک تحصیلی مختلف دیده می شود. نتایج تحلیل عاملی نیز حاکی از همبستگی مجموعه 7 گانه دانش تربیتی محتوی- تکنولوژیکی دارد. باید بیان داشت که، علاوه بر اینکه تلفیق این دانش ها در توسعه آموزشی این شهرستان موثر است، جنسیت، سن و تجربه تدریس مهم بوده، اما سطح تحصیلات نقش مهمتر و غیر قابل اغماذتری در میزان دانش معلمان در حوزه های دانش تربیتی محتوی، دانش تکنولوژیکی و دانش محتوایی در تمامی زمینه های دانش داشته و می تواند راهکارهایی را جهت توسعه دانش در مقطع ابتدایی ارائه دهد.
-
مقایسه تاثیر آموزش با دو روش شبکه های اجتماعی و ابزارهای آموزش الکترونیک بر خودراهبری یادگیری دانش آموزان؛ مطالعه موردی دانش آموزان متوسطه دوم
1400پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش با دو روش شبکه های اجتماعی و ابزارهای آموزش الکترونیک بر خود راهبری یادگیری دانش آموزان؛ مطالعه موردی دانش آموزان متوسطه دوم انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان سنندج در سال 1400 تشکیل می دهند که با استعلام انجام شده تعداد دانش آموزانی که با ابزارهای آموزش الکترونیکی و شبکه های مجازی آموزش می بینند بالاتر از 1000 نفر می باشد در نتیجه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر برای هر گروه به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسش نامه های استاندارد فیشر و همکاران (2001) استفاده شده است. در نهایت تحلیل ها در سطح خطای 5 درصد و با کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام شده است. نتایج نشان داد که هر دو گروه تاثیر معناداری بر میزان خودراهبری یادگیری دانش آموزان متوسطه دوم دارند.
-
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی اخلاق حرفه ای در علوم پزشکی؛ ارائه مدل مفهومی
1400مقدمه و هدف: اگرچه اخلاق حرفه ای در همه حرفه ها و مشاغلی که به طور مستقیم با ارباب رجوع برخورد دارند، بسیار مهم است ولی در علوم پزشکی، این عامل اهمیت و ضرورت بیشتری دارد. لذا هدف این مطالعه؛ طراحی چارچوب مفهومی برای تدوین محتوا و آموزش و ارزشیابی اخلاق حرفه ای در علوم پزشکی است. روش شناسی: این مطالعه، به روش ترکیبی یا آمیخته انجام شد. طوری که در اجرای آن، روش های کمی و کیفی در کنار یکدیگر به کار گرفته شد. از یک سو این پژوهش را می توان نوعی پژوهش کیفی دانست. به بیان دیگر گرچه برای پاسخگویی به پرسش های پژوهش، در پاره ای موارد از اعداد و ارقام استفاده شده است، لیکن جمع آوری و تحلیل داده ها نه در قالب کمی، بلکه به صورت عمده به شکل کیفی و به شیوه هدفمند صورت گرفت. به گونه ای که مراحل انجام این مطالعه به سه صورت انجام شد؛ در مرحله اول برای شناسایی وضعیت مطلوب از طریق بررسی و مطالعه مبانی نظری اخلاق حرفه ای در علوم پزشکی همچنین به دست آوردن تصویری از وضعیت موجود، تلاش می شود با بهره گیری از نظر متخصصان و همچنین مروری بر منابع و مطالعات تخصصی، تصویری از وضعیت مطلوب ترسیم شود. در مرحله دوم به منظور تبیین الگوی مطلوب برنامه درسی اخلاق حرفه ای گرایی در علوم پزشکی ایران، ساختار الگوی مطلوب در سطوح کلان، میانی و خرد تعریف خواهد شد. در مرحله سوم برای اطمینان از کارآمدی الگوی برنامه درسی پیشنهادی، مرحله اعتبارسنجی انجام می شود. یافته ها: پس از جمع بندی مفاهیم و مقوله ها در قالب مولفه های برنامه درسی (اهداف، محتوای آموزشی، اجرا یا استراتژی های آموزشی و ارزشیابی) در مجموع 150 گزاره مفهومی، 1 مقوله اصلی و 4 مقوله فرعی و 1 زیرمقوله به همراه تحلیل پایانی و گزارش یک الگوی برنامه درسی اخلاق حرفه ای برای دانشجویان علوم پزشکی ارائه شد و در نهایت الگوی طراحی شده، توسط متخصصان برنامه درسی و اخلاق پزشکی با روش دلفی مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد تدوین برنامه های آموزشی یکسان و مدون اخلاق حرفه ای از منابع بالادستی بسیار ضروری است همچنین تبیین محتوای آموزشی اخلاق حرفه ای کاربردی و قابل اجرا، آموزش و ارزشیابی مستمر اصول اخلاق حرفه ای در همه دوره ها و رشته های تحصیلی جهت نهادینه کردن اصول اخلاق حرفه ای در سه حوزه آموزش، پژوهش و درمان، بسیار لازم است.
-
تحلیل محتوای درس پژوهی های معلمان دوره ابتدایی؛ یک مطالعه کیفی
1399درس پژوهی یکی از عوامل تاثیرگذار بر کیفیت نظام آموزشی است و موجب بازبینی مدام الگوهای ذهنی معلمان می شود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوا به منظور تحلیل محتوای درس پژوهی معلمان انجام شد. داده های این پژوهش شامل تمامی گونه های درس پژوهی های انجام شده توسط معلمان ناحیه یک آموزش وپرورش شهرستان سنندج در سال تحصیلی 98-1397 بود که پس از جمع آوری با روش تحلیل متن مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل نشان داد که وضعیت گونه های درس پژوهی معلمان به لحاظ تعریف مسئله، طراحی آموزشی و اجرا بر اساس توجه به ملاک های اساسی یادگیری و به لحاظ گزارش گیری، تجزیه وتحلیل بر اساس از بین رفتن شکاف میان تحقیق و عمل و غنی سازی محیط آموزشی قرار داشت. درنهایت مجریان درس پژوهی این موضوع را به مثابه فرایند تولید دانش حرفه ای در آموزش و تدریس، درس پژوهی به مثابه یک پژوهش گروهی، درس پژوهی به مثابه خلق رویکردهای مواجهه با مسائل تربیتی و درس پژوهی به مثابه توسعه حرفه ای معلمان درک می کردند. یافته ها توصیه می کند که توجه به امر درس پژوهی و اهمیت آن در نظام آموزشی بیشتر موردتوجه قرار بگیرد و راه هایی برای افزایش این فعالیت در میان معلمان در نظر گرفته شود.
-
مطالعه و تبیین مفهوم و ابعاد شهروندی دانشگاهی در نظام آموزش عالی ایران
1399چکیده: هدف پژوهش حاضر مطالعه مفهوم و ابعاد شهروندی دانشگاهی در نظام آموزش عالی ایران است. این پژوهش ازنظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و بر اساس رویکرد، از نوع مطالعات کیفی است. راهبرد پژوهش، آمیخته اکتشافی است. روش پژوهش کیفی پدیدارشناسی تفسیری است. در بخش کیفی، مشارکت کنندگان شامل 34 نفر از اساتید و دانشجویان در دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، کردستان و بوعلی سینا بودند که به صورت هدفمند (به گونه ای که از رشته ها و تخصص های مختلف و همچنین گرایش ها و مقاطع مختلف تحصیلی در آن نمونه حضورداشته باشند) و با روش نمونه گیری نظری، انتخاب و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت؛ و داده ها با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد. با استفاده از روش همسوسازی، اعتبار داده ها مورد تائید قرارگرفته است. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA استفاده شد. (نتایج پژوهش شامل پنج مضمون فراگیر بود که عبارت از: مهارت های شهروندی دانشگاهی (کنشی-اجتماعی؛ دانشی-فنی و سیاسی-مشارکتی)، مفهوم شهروندی دانشگاهی (شهروندی حقوقی-قانونی؛ دانش آموخته شهروند؛ شهروندی دانشگاهی چندفرهنگه؛ شهروند علم گرا؛ شهروندی دانشگاهی مبتنی بر مکانیسم عرضه و تقاضا شهروندی دانشگاهی به مثابه یک مقوله اقتصادی؛ شهروندی فرهنگی)، ابعاد و مولفه های شهروندی دانشگاهی (آزادی آکادمیک؛ اخلاق حرفه ای و آکادمیک؛ ایفای نقش دانشگاه عامل؛ حق مشارکت اجتماعی و راهبری؛ انتقال هویت علم و پاسداشت آن)، آموزش شهروندی دانشگاهی (آموزش با نگاه تک ارزشی و آموزش بر مبنای بی طرفی ارزشی) و جوانب شهروندی دانشگاهی (حفظ و ارتقاء سرمایه های مولد شهروندی؛ حقوق مرتبط با شهروندی دانشگاهی و مسئولیت های شهروندی دانشگاهی) هستند.) بخش کمی با استفاده از روش توصیفی و با بهره گیری از پیمایش انجام شد. جامعه آماری شامل اساتید و دانشجویان در دانشگاه های مذکور بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، به ترتیب دانشگاه، دانشکده ها و گروه های آموزشی به عنوان خوشه انتخاب و تعداد 272 عدد پرسشنامه به صورت کاملاً تصادفی در بین خوشه های منتخب اجرا شد. بعد از طراحی ابزار پرسشنامه که در قالب 50 گویه ارائه شد، بر اساس یافته های بخش اول، آزمون نرمال بودن داده ها انجام و از روش تحلیل عامل تاییدی برای روایی پرسشنامه انجام شد. در ادامه با استفاده از روش خی دو و تحلیل فریدمن ابعاد شهروندی دانشگاهی از نظر اساتید و دانشجویان بررسی شد. نتایج نشان می دهد که شهروند دانشگاهی حقوقی- قانونی با داشتن بالاترین میانگین و رتبه (89/6) بیشترین اهمیت را از دیدگاه اساتید و دانشجویان به عنوان مفهوم شهروند دانشگاهی دارا می باشد و بُعد شهروندی دانشگاهی فرهنگی با داشتن پایین ترین میانگین و رتبه (35/2) کمترین ارزش را داشته است. نتایج ابعاد و مولفه های شهروند دانشگاهی نشان می دهد که اخلاق حرفه ای و آکادمیک بیشترین اهمیت و بُعد ایفای نقش دانشگاه عامل (ناظر و ارزیاب اجتماعی) کمترین ارزش را در بین ابعاد و مولفه های شهروند دانشگاهی داشته است.
-
مطالعه ابعاد برنامه درسی آموزش محیط زیست در آموزشهای اوان کودکی؛ ارائه یک مدل مفهومی
1399هدف کلی این پژوهش مطالعه ابعاد برنامه درسی «آموزش محیط زیست»در آموزش های اوان کودکی به منظور ارائه یک مدل مفهومی برنامه درسی در این دوره آموزشی است. راهبرد پژوهش پدیدارشناسی توصیفی می باشد که از لحاظ رویکرد یا پارادایم زیربنایی پژوهش، از نوع تحقیقات کیفی است. میدان پژوهش شامل مربیان مراکز پیش دبستانی و متخصصان حوزه آموزش محیط زیست در سطح شهر سنندج بود. مشارکت کنندگان در پژوهش 21 نفر از مدیران و مربیان مراکز پیش دبستان و همچنین متخصصان حوزه محیط زیست و آموزش آن در شهر سنندج99 بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. معیار ادامه ی این پژوهش به این صورت بود که تا زمانی که شرکت کنندگان در مورد موضوع پژوهش)برنامه درسی زیست محیطی در دوره پیش دبستان( نظرات متفاوتی داشتند ادامه داشت و پس از 21 نفر از به اشباع نظری رسیدیم. مدل مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات پژوهش پدیدارشناسی توصیفی کالیزی و ابزارگرد آوری اطالعات مصاحبه غیر ساختار مند (باز) و همچنین مشاهده می باشد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری استفاده خواهد شد. هدف این فرایند کشف ارتباط درونی اجزا و عناصر تشکیل دهنده داده ها، دستیابی به قصد واقعی مصاحبه شونده، یافتن شرایط و محیطی که با داده ها مرتبط است و در نهایت، ارائه نتایجی واقع بینانه است. در بخش اعتبارسنجی مدل مفهومی برنامه درسی، با استناد به نظرات 5 نفرمختصصان حوزه ی آموزش محیط زیست و برنامه ریزی درسی از مکانیسم و تکنیک دلفی که یکی از روشهای پرکاربرد در تصمیم گیری گروهی است و جایگاه مهمی بویژه در روش تحقیق کیفی دارد استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در خصوص عناصر برنامه درسی آموزش محیط زیست، مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی محیط زیست بر ایجاد آگاهی در افراد جهت حفاظت از محیط زیست و نیز بالا بردن درک زیست محیطی در کودکان به منظورحل مشکالت محیطی می باشد. اهداف زیست محیطی در دوره ی پیش دبستانی بر سه بعد یا حوزه ی اصلی)شناختی، عاطفی، روانی حرکتی( تکیه دارد. در بعد محتوایی به مواردی چون آموزش اهمیت دادن به محیط زیست، انتقال مفهوم فواید طراوت و پاکی هوا، معرفی منابع طبیعی و نحوه ی نگهداری از آن، معرفی حیوانات و گیاهان، معرفی محل زیست حیوانات مختلف ، آموزش درست مصرف کردن آب، آموزش استفاده درست از کاغذ، آموزش درست مصرف کردن برق،آموزش حمایت از حیوانات)غذا دادن به پرندگان(، آموزش آسیب نرساندن به گیاهان و درختان)نشکستن شاخه ی ها و کندن گیاهان(، شناخت اهمیت حیوانات باید پرداخت. در بعد آموزش باید از روشهای سه گانه آموزش های مبتنی بر دانش، آموزش مبتنی بر عمل و آموزش مبتنی بر فناوری بهره جست و در عنصر ارزشیابی هم از روش های ارزشیابی مبتنی بر فعالیت، مبتنی بر روشهای معمول کتبی/شفاهی و ارزشیابی مبتنی بر مشاهده استفاده کرد. همچنین مدل مفهومی دارای مبانی چهارگانه روانشناختی، فلسفی، اجتماعی و اخلاقی آموزش محیط زیست است.
-
واکاوی نشانگرها و مولفه های فساد آکادمیک در نظام آموزش عالی ایران: تاملی بر تفکرات و دیدگاه های اساتید و صاحب نظران
1399فساد در آموزش و پرورش به طور عام، و در آموزش عالی به طور خاص، پدیده فراگیری است که نظام های آموزشی همواره با آن درگیر بوده و هزینه های هنگفتی را بابت آن پرداخت نموده اند. اگرچه در مورد میزان آن، آمار دقیق و مشخصی وجود ندارد ولی مطالعات و پژوهش های مختلف در سراسر جهان حاکی از آن است که این پدیده خاص یک رشته، یک دانشگاه یا یک کشور نبوده، در تمامی کشورها وجود داشته و در حال افزایش است و با پیشرفت فناوری های جدید به عنوان یک خطر شایع تلقی می گردد که باید همه جوامع آن را به عنوان یک معضل جدی مورد مطالعه دقیق قرار دهند هدف از پژوهش حاضر، واکاوی شاخص ها و مولفه ها ، علل و زمینه های پدیده فساد آکادمیک و همچنین طراحی ابزار سنجش فساد آکادمیک در نظام آموزش عالی می باشد. به منظور نیل به این هدف، از مطالعه آمیخته استفاده شد. بدین ترتیب، تلاش می شود در مرحله اول تجاربی که تا کنون صاحب نظران و اساتید در مورد فساد آکادمیک داشته اند را مورد واکاوی و مداقه قرار دهند و در ادامه با استفاده از مولفه ها و ابعاد بدست آمده ابزاری جهت سنجش فساد آکادمیک طراحی گردد. در این پژوهش، از روش آمیخته متوالی اکتشافی استفاده شد. در ابتدا، داده های کیفی با تکیه بر روش نظریه داده بنیاد مبنی بر طرح نو ظهور، گردآوری و تحلیل شدند و سپس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی داده های کمی نیز گردآوری و تحلیل شدند. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل تمامی متخصصان و صاحبنظران حوزه فساد آکادمیک بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با تکیه بر روش اشباع نظری داده ها، تعداد 15 نفر از آن ها انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. جامعه پژوهش در بخش کمی نیز شامل اساتید، مدیران دانشگاهی و متخصصان آموزش عالی در دانشگاه های مادر بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 200 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده های کیفی از مصاحبه بازپاسخ و برای گردآوری داده های کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. استفاده شده است پژوهش های داده بنیاد یک فرایند روشمند و سیستماتیک و در عین حال کیفی است که تلاش دارد نظریه ای یا مدل نظری ارائه دهد که یک فرایند، تعامل یا کنش اجتماعی را تبیین کند. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل تم که مبتنی بر کدگذاری باز و کدگذاری محوری است استفاده شد. در این نوع تحلیل، ابتدا اطلاعات از افراد مشارکت کننده گردآوری شده و سپس داده ها، بدون در نظر داشتن هیچ مبنایی نظری خاصی، کدگذاری شده (کدگذاری باز) و فرایند تلخیص و کاهش کدها تا جایی ادامه پیدا کرد که به مقوله ها و طبقه های گسترده تری دست پیدا شد که بتواند کدهای جزی تر را شامل شود. نتایج نشان داد که ابعاد و مولفه های فساد آکادمیک را می توان به گونه های متفاوتی 1- فساد پژوهشی 2- فساد آموزشی 3- فساد ارتباطی 4- فساد مدیریتی – اداری تقسیم بندی کرد . همچنین یافته های به دست آمده از این بررسی نشان داد که مهم ترین زمینه و علل فساد آکادمیک در آموزش عالی را می توان در عوامل ساختاری دانست . ساختار در این پژوهش به معنی الگوی یا انگاره ی روابط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی است. این پژوهش می تواند راهگشای کنترل ساختارهای فساد دانشگاهی در ایران باشد.. بخش دوم رساله به موضوع طراحی ابزار سنجش فساد آکادمیک؛ ابعاد و مولفه های آن پرداخته است. برای این منظور و بر اساس نتایج حاصل از بخش اول(کیفی) در ابتدا پرسشنامه ای تهیه شد سپس پرسشنامه در اختیار 5 نفر از استادان و صاحب نظران آموزش عالی قرار گرفت و انها روایی محتوایی پرسشنامه و تناسب گویه های پرسشنامه را تایید کردند. در ادامه تحلیل عاملی بر روی نمونه پژوهش، با استفاده از آزمون بارتلت و شاخص کفایت نمونه برداری KMO مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل عاملی که بر روی کل سوال های پرسشنامه فساد اکادمیک انجام گرفت بعد از چرخش منجر به استخراج 4 عامل دارای مقدار ویژه ای بالاتر از یک شد این4 عامل بر روی هم 46/50 از واریانس کل پرسشنامه را تبیین می کردند. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد که مدل با داده ها، برازش خوبی دارد و 4 عامل برای پرسشنامه فساد اکادمیک تایید می شود.
-
بررسی تاثیر برنامه درسی بر افزایش روحیه تحقیق و پژوهش دانش-آموزان (مطالعه موردی: مدارس متوسطه شهرستان مریوان)
1399مقدمه: تعلیم و تربیت موفق نسلهای آینده کشور نیازمند بررسی مداوم نظام آموزشی و برنامه های درسی است. عدم توجه و سهل انگاری در طرح ریزی برنامه های درسی مبتنی بر روحیه پژوهشی می تواند در رسیدن به اهداف متعالی نظام آموزشی، خلل وارد کند. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه درسی بر افزایش روحیه تحقیق و پژوهش دانش آموزان مقطع متوسطه (اول و دوم) شهر مریوان است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی و از لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان و معلمان مقطع متوسطه (اول و دوم) شهر مریوان بود. از میان 14111 نفر دانش آموز مقطع متوسطه، طبق جدول کرجسی و مورگان 374 دانش آموز به صورت تصادفی-خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه ها میان آنها توزیع شد. که از این میان 315 فقره پرسشنامه (2/84 درصد کُل پرسشنامه ها) بازگشت داده شد. از 16 مدرسه متوسطه 32 معلم (از هر مدرسه یک معلم مقطع متوسطه اول و یک معلم مقطع متوسطه دوم) به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، دو پرسشنامه بود که روایی آنها توسط متخصصان برنامه ریزی درسی تایید شد. پایایی پرسشنامه «روحیه پژوهش» برابر با 87/. و پرسشنامه «عناصر برنامه درسی» برابر با 88/. بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از نرم افزار Spss استفاده گردید. یافته های پژوهش: نتایج نشان داد که از دید دانش آموزان عنصر «اهداف» برنامه درسی با سطح معنی داری 006/. و عنصر «ارزشیابی» برنامه درسی با سطح معنی داری 049/.، تاثیر معناداری بر روحیه پژوهشی آنها داشتند، اما عناصر «محتوا» و «یادگیری» به ترتیب با سطح معنی داری 301/. و 142/. تاثیر معناداری بر روحیه پژوهشی آنها نداشتند. در نهایت نظر دانش آموزان با توجه به سطح معنی داری 534/. در رابطه با کُلیت برنامه های درسی، حاکی از عدم تاثیرگذاری برنامه های درسی بر روحیه پژوهشی آنها بود. از نظر معلمان هر چهار عنصر برنامه درسی شامل «اهداف» با سطح معنی داری 376/.، «محتوا» با سطح معنی داری 306/.، «فعالیتهای یادگیری» با سطح معنی داری 347/.، و «ارزشیابی» با سطح معنی داری 456/. ، تاثیر معناداری بر روی روحیه پژوهشی دانش آموزان نداشتند و در نهایت معلمان مقطع متوسطه شهر مریوان نیز همانند دانش آموزان، از عدم تاثیرگذاری کُلیت برنامه های درسی این مقطع بر روی روحیه پژوهشی دانش آموزان با سطح معنی داری 760/. خبر دادند. بین نظرات دانش آموزان و معلمان درباره تاثیر برنامه های درسی بر روی روحیه پژوهشی دانش آموزان با توجه به سطح معنی داری 796/. بدست آمده از آزمون من-ویتنی اختلاف معناداری وجود نداشت.
-
اثربخشی آموزش ریاضی با استفاده از بازی بر عملکرد ریاضی، توانایی حل مساله ریاضی و اضطراب ریاضی دانش آموزان ابتدایی
1398این پژوهش با هدف مطالعه تاثیر آموزش ریاضی با استفاده از بازی بر عملکرد ریاضی، توانایی حل مساله ریاضی و اضطراب ریاضی دانش آموزان ابتدایی انجام شده است. روش این پژوهش نیمه تجربی بوده و جامعه آماری آن از کلیه دانش آموزان ششم ابتدایی شهرستان خدابنده در سالتحصیلی 98-1397 تشکیل شده است. نمونه آماری بر اساس طرح پژوهشی 30 نفر انتخاب شد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس گردآوری شد و این دانش آموزان با استفاده از روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه اضطراب ریاضی تجدیدنظرشده ریچاردسون و ساین (1972) و پرسشنامه محقق ساخته 20 سوالی مهارت حل مساله ریاضی گردآوری شد. برنامه مداخله طبق پروتوکل 9 جلسه 45 دقیقه ای آموزش ریاضی با استفاده از بازی شیری (1393) اجرا شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون کواریانس چندمتغیری و تک متغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS 21 تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش ریاضی با استفاده از بازی بر عملکرد ریاضی، توانایی حل مساله ریاضی و اضطراب ریاضی دانش آموزان ابتدایی تاثیر دارد (01/0 >p). بر این اساس آموزش ریاضی با استفاده از بازی به میزان 25 درصد بر افزایش عملکرد و حل مساله ریاضی (01/0 >p) و به میزان 26 درصد بر کاهش اضطراب ریاضی دانش آموزان ابتدایی در گروه آزمایش بطور معناداری تاثیر داشته است (01/0 >p). نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از بازی در آموزش ریاضی در مدارس ابتدایی می تواند تاثیر بسزایی بر بهبود عملکرد و حل مساله ریاضی و کاهش هیجانات منفی دانش آموزان به ریاضی مانند اضطراب ریاضی داشته باشد.
-
مطالعه زمینه ها و شاخص های مرتبط با دانشگاه پایدار در نظام آموزش عالی ایران: مقایسه رویکردهای دانشگاهی دولتی و غیر دولتی
1398این پژوهش با هدف مطالعه زمینه ها و شاخص های مرتبط با دانشگاه پایدار در نظام آموزش عالی ایران و مقایسه رویکردهای دانشگاه دولتی و غیر دولتی انجام شد. در این پژوهش سازوکارهای دانشگاه پایدار و رسالت های همه جانبه و ذاتی آن به عنوان مبنایی برای تحلیل و شناسایی شاخص های پایداری دانشگاهی مورد استفاده واقع گردید. روش پژوهش آمیخته اکتشافی است که به شیوه پیاپی در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی، با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با 17 نفر از متخصصان و سیاستگذاران حوزه آموزش عالی که به روش نمونهگیری هدفمند برگزیده شده بودند، ابعاد و مولفههای دانشگاه پایدار شناسایی شد. برای اعتباربخشی یافتههای کیفی، از راهبردهای: بازبینی از سوی مشارکت کنندگان در پژوهش، بازبینی از سوی همکاران، خود بازبینی پژوهشگر استفاده شد. در بخش کمی در چارچوب روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و با پرسشنامه پژوهشگر ساخته، دیدگاه های 322 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های هدف گردآوری شد. روایی ابزارهای اندازه گیری، به وسیله متخصصان و پایایی آن ها با محاسبۀ آلفای کرونباخ تایید شد. برای تحلیل داده ها، دربخش کیفی از روش تحلیل مضمون (شبکه مضامین) و در بخش کمی از نشانگرهای آماری توصیفی، آمار استنباطی و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. تحلیل داده ها در فرایند کد گذاری، به شناسایی 318 مضمون منجر شد که در نهایت در قالب 26 مضمون سازمان دهنده و 8 مضمون فراگیر دسته بندی شد. یافته های پژوهش شامل 8 مقوله اصلی عناصر و ابعاد پداگوژی در فرایند های یاد دهی یادگیری، پژوهش پایدار، الزامات ساختی کارکردی، پایداری اجتماعی، پایداری اقتصادی، هویت علمی و آکادمی و دیپلماسی علمی در عصر جهانی شدن بود. نتایج یافته های کمی نشان داد که وضعیت موجود دانشگاه های مورد مطالعه در شاخص پژوهش پایدار در حد متوسط و در سایر مولفه ها پایین تر از حد متوسط است. همچنین نتایج یافته ها حاکی از تفاوت شاخص های دانشگاه پایدار در دانشگاه های دولتی و غیر دولتی بود. نتیجه گیری: تدوین، اجرا و ارزیابی مداوم شاخص ها و مولفه های پایداری دانشگاهی می تواند باعث ایجاد تحول و ثبات در نظام آموزش عالی و همراه شدن با علوم جهانی شود. بر این اساس دانشگاه پایدار دانشگاهی است که دارای راهبرد و استراتژی پایدار، دید فراکنشی و برخوردار از حمایت جامعه در پیاده سازی اصول و مفاهیم پایداری در کارکردهای یاددهی- یادگیری پایدار، پژوهش پایدار، تقویت جامعه دموکراتیک، حداقل سازی آثار منفی زیست محیطی، اقتصادی اجتماعی و بهداشتی بوده، و دارای الزامات ساختاری کارکردی، تعاملات علمی و آکادمیک، نظام اقتصادی و مالی تعریف شده و نیرومند که همواره در صدد تقویت هویت شهروندان حرفه ای در کمک به جامعه پایدار و پیشگام است.
-
تبیین ماهیت و کاربرد های عملی رویکرد پایدیا در دوره ابتدایی و طراحی و تدوین برنامه درسی مبتنی بر آن برای دوره ی ابتدایی
1398پژوهش حاضر با هدف تبیین ماهیت و کاربردهای رویکرد پایدیا و طراحی و تدوین الگوی برنامه درسی برای دوره ابتدایی بر اساس این رویکرد انجام گرفته است. رویکرد تحقیق مطالعه حاضر کیفی می باشند و پژوهشگر جهت پاسخ به سوالات از روش کیفی تفسیر مفهوم و مفهوم پردازی و روش تحلیل محتوای کیفی -قیاسی استفاده نموده است. در این پژوهش، میدان پژوهش (جامعه یا گروه هدف) بر اساس اهداف، سوالات و فرآیند و فازهای پژوهش متشکل از اسناد (اطلاع رسان های پژوهش) یعنی کلیه رساله ها، پایان نامه ها، کتابها، طرحهای پژوهشی، مقالات معتبر علمی نمایه شده و مرتبط در پایگاههای اطلاعاتی در طی سالهای1982 تا 2017 راجع به آموزش از طریق پایدیا می باشد. روش تجزیه و تحلیل یافته ها توصیفی-تحلیلی-استنتاجی است. جمع آوری اطلاعات به روش فیش برداری صورت گرفته است. بدین منظور در گام اول به تبیین مبانی اساسی پایدیا اعم از معرفت شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی، روان شناختی و جامعه شناختی از اسناد و منابعی که با روش نمونه گیری هدفمند به دست آمده بودند پرداخته و سپس اصول و مولفه های برنامه درسی بیان شده اند. نتایج پژوهش مولفه های پایدیا برای برنامه درسی به طور اعم و برای برنامه درسی دوره ابتدایی به طور اخص بوده که با الگوی پیشنهادی طراحی برنامه درسی دوره ابتدایی مبتنی بر مولفه های پایدیا تبیین شده است. این الگو متشکل از سه بخش مبانی، اصول و عناصر دهگانه اکر است که برای هر کدام از بخش ها مولفه هایی ارائه شده است که برنامه درسی بر اساس آن تدوین گردیده است که آن مولفه ها را می توان با توجه به ویژگی هایش در یک یا بیش از یکی از سطوح برنامه ریزی درسی یعنی سطوح سیاست گذاری، برنامه ریزی درسی و اجرا به کار بست.
-
مطالعه انگاره، فهم و ادراک معلمان از مفهوم «برنامه درسی» و «برنامه ریزی درسی»؛ ارائه یک مدل مفهومی
1397هدف از انجام این پژوهش مطالعه انگاره، فهم و ادراک معلمان از مفهوم « برنامه درسی» و « برنامه ریزی درسی» و ارائه یک مدل مفهومی است. رویکرد پژوهش کیفی و راهبرد آن پدیدار نگاری است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و میدان پژوهش شامل معلمان ابتدایی شهر بوکان هستند. مشارکت کنندگان 12 نفر از معلمان زن و مرد بودند که به صورت هدفمند و بر اساس روش نمونه گیری نظری، انتخاب و فرآیند جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روایی ابزار مصاحبه و طراحی سوالات این پژوهش از متخصصان برنامه درسی و نیز معلمان در فرایند تحقیق بازخورد گرفته شد. پایایی کیفی از طریق کدگذاری توسط دو نفر کدگذار و توافق بین آن ها سنجیده شده است. در تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری، مقوله های اصلی و فرعی درک و فهم معلمان از مفهوم برنامه ریزی درسی و برنامه درسی به دست آمد. یافته های تحقیق در مورد ادراک و انگاره معلمان به 6 طبقه توصیفی از مفهوم « برنامه ریزی درسی » و «برنامه درسی» تحت عنوان 1- فهم برنامه ریزی درسی به مثابه ساختار 2- فهم برنامه ریزی درسی به عنوان نتیجه و محصول تجربه 3- فهم برنامه ریزی درسی به مثابه دامنه مشخصی از محتوا 4- فهم برنامه درسی به عنوان متن مکتوب 5- فهم برنامه درسی به عنوان یک موضوع مبتنی بر زمینه 6- فهم استعاره ای حاصل شد.
-
مطالعه تجارب و ادارک معلمان از اجرای برنامه درسی: مطالعه موردی برنامه های مقطع ابتدایی شهرستان مریوان
1397هدف این پژوهش مطالعه تجارب و ادراک معلمان از اجرای برنامه درسی است. راهبرد پژوهش کیفی و روش آن پدیدارنگاری است. میدان پژوهش شامل معلمان مقطع ابتدایی است که در سال تحصیلی 96-97 در مدارس ابتدایی شهر مریوان مشغول به تدریس هستند. مشارکت کنندگان پژوهش به شیوه نمونه گیری هدفمند و بر اساس روش ملاک محور انتخاب شدند و درنهایت بر اساس اصل اشباع، 15 نفر به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب گردیدند. ابزارگردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند است و روش تحلیل داد ها تحلیل مضامین و طراحی طبقات توصیفی بود. بر اساس نتایج داده ها 5 طبقه توصیفی حاصل گردید که عبارت اند از فهم جایگاه معلم در برنامه درسی(معلم به عنوان مجری صرف برنامه های درسی؛ معلم به عنوان تعدیل گر و عامل موثر در نوع اجرا؛ معلم به عنوان طراح یا باز طراح برنامه درسی؛ معلم به عنوان رهبر تغییر برنامه درسی)؛ گونه های اجرای برنامه های درسی توسط معلمان(اجرای بدون مداخله توسط معلم(اجرای وفادارانه یا پذیرش کامل؛ اجرای همراه با تاثیر مستقیم و غیر مستقیم معلم؛ حذف (بخشی یا همه)برنامه درسی)؛ سطوح مشارکت معلمان در اجرای برنامه درسی(سطح مقلدانه(تقلیدی)، سطح مشارکت میانجیگرانه، سطح مشارکت خلاقانه و مولد)؛ عوامل دخیل در اجرای برنامه های درسی(سطح دانش و مهارت معلم، سطح باور و نگرش معلمان، سطح حمایت های اجتماعی، سطح ویژگی های سازمانی، سطح مشوق های مالی و مدیریتی)؛ مشکلات و موانع اجرای برنامه درسی(سطح موانع فرهنگی، موانع سازمانی،مساله کیفی و کمیت ارتباطات سازمانی در ساختار برنامه درسی، مدیریت ناکارامد برنامه درسی)
-
تجربه معلمان دوره ابتدایی از انواع مدل های تلفیق برنامه درسی
1397پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه معلمان دوره ابتدایی از انواع مدل های تلفیق برنامه درسی انجام شد. رویکرد این تحقیق از انواع تحقیقات کیفی و از نوع روش گراندد تئوری می باشد. در این پژوهش روش نمونه گیری کیفی، هدفمند (نمونه گیری موارد مطلوب) می باشد. مشارکت کنندگانی در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند که تجربه ی برنامه درسی تلفیقی را طی چند دوره داشته اند؛ بدین معنی که برنامه درسی را به صورت تلفیقی تدریس نموده اند. نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع نظری و یا غنای داده ها، نمونه گیری و گردآوری اطلاعات ادامه یافت و در نهایت 18 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمه ساختمند استفاده شد. برای اعتبار بخشی به داده ها و نتایج بدست آمده از پژوهش، بعد از انجام مصاحبه و پیاده سازی آن، داده ها و تفسیر از آن ها در اختیار خود معلمان که به عنوان شرکت کننده در پژوهش بودند قرار گرفت تا آنان صحت داده ها تفسیر از آن ها را تایید بکنند. همزمان با گردآوری داده ها، تجزیه و تحلیل آنها شروع شد. یافته های تحقیق دربرگیرنده 4 مضمون اصلی و 48 مضمون فرعی است که مضامین اصلی شامل: گونه های تلفیق مورد استفاده معلمان، راه کار های بهبود فعالیت های تلفیقی و حرکت به سمت تلفیق در برنامه درسی، الزامات تلفیق برنامه درسی کدامند؟ چرا تلفیق در برنامه درسی الزامی است؟، پیامدهای تلفیق در برنامه درسی، می باشند.
-
شناسایی مولفه های مربی اثربخش در آموزش و پرورش پیش دبستانی
1397هدف تحقیق حاضر شناسایی مهمترین مولفه های مربی اثربخش از دیدگاه مربیان، والدین و مدیران پیش دبستانی بود. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات اکتشافی است. از نظر رویکرد آمیخته بوده و استراتژی آن متوالی است. در بخش کیفی برای توصیف شرایط مربوط به مولفه های مربی اثربخش از روش گرداند تئوری و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در تحقیق سه گروه یعنی والدین، مدیران و مربیان پیش دبستانی بودند که نمونه کیفی با روش نمونه گیری نظری تا حد اشباع 30نفر و نمونه کمی با روش نمونه گیری طبقه ای 240نفر انتخاب شدند. داده های کیفی از طریق کدگذاری و داده های کمی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شدند. یافته ای این تحقیق در بخش کیفی نشان داد که مهمترین مولفه های مربی اثربخش عبارتند از مولفه های تدریس خلاقانه، دانش پداگوژیکی، دانش محتوای آموزشی، آشنایی با نظریه های دانشگاهی و ویژگیهای شخصیتی و در بخش کمی نیز روی مولفه های توانایی کار با کودکان، تسلط بر دانش محتوایی خاص، توانایی های عمومی، توانایی مدیریت کلاس درس، خود ژرفنگری، رویکرد عاطفی و حمایتی و توانایی های شخصیتی تاکید کردند. چهار مولفه ی مربی اثربخش از نظر مشارکت کنندگان در اولویت قرار گرفته اند که عبارتند از ویژگیهای شخصیتی، رویکردهای عاطفی و حمایتی، دانش محتوای آموزشی، توانایی ارتباط با کودکان. همچنین یافته ها نشان دادند که برای تربیت مربی اثربخش پیش دبستانی شرایطی لازم است از جمله این شرایط دریافت آموزشهای مرتبط دانشگاهی، گزینش و نظارت بر عملکرد مربیان، برگزاری کارگاهها، جلسات گفتگو و دوره های ضمن خدمت، اخذ گواهینامه های سطح بندی شده ی مربی پیش دبستانی، بهبود وضعیت حقوقی و استخدامی و توسعه خودشناسی مربیان.
-
شناسایی و تبیین فرصت های برابر شغلی در سازمان آموزش و پرورش
1397هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین فرصت های برابر شغلی در بین معلمان سازمان آموزش و پرورش بوده است. پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای و کاربردی و از لحاظ شیوه ی گردآوری داده ها به صورت آمیخته (کمی-کیفی) از نوع طرح تبیینی بوده که در سه مرحله ی اصلی انجام گرفت. در مرحله ی اول (تدوین ابزار پژوهشی) محقق به تحلیل و تفسیر مبانی نظری پژوهش و همچنین تحلیل دیدگاه های متخصصان مورد نظر به کمک روش پیمایشی و در کاربرد ماهیت مقطعی پرداخت. سپس محقق به تدوین پرسشنامه ی سنجش برابری شغلی معلمان شامل 6 مولفه ی حقوق و مزایای شغلی، پیشرفت و ارتقاء شغلی، محدودیت های جنسیتی- سنی و جسمی، مسئولیت و فشار سازمانی و نهایتا مسائل برون سازمانی پرداخت. پس از روایی سنجی (CVR) و تحلیل تاییدی مولفه ها و گویه های اصلی پژوهش، پایایی ابزار پژوهشی به کمک آزمون آلفای کرونباخ مقدار 80/0 در قالب 56 گویه مورد تایید قرار گرفت. در مرحله ی دوم پژوهش (بخش کمی) محقق به جمع آوری داده های مورد نظر پرداخت. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه معلمان شاغل به تحصیل و بازنشسته ی آموزش و پرورش منطقه 2 شهر سنندج به تعداد 3310 نفر بود که در جهت اهداف اصلی پژهش در سه گروه اصلی، معلمان تازه استخدام شده (4-1) معلمان شاغل (30-5) و معلمان بازنشسته ی آموزش و پرورش مورد بررسی قرار گرفته اند. برای معلمان شاغل ضمن خدمت تعداد 2860 نفر، برای معلمان تازه استخدام شده 220 نفر و برای معلمان بازنشسته ی 230 نفر به عنوان جامعه ی اصلی پژوهش شناخته شده اند. محقق به خاطر محدودیت های دسترسی به کل جامعه ی آماری پژوهش، مجبور به نمونه گیری شده است که در این راستا با استفاده از جدول مورگان تعداد نمونه در این بخش از پژوهش برای جامعه های نمونه به ترتیب 338 نفر ضمن اشتغال، 137 نفر تازه استخدام شده و 140 نفر نفر تعیین شد. روش نمونه گیری در این مرحله، نمونه-گیری خوشه ای چندمرحله ای بود. بدین منظور ابتدا مناطق آموزشی شهر سنندج به پنج محدوده ی تقسیم گردید و سپس از هر محدوده یک مدرسه انتخاب گردید و در مرحله بعد از میان مدارس منتخب تعدادی از مدارس دوره های مختلف به صورت تصادفی انتخاب گردید و پرسشنامه ها در بین آن ها توزیع گردیده است. جهت تجزیه وتحلیل یافته های بخش کمی پژوهش محقق با توجه به عدم نرمال بودن داده های پژوهش از آزمون های خی دو، فریدمن، کروسکال والیس، یومن ویتنی بهره گرفته و همچنین در جهت مقایسه ی شرایط سه گروه اصلی پژوهش در شرایط پاسخ دهی به متغیر اصلی پژوهش نیز از آزمون واریانس یک راهه و توکی استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان داد که معلمان به صورت کلی در سه گروه نام برده موافق بر وجود نابرابری شغلی در سازمان خود می باشند که این موافقت با توجه به مولفه های اصلی پژوهش در زمینه ی میزان اولویت به هر یک از زمینه های برابری شغلی در سازمان، در سه گروه دارای تفاوت های نسبی می باشد. همچنین دو گروه معلمان تازه استخدام شده و شاغل در ضمن کار در یک گروه قرار گرفته و دیدگاه معلمان بازنشسته نیز در یک گروه دیگر می باشد. در ادامه محقق با توجه به هدف اصلی پژوهش که تبیین یافته های حاصله می باشد، در مرحله ی سوم پژوهش (بخش کیفی) پس از شناسایی پاسخ گویان در دو طیف موافق و مخالف بر وجود برابری شغلی در سازمان، به کمک روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به شرایط اشباع نظری به کمک مصاحبه ی نیمه ساختار یافته به جمع آوری داده های موردنیاز پرداخت. نهایتا در سه مرحله ی کدگزاری باز، محوری و گزینشی یافته های پژوهشی مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته و راهکارهای پژوهشی مورد نظر در قالب تفسیری و همچنین نمودار، ارائه شده است
-
پدیدارشناسی تجارب معلمان از دوره های آموزش ضمن خدمت و دانش افزایی (مطالعه موردی: معلمان متوسطه اول منطقه کلاترزان)
1397هدف از پژوهش خاضر پدیدارشناسی تجارب معلمان از دوره های آموزش ضمن خدمت و دانش افزایی (مطالعه موردی: معلمان متوسطه اول منطقه کلاترزان) بود. دراین پژوهش از رویکرد آمیخته اکتشافی استفاده شد. در بخش کیفی ازروش تحقیق پدیدارشناسی درعمل استفاده شد . پژوهش های آمیخته اکتشافی ،پژوهش هایی هستندکه بااستفاده ازترکیب دومجموعه روش های تحقیق کمی وکیفی به انجام می رسند.مشارکت کنندگان در تحقیق حاضر شامل 10 نفر از معلمان زن و مرد مقطع متوسطه اول منطقه کلاترزان می باشد؛که چهار نفر آن ها معلم مرد و شش نفر آن ها معلم زن است. البته این معلمان در کار خود موفق و جدی نیز می باشند؛ و از لحاظ سنی میان سال بوده و از طبقه متوسط قه کلاترزان طمی باشند. زمینه تحقیق و قلمرو این پژوهش نیز شامل کلیه مدارس راهنمایی منطقه کلاترزان در سال تحصیلی 97-96 است که ازآنها مصاحبه به عمل آمدوروندمصاحبه تازمانی که به اشباع نظری رسید ادامه یافت ودرادامه به دلیل یکسان بودن نظر وحرف مشارکت کنندگان روند مصاحبه متوقف گردید.به منظور انجام این پژوهش از ابزار پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری داده ها استفاده شده است، براساس دیدگاه معلمان درخصوص اولویت بندی دوره های آموزشی ضمن خدمت، آنان بیان کرده اند که محتوای نامناسب دوره های آموزشی از جمله موارد است که در بدترین وضعیت این ابعاد قرار دارند. در تبیین این سوال می توان گفت که براساس نظر معلمان، محتوای دوره های آموزشی با حوزه ی تخصصی آنان همخوانی نداشته، نتایج به دست آمده نشان داده است که از دیدگاه معلمان براساس مدرک تحصیلی ابعادمحتوای نامناسب، فقدان اهداف و عدم اجرای مناسب دوره های آموزشی و همچنین فقدان تنوع و جامعیت دوره های ضمن خدمت تفاوت وجود دارد. اما از دیدگاه معلمان، بین عدم ارزشیابی دوره های آموزشی معلمان کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد تفاوتی وجود ندارد.
-
بررسی و مقایسه عناصر مفهومی درس فیزیک پایه دوازدهم دبیرستان در کشورهای ایران، عراق و ترکیه
1396هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه عناصر مفهومی درس فیزیک پایه دوازدهم دبیرستان در کشورهای ایران، عراق و ترکیه بود. تحقیق از نوع کاربردی و با روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بر مبنای محتوای کتابهای درسی فیزیک پایه دوازدهم از کشورهای منتخب مورد مطالعه یعنی ایران، عراق و ترکیه بود. نتایج نشان داد که در کشور ترکیه نسبت به کشور ایران و عراق برنامه درسی عینی تر و ساده تر نوشته شده است. در حالی که در ایران نسبت به ترکیه و عراق زبان ریاضی پیچده تری نسبت به ترکیه و عراق بکار گرفته شده است.
-
مطالعه ادراک کارکنان از میزان اثربخشی مدیریت منابع انسانی؛ مطالعه موردی دانشگاه کردستان
1396پژوهش حاضر به منظور مطالعه ادراک کارکنان دانشگاه کردستان از میزان اثربخشی مدیریت منابع انسانی در این سازمان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان(آموزشی، اداری و خدماتی) دانشگاه کردستان می باشد که در سال 1396 مشغول به کار هستند که تعداد آنها 450 نفر می باشد. با توجه به تعداد جامعه آماری، حجم نمونه از طریق فرمول کوکران به دست آمد که تعداد حجم نمونه 220 نفر بود. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد «سنجش اثربخشی مدیریت منابع انسانی» بود که پایایی این پرسشنامه در دو پژوهش به صورت 89/0 و 87/0 گزارش شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS در دو بخش آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار، و آمار استنباطی شامل آزمون فریدمن و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج نشان می دهد که درخصوص چگونگی اثربخشی مدیریت منابع انسانی در دانشگاه کردستان از نظر ابعاد 9 گانه عملکردی، در بعد نحوه اطلاع رسانی، مطلع شدن به طور مناسب از موضوعات دانشگاه به وسیله پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی (سایت) و در بعد بینش در اهداف و مقاصد، بینش و بصیرت کافی در زمینه اهداف کاری، از مهم ترین موارد اثربخش مدیریت منابع انسانی تلقی شدند. در بعد موقعیت کاری ثانویه، ایجاد تسهیلاتی برای انجام برخی فعالیت ها از طریق امکانات الکترونیکی به جای حضور فیزیکی، از مهم ترین مواردی است که کارکنان به آن اشاره کرده اند. بر حسب اولویت اثربخشی عملکرد مدیریت منابع انسانی دانشگاه کردستان، بعد عملیات رهبری خدمت بیشترین اهمیت را در میان ابعاد اثربخشی عملکرد مدیریت منابع انسانی؛ و بعد حقوق کمترین تاثیر را در بین ابعاد اثربخشی عملکرد مدیریت منابع انسانی داشت. سابقه کار در نوع درک کارکنان از اثربخشی مدیریت منابع انسانی موثر بود. براین اساس کارکنان دارای سابقه زیاد، درک بیشتری از اثربخشی مدیریت منابع انسانی احساس می کنند. حوزه کاری افراد (آموزشی، خدماتی، اداری) بر نوع ادارک آنان از اثربخشی مدیریت منابع انسانی در دانشگاه، اثرگذار است. کارکنان حوزه اداری و آموزشی نسبت به کارکنان حوزه خدماتی، درک بیشتری از اثربخشی مدیریت منابع انسانی احساس می کنند. درنهایت نیز کارکنان (اعم از مرد و زن) وضعیت عملکردی مدیریت منابع انسانی را یکسان برآورد کرده اند و تفاوتی بین دیدگاه کارکنان زن و مرد درخصوص وضعیت عملکرد مدیریت منابع انسانی در دانشگاه کردستان وجود ندارد.
-
مطالعه ادراک کارکنان از میزان اثربخشی مدیریت منابع انسانی؛ مطالعه موردی دانشگاه کردستان
1396پژوهش حاضر به منظور مطالعه ادراک کارکنان دانشگاه کردستان از میزان اثربخشی مدیریت منابع انسانی در این سازمان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان(آموزشی، اداری و خدماتی) دانشگاه کردستان می باشد که در سال 1396 مشغول به کار هستند که تعداد آنها 450 نفر می باشد. با توجه به تعداد جامعه آماری، حجم نمونه از طریق فرمول کوکران به دست آمد که تعداد حجم نمونه 220 نفر بود. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد «سنجش اثربخشی مدیریت منابع انسانی» بود که پایایی این پرسشنامه در دو پژوهش به صورت 89/0 و 87/0 گزارش شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS در دو بخش آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار، و آمار استنباطی شامل آزمون فریدمن و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج نشان می دهد که درخصوص چگونگی اثربخشی مدیریت منابع انسانی در دانشگاه کردستان از نظر ابعاد 9 گانه عملکردی، در بعد نحوه اطلاع رسانی، مطلع شدن به طور مناسب از موضوعات دانشگاه به وسیله پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی (سایت) و در بعد بینش در اهداف و مقاصد، بینش و بصیرت کافی در زمینه اهداف کاری، از مهم ترین موارد اثربخش مدیریت منابع انسانی تلقی شدند. در بعد موقعیت کاری ثانویه، ایجاد تسهیلاتی برای انجام برخی فعالیت ها از طریق امکانات الکترونیکی به جای حضور فیزیکی، از مهم ترین مواردی است که کارکنان به آن اشاره کرده اند. بر حسب اولویت اثربخشی عملکرد مدیریت منابع انسانی دانشگاه کردستان، بعد عملیات رهبری خدمت بیشترین اهمیت را در میان ابعاد اثربخشی عملکرد مدیریت منابع انسانی؛ و بعد حقوق کمترین تاثیر را در بین ابعاد اثربخشی عملکرد مدیریت منابع انسانی داشت. سابقه کار در نوع درک کارکنان از اثربخشی مدیریت منابع انسانی موثر بود. براین اساس کارکنان دارای سابقه زیاد، درک بیشتری از اثربخشی مدیریت منابع انسانی احساس می کنند. حوزه کاری افراد (آموزشی، خدماتی، اداری) بر نوع ادارک آنان از اثربخشی مدیریت منابع انسانی در دانشگاه، اثرگذار است. کارکنان حوزه اداری و آموزشی نسبت به کارکنان حوزه خدماتی، درک بیشتری از اثربخشی مدیریت منابع انسانی احساس می کنند. درنهایت نیز کارکنان (اعم از مرد و زن) وضعیت عملکردی مدیریت منابع انسانی را یکسان برآورد کرده اند و تفاوتی بین دیدگاه کارکنان زن و مرد درخصوص وضعیت عملکرد مدیریت منابع انسانی در دانشگاه کردستان وجود ندارد.
-
مطالعه آثار برنامه درسی کارآفرینی بر نیت و اهداف کارآفرینانه دانش آموزان متوسطه
1396زمینه و هدف: هدف این پژوهشًًٌٌٌٍٍٍٍََُُُُُُُُُُُُِ ، مطالعه تاثیر برنامه درسی کارآفرینی بر نیت و اهداف کارآفرینانه دانش آموزان متوسطه است. مواد و روش ها: رویکرد پژوهش از نوع آمیخته همزمان و روش پژوهش در بخش کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی و در بخش کمی از نوع پیمایشی است. جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی از پرسشنامه ای با دو بعد رفتاری و روانشناختی استفاده شد. مشارکت کنندگان پژوهشُ، در بخش کیفی تعداد 12 نفر از دبیران درس کارآفرینی با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از کدگذاری در سه سطح بازُ، محوری و منتخب تجزیه و تحلیل شدند. در بخش کمی تعداد 302 پرسش نامه در بین دانش آموزان هنرستان های کار و دانش سنندج توزیع شد. و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و جهت آزمون سوالات پژوهش از آزمونt دو نمونه مستقل استفاده گردید. یافته ها: در بخش کیفی نتایج بیانگر پنج طبقه توصیفی است که عبارت اند از: ماهیت مفهوم کارآفرینیُُ، اهداف خرد و کلان برنامه درسی کارآفرینیُ، ویژگی های افراد کارآفرین، اتخاذ سیاست-های حمایتی از دانش آموزان، موانع و محدودیت های برنامه درسی کارآفرینیُ. نتایج این بخش نشان دادُ به منظور شکل گیری نیت کارآفرینی باید به طراحی اهداف واقع بینانهُ، محتوای مناسب و به روز، بکارگیری روش های تدریس نوین و شیوه های ارزشیابی متناسب با ماهیت کارآفرینی پرداخت و به منظور اجرایی شدن برنامه ها به حمایت از برنامه در همه ابعاد پرداخت و همچنین موانع و محدویت ها را در این زمینه به حداقل رساند. نتایج بخش کمی نشان داد، نیت کارآفرینی و مخاطره پذیری بالاترین اهمیت را در بین ابعاد رفتاری و روانشناختی داشته و همچنین به لحاظ تاثیرگذاری برنامه درسی کارآفرینی بر نیت دانش آموزان در بین دختران و پسران تفاوتی وجود ندارد
-
مطالعه آثار برنامه درسی کارآفرینی بر نیت و اهداف کارآفرینانه دانش آموزان متوسطه
1396زمینه و هدف: هدف این پژوهشًًٌٌٌٍٍٍٍََُُُُُُُُُُُُِ، مطالعه تاثیر برنامه درسی کارآفرینی بر نیت و اهداف کارآفرینانه دانش آموزان متوسطه است. مواد و روش ها: رویکرد پژوهش از نوع آمیخته همزمان و روش پژوهش در بخش کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی و در بخش کمی از نوع پیمایشی است. جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی از پرسشنامه ای با دو بعد رفتاری و روانشناختی استفاده شد. مشارکت کنندگان پژوهشُ، در بخش کیفی تعداد 12 نفر از دبیران درس کارآفرینی با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از کدگذاری در سه سطح بازُ، محوری و منتخب تجزیه و تحلیل شدند. در بخش کمی تعداد 302 پرسش نامه در بین دانش آموزان هنرستان های کار و دانش سنندج توزیع شد. و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و جهت آزمون سوالات پژوهش از آزمونt دو نمونه مستقل استفاده گردید. یافته ها: در بخش کیفی نتایج بیانگر پنج طبقه توصیفی است که عبارت اند از: ماهیت مفهوم کارآفرینیُُ، اهداف خرد و کلان برنامه درسی کارآفرینیُ، ویژگی های افراد کارآفرین، اتخاذ سیاست های حمایتی از دانش آموزان، موانع و محدودیت های برنامه درسی کارآفرینیُ. نتایج این بخش نشان دادُ به منظور شکل گیری نیت کارآفرینی باید به طراحی اهداف واقع بینانهُ، محتوای مناسب و به روز، بکارگیری روش-های تدریس نوین و شیوه های ارزشیابی متناسب با ماهیت کارآفرینی پرداخت و به منظور اجرایی شدن برنامه ها به حمایت از برنامه در همه ابعاد پرداخت و همچنین موانع و محدویت ها را در این زمینه به حداقل رساند. نتایج بخش کمی نشان داد، نیت کارآفرینی و مخاطره پذیری بالاترین اهمیت را در بین ابعاد رفتاری و روانشناختی داشته و همچنین به لحاظ تاثیرگذاری برنامه درسی کارآفرینی بر نیت دانش آموزان در بین دختران و پسران تفاوتی وجود ندارد.
-
ارزیابی اثربخشی روش تدریس مبتنی بر کاوشگری در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس متوسطه گیلانغرب
1395این پژوهش با هدف ارزیابی اثربخشی روش تدریس مبتنی بر کاوشگری در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس متوسطه گیلانغرب انجام شده روش تحقیق توصیفی پیمایشی و جامعه آماری 25 از معلمانی بودند که در تدریس خود از روش کاوشگری استفاده می کردند. گروه نمونه با استفاده از نمونه های دردسترس و به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های از پرسشنامه محقق ساخته استفاده و یافته های آن با استفاده از شاخصهای گرایش مرکزی و آزمون تی برای گروههای مستقل تحلیل گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که روش تدریس کاوشگری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هم در بعد مهارتی و هم در بعد شناختی تاثیر مثبت داشت.
-
مطالعه نگرش دانش آموزان متوسطه به ریاضی و ارزیابی آنان از برنامه درسی اجرا شده ریاضیات
1395هدف از انجام این پژوهش مطالعه نگرش دانش آموزان مقطع متوسطه به ریاضیات و ارزیابی آنان از برنامه درسی کنونی ریاضیات (نمونه موردی شهرستان کامیاران) است که از نظر رویکرد، کمی و از نظر روش جزء تحقیقات توصیفی پیمایشی که به لحاظ هدف پژوهش نیز در زمره تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان کامیاران (1800 نفر) است که از این تعداد براساس جدول کرجسی مورگان تعداد 300 نفر به روش خوشه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری اطلاعات در پژوهش پرسشنامه های نگرش به ریاضی فنما-شرمن (1976) و ارزیابی برنامه درسی ریاضی ما و یو (2004) می باشد. در بخش کمی پژوهش، نتایج با انجام آمار توصیفی (درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی براساس آزمون های t تک نمونه ای و مستقل و همچنین ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار spss انجام گرفت. نتایج آمار توصیفی و آزمون تی تک نمونه ای برای مولفه نگرش به ریاضی نشان می دهد در نمونه مورد بررسی دانش آموزان نگرشی مثبت به ریاضی دارند. همچنین نتایج آزمون تی برای مولفه ارزیابی برنامه درسی نشان می دهد دانش آموزان ارزیابی مطلوبی از برنامه درسی کنونی تدوین شده برای ریاضیات ندارند. از طرفی نتیجه آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد بین مولفه های نگرش به ریاضی و ارزیابی برنامه درسی ریاضیات رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تی مستقل نشان دهنده عدم تفاوت دانش آموزان دختر و پسر به لحاظ نگرش به ریاضیات است.
-
تدریس در علوم انسانی: تاملی بر تارب زیسته اساتید دانشکده علو م اجتماعی- انسانی دانشگاه کردستان
1395چکیده این پژوهش با هدف دستیابی به چگونگی آموزش در علوم انسانی، به بررسی تدریس در علوم انسانی پرداخته است. برای این منظور تجارب زیستهی اساتید علوم انسانی دانشگاه کردستان بررسی شده است. در این پژوهش از رویکرد کیفی، استراتژی پدیدارشناسی و ابزار مصاحبهی نیمه ساختاریافته به منظور پاسخگویی به سوالات پژوهش و دستیابی به هدف پژوهش استفاده شده است. در این کار مشارکت کنندگان به صورت هدفمند، انتخاب؛ و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تعداد افراد شرکت کننده در پژوهش 16 نفر از اساتید دانشکده علوم انسانی- اجتماعی دانشگاه کردستان بودند. به منظور تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش پدیدارشناسی تفسیری و پیروی از مراحل انجام شده توسط آجاوی و هیگز استفاده شد. نتایج بیانگر این است که تجربه زیسته ی اساتید در خصوص"تدریس در علوم انسانی" شامل مقولههای زیر می باشد: نخست، روش تدریس در علوم انسانی با توجه به ماهیت رشته ها، شامل آموزش مبتنی بر گفتگو، آموزش مبتنی بر کاربرد و آموزش مشارکتی؛ دوم، آگاهی و شناخت دانشجو از طریق: خصوصیات و تواناییهای آشکار شده ی فراگیران و تجارب شخصی خود استاد؛ سوم، دانش تخصصی مدرس در زمینه های دانش (نظری) و مهارت (عملی)؛ چهارم، آرمانهای تدریس: در بخش های آموزشی، پژوهشی و انسانی؛ پنجم، مهارت های ارتباطی در بخش ارتباط آموزشی و ارتباط اخلاقی (تربیتی) می باشد.
-
مطالعه تصویر دانشگاهی (نگرش و تصورات) دانشجویان
1395هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های تشکیل دهنده ی تصویر دانشجویان از دانشگاه و همچنین بررسی میزان اهمیت و نقش این مولفه ها در بین دانشجویان است. رویکرد پژوهش از نوع آمیخته- اکتشافی می باشد. در بخش کیفی؛ از روش پژوهش پدیدارشناسی توصیفی کلایزی و جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. مشارکت-کنندگان در بخش کیفی 20 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی از 6 دانشکده با رشته های تحصیلی مختلف بودند که به صورت هدفمند انتخاب و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. نتایج پژوهش در بخش کیفی شامل سه طبقه ی توصیفی وضعیت آموزشی (کمّی و کیفی)، وضعیت تحقیق و پژوهش و امکانات رفاهی و تسهیلات اسکان می باشد. روش پژوهش در بخش کمّی نیز، توصیفی- پیمایشی است. ابزار پژوهش، در این قسمت، پرسشنامه محقق ساخته، شامل 9 بخش و محتوای آن برگرفته از داده های بخش کیفی و همچنین ادبیات موضوع می باشد. ضریب پایایی بدست آمده با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 754/0 بود. جامعه آماری در بخش کمّی شامل 270 نفر از دانشجویان در 6 دانشکده می باشد که براساس فرمول کوکران انتخاب شدند. برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و با بهره گیری از آماره های توصیفی و استنباطی (آزمون غیرپارامتریک فریدمن، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل) استفاده شده است. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که بُعد اسم و رسم و قدمت دانشگاه بیشترین و بعد هزینه های دانشگاه کمترین اهمیت را در شکل دادن به تصویر دانشگاهی دانشجویان داشته است. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که میان بیشتر ابعاد تشکیل دهنده تصویر دانشگاهی دانشجویان در ارتباط با یکدیگر رابطه ی معناداری وجود دارد و نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بر اساس تفکیک جنسیت، تنها در بُعد اجتماعی میان دانشجویان دختر و پسر اختلاف معناداری وجود دارد اما در تفکیک براساس مقطع تحصیلی، هم در بُعد کارکرد اجتماعی و هم هزینه های دانشگاه میان دانشجویان کارشناسی و تحصیلات تکمیلی تفاوت معناداری وجود دارد.
-
ارزیابی عملکرد(تدریس)معلمان دوره متوسطه شهرستان اسدآباد بر اساس الگوی ارزیابی مارزانو
1395پژوهش حاضر به منظور بررسی دانش معلمان دوره دوم متوسطه شهرستان اسدآباد در امر تدریس بر اساس حیطه های چهارگانه مطرح شده توسط مارزانو در مدل ارزیابی معلمان است. که جامعه آماری مورد مطالعه این تحقیق را معلمان دوره دوم متوسطه شهرستان اسدآباد در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل می دهند و بر اساس نمونه گیری طبقه ای تعداد 100 نفر از معلمین این دوره به جهت پاسخ به پرسش نامه و 20 نفر نیز به جهت مشاهده انتخاب شدند روش تحقیق این پژوهش، روش ارزشیابی است که یکی از گونه های تحقیق توصیفی می باشد. جهت تجزیه تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و ...) و جهت آزمون سوالات پژوهش از آزمون t دو نمونه مستقل و تحلیل واریانس یک راهه(ANOVA)استفاده گردیده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که میانگین گروه پاسخ دهنده به پرسش نامه بیشتر از میانگین گروه مشاهده شده می باشد و بین عملکرد معلمان زن و مرد در حیطه های مذکور تفاوت معناداری وجود ندارد و نیز به غیر از حیطه اول در سه حیطه دیگر تفاوت معناداری بین سطح تحصیلات و سابقه تدریس معلمین با عملکرد آنان وجود ندارد.
-
بررسی اصول و روش های برقراری انضباط در مدارس متوسطه شهرستان اسدآباد از نظر کادر اداری مدرسه
1395این تحقیق به بررسی اصول و روش های برقراری انضباط در مدارس متوسطه (دخترانه- پسرانه) شهرستان اسدآباد که روش-های برقراری انضباط شامل انضباط پیش گیرنده، انضباط حمایت کننده و انضباط اصلاحی از نظر کادر مدرسه پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری این تحقیق کادر تمام مدارس متوسطه (دخترانه- پسرانه) شهرستان اسدآباد که تعداد آن ها 70نفر بودند که از این تعداد 45نفر در مدارس دخترانه و 25نفر در مدارس پسرانه مشغول خدمت بودند. به دلیل محدودیت جامعه آماری از روش نمونه گیری امتناع شد و از روش سرشماری کامل استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که با استفاده از روش ضریب آلفای کرانباخ سوالات مربوط به اصول انضباطی با ضریب پایایی 93% بود و سوالات مربوط به روش های انضباطی با ضریب پایایی پرسشنامه 89% به دست آمد. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه با نظر متخصصان تایید شد. به منظور تحلیل داده های این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اصول انضباطی استفاده شده توسط کادر مدرسه در مدارس متوسطه (دخترانه- پسرانه) بیشتر از سطح متوسط بوده است. بیشترین اصول انضباطی به کار گرفته شده در مدارس متوسطه (دخترانه- پسرانه) به ترتیب با میانگین 4.20 و 3.80 مربوط به همقدمی تمام اعضای آموزشی اعم از دانش آموزان، مدیران، معلمان و اولیاء، برای برقراری انضباط بود و کمترین اصول انضباطی به کار گرفته شده در مدارس متوسطه (پسرانه- دخترانه) به ترتیب با میانگین 1.72 و 1.60 مربوط به انضباط بر پایه تنبیه بود. بین اصول انضباطی استفاده شده در مدارس (دخترانه- پسرانه) توسط کادر مدرسه تفاوت معناداری وجود ندارد. اما میانگین اصول انضباطی در مدارس دخترانه بیشتر است. روش های انضباطی استفاده شده توسط مسئولان مدارس متوسطه (دخترانه- پسرانه) بیشتر از سطح متوسط بوده است. در مورد روش های انضباطی استفاده شده توسط مسئولان مدارس متوسطه (دخترانه- پسرانه)، انضباط اصلاحی با میانگین 3.59 در مدارس متوسطه (دخترانه- پسرانه) روشی بود که بیشترین استفاده را نسبت به انضباط حمایت کننده، انضباط پیش گیرنده به ترتیب با میانگین 3.42 و 3.28 داشت. بین روش های انضباطی استفاده شده در مدارس متوسطه (دخترانه- پسرانه) توسط مسئولان مدارس تفاوت معناداری
-
مطالعه تجارب دانشجویان ارشد ازروشهای ارزشیابی اساتید
1394ارزشیابی فرایندی برای قضاوت درباره شایستگی یا ارزش چیزی به حساب می آید. " انسانها با استفاده از عقل سلیم و تجربه همواره با ارزشیابی سروکار دارند با این حال ارزشیابی حرفه ای چیزی فراتر از عقل سلیم و تجربه است"(ابیلی،1375: 17). این واژه در آموزش، طبیعتاً در صدد قضاوت درباره مطلوبیت و ارزش پدیده های آموزشی مانند دانشجو، معلم، نظام آموزشی، برنامه درسی و غیره می باشد. وجه مشترک همه این تعاریف، تصمیم گیری است (مک دیوید، هش و هاورتون ، 2013). هدف این پژوهش بررسی تجارب دانشجویان کارشناسی ارشد گروه علوم تربیتی از گونه ها، روش ها و الگوهای ارزیابی اساتید، ویژگی های این روش ها، دسته بندی آنها، ارتباط آنها با مقوله هایی چون روایی و پایایی، عدالت آموزشی و در نهایت ویژگی های یک روش ارزشیابی مناسب از دید آنان است. راهبرد این پژوهش کیفی و از نظر روش مبتنی بر مطالعات پدیدارنگاری است. پدیدارنگاری یک روش تحقیق کیفی، در درون پارادایم تفسیرگرا است که با استفاده از روش های خاص به بررسی راههای متفاوتی که در آن مردم پدیده ها را تجربه و یا در مورد آنها می اندیشند، می پردازد(مارتن ، 1986). مشارکت کنندگان در پژوهش 10 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد علوم تربیتی ( گرایش های برنامه ریزی درسی، برنامه ریزی آموزشی و مدیریت آموزشی) بودند که بصورت هدفمند انتخاب شدندمعیار ادامه این پژوهش به این صورت بود که تا زمانی که شرکت کنندگان درباره عملکرد اساتیدشان نظر متفاوتی داشتند ادامه داشت و پس از 10 نفر از دانشجویان گروه علوم تربیتی به اشباع نظری رسیدیم. روش گردآوری داده ها و اطلاعات مصاحبه نیمه ساختارمند و تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش استقرایی انجام شد. با ترسیم افق های درونی و بیرونی، در نهایت، فضای نتیجه پژوهش طراحی گردید. نتایج نشان می دهد که مقوله هایی چون برنامه ریزی داشتن، تمرین و تکرار، مطالعه روزانه، نکته برداری، تلاش بیشتر، ذهنیت استاد نسبت به دانشجو، فعال بودن، ارزشیابی متناسب با موضوع تدریس، توجه به علایق دانشجو، حضور به موقع در کلاس، خوب گوش دادن، رابطه استاد با دانشجو، نبود تعامل بین استاد و دانشجو، در ارزیابی تاثر گذاشته است. از جمله نقاط ضعف ارزیابی اساتید می توان به مواردی چون سنجش حیطه دانش ، ضعیف، خیلی کم، بالا بردن قوه تجزیه و تحلیل اشاره نمود.
-
بررسی برنامه های درسی آموزش زبان (محتوا، روش و سازوکارهای یادگیری) در دوره ابتدایی
1394هدف از پژوهش حاضر بررسی برنامه های درسی آموزش زبان فارسی ( محتوا، روش و سازوکارهای یادگیری ) در دوره ابتدایی شهر سنندج می باشد. پژوهش از لحاظ هدف،کاربردی و از لحاظ شیوه گرد آوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل معلمان پایه اول و دوم ابتدایی است که در مدارس ابتدایی شهرستان سنندج در سال تحصیلی 94-93 فعالیت داشتند.که با استفاده از روش نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش ابزار شامل پرسشنامه محقق ساخته ایست که برگرفته از پرسشنامه رایج حوزه آموزش زبان با عنوان سنجش رویکردهای آموزش زبان (ALEA) است. و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل جداول و توزیع فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و نیز در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، Anova، تحلیل واریانس یک راهه، آزمون t تک نمونه ای، و آزمون کروی بودن بارتلت بهره گرفته شد. عوامل و مولفه های برنامه های درسی آموزش زبان فارسی در پایه اول و دوم ابتدایی از دیدگاه معلمان در برنامه درسی اجرا شده با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی استخراج شدند،که با توجه به بار عاملی و ساختار مفهومی و نظری گزاره های تشکیل دهنده پرسشنامه با تاکید بر گزاره های با بیشترین بار عاملی به ترتیب با عناوین روشهای آموزش ذاتی؛ روشهای آموزش اکتسابی؛ محتوای موضوعی اکتسابی؛ محتوای موضوعی ذاتی؛ محتوای موضوعی تعاملی؛ ساز وکارهای یادگیری تعاملی؛ ساز وکارهای یادگیری ذاتی؛ روشهای آموزشی تعاملی؛ و ساز وکارهای یادگیری اکتسابی نام گذاری شدند. نتایج نشان می دهدکه، دیدگاه معلمان ابتدایی برای عامل سازوکارهای آموزشی در رویکرد تعاملی در مقایسه با رویکرد اکتسابی تفاوت معنادار بیشتری داشته و دیدگاهشان احتمالا به ترتیب به رویکرد تعاملی و سپس رویکرد اکتسابی نزدیکتر می باشد. هم چنین معلمان در عامل محتوای موضوعی دیدگاهشان به ترتیب شامل رویکردهای ذاتی، تعاملی و اکتسابی است. بنابراین دیدگاهشان به ترتیب به رویکردهای ذاتی، تعاملی و اکتسابی نزدیکتر است. و نیز دیدگاه معلمان ابتدایی برای عامل روشهای آموزش در رویکرد ذاتی در مقایسه با رویکردهای اکتسابی و تعاملی دارای تفاوت معنادار بوده و دیدگاهشان احتمالا به رویکرد ذاتی نزدیکتر است. و نهایتا نتایج نشان داد که بین هیچ یک از عوامل و مولفه های برنامه درسی آموزش زبان فارسی در د
-
برنامه درسی و تفکر انتقادی: مطالعه تجارب دانشجویان کارشناسی ارشد از برنامه های درسی
1394هدف این پژوهش، بررسی تجارب دانشجویان کارشناسی ارشد در ارتباط با مفهوم تفکر انتقادی در برنامه درسی است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و روش پژوهش پدیدارنگاری است. جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش 15 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه کردستان بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و فرایند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده های بدست آمده از این مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و منتخب تجزیه و تحلیل شدند و ضمن ترسیم افق های درونی و بیرونی، در نهایت فضای نتیجه تحقیق حاصل گردید. نتایج بیانگر پنج طبقه توصیفی است که عبارتند از: ماهیت تفکر انتقادی، فرایند یاددهی- یادگیری تفکر انتقادی، خصوصیات آموزش دهنده و آموزش گیرنده تفکر انتقادی، نتایج استفاده از آموزش تفکر انتقادی و عناصر لازم در برنامه درسی، آموزش تفکر انتقادی. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که با فراهم آوردن زمینه های لازم مانند غیر متمرکز کردن ساختار آموزشی و توجه به رشد شناختی فراگیران؛ فراهم نمودن زمینه برای رشد گونه های آموزش یادگیرنده محور و مساله محور می توان تفکر انتقادی را آموزش داد. در این فرایند لازمه ی یک استاد (مدرس) ویژگی های مانند، انتقاد پذیر بودن، احترام گذاشتن به نظر دانشجو و سعه صدر، و ویژگی های یک دانشجو(یادگیرنده)، کنجکاوی و پرسشگری است که با ایجاد یک جوی توام با همکاری و همدلی می توان تفکر انتقادی را در فراگیران بوجود آورد.
-
ارزیابی برنامه های درسی دوره پیش دبستانی از منظر مربیان آموزشی شهر سنندج
1394هدف از پژوهش حاضر ارزیابی برنامه های درسی دوره پیش دبستانی از منظر مربیان آموزشی شهر سنندج است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل مربیان آموزشی است که در مراکز آموزشی پیش دبستان شهرستان سنندج در سال تحصیلی 94-93 فعالیت داشتند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است، که نظر مربیان را می سنجد. عناصر و مولفه های تعیین محتوا و اجرای محتوای برنامه درسی از منابع متعدد انتخاب شدند. استاندارد های برنامه درسی ارائه شده توسط بخش آموزش ایالت نیوجرسی آمریکا با عنوان انتظارات تدریس و یادگیری در پیش دبستان: استاندارد های کیفیت و همچنین از استاندارد های ارائه شده توسط هیات آموزش و پرورش ایالت ماساچوست با عنوان استاندارد های آموزش اوان کودکی برای بچه های سه و چهار ساله و گزارشات انجمن «برنامه درسی بین المللی برای پیش دبستان » که یک نهاد بین المللی است جهت این کار انتخاب شدند. از آنجا که دسته های متعدد از مولفه ها حاصل شده بود، محقق برای انتخاب گویه های مناسب از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده کرد و بعد از محقق شدن گویه های مربوط به هر یک از ابعاد محتوایی و اجرایی دروس ریاضیات و زبان آموزی، پرسشنامه ای جهت سنجش کیفیت این برنامه ها حاصل گردید. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای گویه های بخش درس زبان آموزی مقدار 82/0(صدم) و برای درس ریاضیات ضریب 89/0(صدم) مورد بررسی و تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد، اولاً حوزه های برنامه درسی ریاضیات (آموزش اعداد و آموزش مفاهیم) حوزه های اصلی برنامه درسی زبان آموزی، مهارت های کتبی (خواندن و نوشتن) و مهارت های شفاهی (گفتاری و شنیداری) می باشند. بخشی دیگر از نتایج بیانگر پایین بودن سطح کیفی برنامه های درسی ریاضیات و زبان آموزی در بعد اجرا است. همچنین عنصر محتوا در درس زبان آموزی (مخصوصاً در توجه به مهارت های کتبی) ضعیف ارزیابی شده است. محتوای برنامه درسی ریاضیات (مخصوصاً در توجه آموزش اعداد) ضعیف اما در بخش آموزش مفاهیم مناسب است. نهایتاً اینکه نتایج نشان داد بین چگونگی طراحی و انتخاب محتوا برنامه درسی ریاضی و زبان آموزی با گروه تحصیلی و مقطع تحصیلی معلمان ارتیاط وجود دارد.
-
بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در دانشکده های مختلف دانشگاه کردستان و راههای ارتقا آن
1394با استفاده از رویکرد کمی میزان سرمایه اجتماعی دانشکده های مختلف دانشگاه کردستان مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه آماری اعضای هیات تمام دانشکده های دانشگاه کردستان بودند که با تکمیل یک پرسشنامه نگرش خود را نسبت وضعیت سرمایه اجتماعی نشان دادند. نتایج نشان داد که تفاوت های معنا داری بین میزان سرمایه اجتماعی در دانشکده های مختلف دانشگاه کردستان وجود دارد.
-
بررسی نگرش معلمان در خصوص تلفیق فناوری و تدریس از دیدگاه معلمان در مدارس ابتدایی شهر سنندج
1394هدف این پژوهش بررسی نگرش معلمان دوره ی ابتدایی شهر سنندج در خصوص تلفیق فناوری در اجرای برنامه ی درسی(تدریس) است. پژوهش حاضر در قلمرو پژوهش های "توصیفی" از نوع "پیمایشی" قرار دارد. جامعه آماری پژوهش شامل معلمان شاغل در مدارس ابتدایی دارای کلاس های هوشمند در شهر سنندج، می باشند.در پژوهش حاضر نمونه برابر است با معلمان شاغل در مدارسی که دارای کلاس های هوشمند هستند و روش نمونه گیری به صورت سرشماری است.یکی از قدیمی ترین و درعین حال پرکاربردترین مقیاس-هایی که به طور مستقیم درزمینه ی ابزارها توسعه یافته، مقیاسPATT است که در این پژوهش از آن استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ برای این مقیاس 92/0 محاسبه شد. تحلیل عاملی نشان داد که 32% واریانس کل مقیاس در یک عامل تبیین می شود و درواقع مقیاس، تبدیل به یک مقیاس تک بعدی شده بود که نگرش های مثبت معلمان را نشان می داد، البته کم بودن شمار نمونه ها در این تحقیق، محدودیت اساسی آن است. در پژوهش حاضر، متناسب با اهداف و سوالات پژوهش، از روش های مختلفی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده می شود در سطح آمار توصیفی از جداول و نمودارهای فراوانی استفاده شده و در سطح آمار استنباطی نیز برای بررسی دیدگاه معلمان در خصوص سوالات این پژوهش از آزمون خی دو یا کای اسکوایر (X2) به کمک نرم افزار Spss استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که : از دیدگاه معلمان مزایای فنّاوری آموزشی در برنامه ی درسی در حد بالایی می باشد. به نظر آنان استفاده از فنّاوری آموزشی درحد زیادی اجرای برنامه ی درسی تاثیر دارد. از دیدگاه معلمان پیش نیازهای لازم برای کاربرد فنّاوری آموزشی در برنامه ی درسی تا اندازه زیادی فراهم هستند. از دیدگاه معلمان اثربخشی و تاثیرگذاری فنّاوری آموزشی در برنامه ی درسی نسبت به عدم تاثیرگذاری آن در حد بالایی می باشد. نتایج حاصل از تست فرضیه ها نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین سابقه خدمت و رشته تحصیلی با میزان استفاده و نوع نگاه آنان به کاربرد فناوری دارد. اما بین جنسیت و دیدگاه آنان نسبت به تاثیرگذاری و کاربرد فناوری رابطه معناداری وجود ندارد.
-
ارزیابی کیفیت از دیدگاه اعضای جامعه مدرسه بر اساس شاخصه های مدیریت کیفیت فراگیر : مطالعه موردی مدارس متوسطه شهر کوهدشت
1394هدف از این پژوهش ارزیابی وضعیت کیفیت از دیدگاه اعضای جامعه مدرسه (مدیران، معلمان، دانش آموزان و والدین) براساس شاخصه های مدیریت کیفیت فراگیر (مکف) در مدارس متوسطه شهر کوهدشت است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی اعضای جامعه مدارس متوسطه شهر کوهدشت و روش نمونه گیری به صورت طبقه ای تصادفی بوده و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که حجم نمونه 340 نفر(184 نفر زن و 156 نفر مرد) به دست آمد که از این تعداد 110 نفر معلم، 28 نفر مدیر، 115 دانش آموز و 87 نفر والدین را تشکیل داده اند.جهت جمع آوری داده ها از و چک لیست خود- ارزیابی کنترل کیفیت بارلوسکی و لاتون (1995) که شامل 10 مولفه و 28 گویه و در مقیاس 5 درجه ای لیکرت تنظیم شده بود استفاده شد. در این پژوهش از روش های تحلیل عاملی تاییدی برای روایی پرسشنامه، آزمون t تک نمونه ای، آزمون تعقیبی توکی استفاده شده است. به منظور مقایسه دیدگاه مدیران، معلمان، دانش آموزان و والدین در مورد وضعیت کیفیت براساس شاخصه های مکف در مدارس متوسطه شهر کوهدشت که براساس 10 مقوله است، از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد که نتیجه نشان داد، بین دیدگاه اعضای جامعه مدرسه تفاوت معناداری وجود دارد. معلمان و مدیران در مقایسه با دانش آموزان، مدیران در مقایسه با معلمان و نهایتاً هم معلمان و هم مدیران، در مقایسه با والدین ارزیابی مثبت تری از وضعیت کیفیت براساس شاخصه های مکف در مدارس داشته اند.
-
مطالعه سازوکارهای برنامه توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه کردستان
1394هدف از انجام این پژوهش مطالعه سازوکارهای برنامه های توسعه حرفه ای (نیازهای آموزشی) اعضاء هیئت علمی دانشگاه کردستان است که از نظر رویکرد، ترکیبی (کمی و کیفی) همزمان و از نظر روش جزء تحقیقات توصیفی پیمایشی و پدیدارشناسی توصیفی ما به لحاظ هدف نیز در زمره تحقیقات کاربردی محسوب می شود . جامعه آماری این پژوهش تمامی اعضاء هیئت علمی ومدیران و کارشناسان حوزه معاونت آموزشی که در کارگاه های دانش افزایی و برنامه های توسعه ای دفتر نظارت و ارزیابی دانشگاه کردستان شرکت کرده اند می باشد .که از این تعداد 96 نفر به روش طبقه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شد . در بخش کمی پژوهش نتایج با انجام آمار توصیفی (درصد فراوانی ، میانگین و انحراف معیار ) و آمار استنباطی آزمون t مستقل و تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار spss و همچنین تحلیل محتوای مصاحبه نشان دهنده نتایج به این صورت است : منابع تعیین نیازهای آموزشی اعضاء هیئت علمی دفتر نظارت چند مورد از قبیل شورای نظارت آموزشی دانشگاه ، آئین نامه ها ، دانشکده های دیگر ، خود اساتید ، افراد متخصص در حوزه آموزشی و تربیتی و مرکز ارتقاء آموزش می باشد در زمینه کیفیت طراحی برنامه ها بسیاری از اساتید موافق عالی و به روز بودن دوره های آموزشی برگزار شده هستند و سودمندی و کاربردی بودن دوره های آموزشی ٬ میزان ارتباط محتوا با نیازهای حرفه ای اساتید و ثبات و پیوستگی برنامه های آموزشی را در سطح مطلوب ارزیابی می کنند و در زمینه وضعیت اجرا بیشتر اساتید از روش تدریس مدرسین تسلط علمی آنها بر مطالب آموزشی و توانایی آنها در اداره کلاس اظهار رضایت دارند و مشکلات بیشتر در زمینه فناوری و تسهیلات در زمان برگزاری دوره ها و نبودن یک سیستم منظم علمی و تحلیل نتایج برای ارزیابی دوره ها و در رابطه با همسویی برنامه های آموزشی با نیازهای حرفه ای اساتید همسویی و انطباق کامل وجود دارد جز یکی دو مورد که به مسائل معنوی و پژوهشی اختصاص داده شده است .
-
بررسی میزان تحقق اصول 16 گانه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در سطح مدارس متوسطه شهر کرمان
1393پزوهش حاضر در صددبررسی میزان تحقق اصول شانزده گانه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در مدارس متوسطه شهر کرمان بود.روش انجام پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی می باشد و جامعه ی آماری برابر با 355 نفر از دانش آموزان،معلمان و والدین که از 6 دبیرستان پسرانه دخترانه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. داده ها و اطلاعات لازم از طریق مصاحبه نیمه ساختمند و پرسشنامه محقق ساخته در قالب 16 سوال که بر اساس طیف لیکرت تدوین شده بود،جمع آوری گردید.بهمنظور تجزیه و تحلیل از پرسشنامه از روش آماری در این پژوهش به منظور تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی از جمله میانگین، انحراف معیار و جدول فراوانی استفاده شده است.برای تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه از روش تحلیل محتوا استفاده شده است.یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که هر سه گروه نمونه اظهار داشته اند که میزان توجه به اصل ضرورت هماهنگی در تحقق اصول ارزشیابی به طور معنی داری بالاتر از میانگین بوده وبه این اصل توجه شده است وتحقق یافته است. اصول شماره ( 2-3-7-11-12-13-14 ) به طور معناداری پایین تر از میانگین می باشد و نشان دهنده این امر است که این اصول در مدارس تحقق نیافته اند و جزو زمینه های ناکارآمد ارزشیابی محسوب می شوند. داده ها ی حاصل از مصاحبه نیز نشان دادکه مواردی از جمله عدم اطلاع معلمین،دانش آموزان و والدین از اصول شانزده گا نه، عدم برنامه ریزی منسجم در نظام آموزشی، کاربردی نبودن نتایج ارزشیابی و عدم استاندارد سوالات ارزشیابی را می توان جزو موانع و مشکلات اصول 16گانه ارزشیابی دانست. برای رفع این موانع و مشکلات معلمین راهکارهایی را در این زمینه داده اند که در قالب : راهکار های مربوط به بعد نگرش و آگاهی شامل: اطلاع رسانی معلمان، دانش آموزان و والدین درباره اصول 16 گانه، برگزاری کلاس ضمن خدمت در رابطه با آگاهی معلمان و استفاده آنان از این اصول، کاربردی کردن اصول شانزده گانه و توجه مسئولین به این اصول،راهکارهای مربوط به فرآیند اجرای اصول شامل:برنامه ریزی منسجم و منظم در نظام آموزشی در رابطه با تحقق اصول 16گانه، برقرارکردن تناسب بین محتوای کتب درسی و ارزشیابی، پیگیری برنامه ریزی ها و ثبات در اجرای آئین نامه ی مربوط به ارزشیابی و راهکار های مربوط به مدرسه و کلاس درس: شاداب شدن کلاس های درس،استفاده از اصل خلاقیت و نوآوری، توجه به
-
سنجش جهت گیری برنامه ی درسی اساتید دانشگاه کردستان بر اساس مدل برنامه درسی آیزنر
1393هدف از پژوهش حاضرسنجش جهت گیری غالب برنامه ی درسی اساتید دانشگاه کردستان است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفیِ پیمایشی است. جامعه آماری عبارت از کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه کردستان است که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تدریس بودند . با توجه به محدود بودن حجم جامعه، نه از روش نمونه گیری بلکه از روش سرشماری کامل استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد ماهلیوس است که جهت گیری غالب اساتید را می سنجد. روایی پرسشنامه با استناد به نظر اساتید و متخصصان حوزه برنامه درسی و پایایی آن با استناد به ضریب آلفای کرونباخ (820 .) مورد بررسی و تایید قرار گرفت. نتایج نشان دادکه ابتدا جهت گیری برنامه ی درسی فرایندهای شناختی، و بعد از آن جهت گیری برنامه ی درسی عقل گرایی آکادمیک جهت گیری غالب اساتید بود. نتایج همچنین نشان داد که میان جهت گیری برنامه ی درسی اساتید و تخصص آن ها ارتباط وجود دارد.
-
بررسی عوامل دو گانه (ساختاری- مدیریتی و انسانی) در تحقق نظام برنامه درسی غیر متمرکز در آموزش عالی ایران بر اساس آیین نامه واگذاری اختیارات برنامه ریزی درسی به دانشگاهها
1393آموزش عالی از مهم ترین مراحل آموزش رسمی به شمار میآید که دارای وظایف و رسالت های متعددی در جهت رشد و پیشرفت نیروی انسانی جوامع است. لذا تحقق این وظایف ورسالت ها نیازمند ابزارهایی همچون برنامه درسی متناسب است. برنامه درسی اصلی ترین عنصر نظام آموزش عالی وبنیادی ترین ابزار برای فراهم آوری دانش، تجربه و مهارت دانشجویان برای عرضه خدمات به جامعه است.د ر ایران نیز د ر برنامه های توسعه سوم و چهارم صریحا بر توسعه بخش خصوصی آموزش عالی کشور تاکید شد و اقد امات جسته گریخته ای همانند تاسیس د انشگاه های غیرانتفاعی، آزاد و د وره های شبانه صورت گرفته است؛ ولی شواهد گویای این مطلب است که با وجود تجربه هایی از این قبیل، آموزش عالی کاملا خصوصی به وجود نیامد ه است و این گونه د انشگاه ها صرفا غیرد ولتی محسوب می شوند . وزارت علوم در تارخ 10/2/1379 آیین نامه ای تحت عنوان «آیین نامه واگذاری اختیارات برنامه ریزی درسی به دانشگاهها» در 13 ماده 4تبصره طراحی و ابلاغ نموده است که اهم اهداف این آیین نامه عبارتند از: الف- انطباق هر چه بیشتر برنامه های درسی با نیازهای جامعه؛ ب - نهادینه کردن برنامه ریزی درسی در دانشگاهها؛ ج- روزآمد شدن برنامه ها با توجه به تحولات دانش بشری؛ د- تناسب بیشتر برنامه های درسی با امکانات و تواناییهای دانشگاهها.در این پژوهش، پژوهشگر درصدد بررسی عوامل موثر بر عدم تحقق نظام برنامه درسی غیرمتمرکز در آموزش عالی از دیدگاه جامعه آماری شامل هیئت علمی دانشکده های دانشگاه کردستان است. بناباین روش های تحقیق بر اساس گرداوری داده ها از نوع توصیفی است.
-
جنسیت و برنامه درسی: تحلیل برنامه های درسی علوم اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی
1392چکیده: از مهم ترین اهداف نظام های آموزش وپرورش،شناخت،تربیت وبالندگی دختران امروز و زنان فردا است. معرفت شناسان با دیدگاه زنانه،زنان را به عنوان گروهی که تجربه های متفاوت از مردان دارند،دارای ویژگی های خاص خود می دانند، ومردان را به عنوان گروهی با ارزش ها و خصوصیات متفاوت در شرایطی نمی بینند، که بتوانند مرجع زن باشند و قضاوتی صحیح در مورد زنان داشته باشند.اشکال استفاده از نظریه های دارای سوگیری آن است که بسیاری از ابعاد و تجربه های گروه های دیگر از جمله زنان، دختران مورد توجه قرار نمی گیرند. در نتیجه این نظریه ها، ضمن ایجاد نگرش ها و معیارهای خاص، توجه را از مقوله های کلی مورد توجه دختران/زنان در یک فرهنگ خاص یا در فرهنگ های گوناگون باز می دارند. به تدریج،تاکید زن به جنسیت، ودر سال های اخیر به گروه تبدیل شده است. بسیاری از مسائل مربوط به شناخت،تربیت وبالندگی دختران/زنان، نقطه نظرات کاربردی و پژوهشی جدیدتری را طلب می کند. رسالت آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم، این است که ضمن فراهم ساختن فرصت های برابر در کلیه ابعاد و سطوح و مشارکت کامل زنان و مردان در تصمیم گیری، سیاست گذاری و مدیریت، شرایط پژوهشی مناسب را جهت ترسیم سیمای واقعی دختران امروز در جامعه به وجود آورد. در تاریخ زندگی بشر،هیچ گاه آموزش و پرورش، به عنوان اساسی ترین رکن توسعه اقتصادی،اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، مانند امروز اساس بقا، تحول پیشرفت همه جانبه وپایدار زنان و مردان در جوامع نبوده است.در شرایطی که آموزش وپرورش عامل ممتاز راه حل یابی شناخته شده است (کینک و اشنایدر، 1374) شناختف تربیت و بالندگی دختران امروز وزنان فردا، به عنوان نیمی از جمعیت جهانیف از مهم ترین اهداف نظام های آموزش وپرورش است. هدف این پژوهش بررسی مولفه های کلیشه های جنسی- نقش های جنسی- هویت جنسی در برنامه های درسی علوم اجتماعی دوره راهنمایی است.
-
چالش های تدریس در کلاس های چندپایه ی دوره راهنمایی تحصیلی منطقه ی سروآباد و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن
1392هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش های تدریس معلمان در کلاس های چندپایه ی دوره راهنمایی تحصیلی منطقه ی سروآباد و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن می باشد. در این پژوهش از رویکرد اقدام پژوهی مشارکتی استفاده شد. جست جوی مشارکتی برای تشخیص ابعاد و دامنه مشکلات تدریس در کلاس های چندپایه راهنمایی(کشف)ارائه راهحلهای گروهی برای مشکلات تدریس(مداخله)هم کوشی معلمان برای جمع آوری اطلاعات راجع به تدریس(مداخله)تدوین یک نظریه موضعی برای تغییر در عملکرد قبلی طرح درس، تدریس، ارزشیابی و سازماندهی(ارزشیابی)(ریزن و برادلی، 2006). با استفاده از روش نومنه گیری گلوله برفی تعداد 30 معلم (10 نفر ریاضی، 10 نفر علوم و 10 نفر حرفه و فن)انتخاب شدند. قبل از اقدام پژوهی، 54/54 درصد از مدارس دارای رشد منفی 18/18 دصد دارای رشد صفر درصد و تنها 27/27 درصد دارای رشد در پیشرفت تحصیلی بودند. نتایج نشان می دهد که در زمینه طراحی دروسو بهبود سازماندهی برنامه درسی می توانند به سه شیوه برنامه ریزی پایه محور(خودآموز)، گروهی(خودآموخت) و تلفیقی استفاده کنند.
-
بررسی موانع وسازوکار های مشارکت معلمان در فرایند های برنامه ی درسی از نظر معلمان متوسطه شهر سنندج
1392یکی از دغدغه های اصلی نظام های آموزشی این است که برنامه های درسی را به گونه ای طراحی کنند که بیشترین مطلوبیت را فراهم آورد. در این راستا از جمله عوامل مهمی که می تواند در تعیین مطلوبیت برنامه-های درسی حائز اهمیت باشد، میزان و کیفیت مشارکت ذینفعان و دست اندرکاران نظام آموزشی - به ویژه معلمان - در فرایند برنامه ریزی درسی می باشد که چگونگی مشارکت آنها در فرایند برنامه ریزی درسی می-تواند عامل تعیین کننده ای در ارتقای فرایند های یاددهی- یادگیری باشد. در این پژوهش، هدف ما بررسی موانع و سازوکار های مشارکت معلمان عضو گروه های آموزشی در برنامه ریزی درسی می باشد. رویکرد این تحقیق کمی و از نوع توصیفی می باشد. جامعه ی آماری شامل کلیه دبیرانی است که در سال تحصیلی91-92 در گروه های آموزشی دوره متوسطه شهرستان سنندج مشارکت دارند. با توجه به جامعه آماری که تعداد و حجم آن محدود می باشد ما از طریق سرشماری کامل، داده های مورد نیاز را جمع آوری کرده ایم. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که جهت بررسی روائی محتوایی آن، به نظر 5 نفر از اساتید دانشگاه استناد گردیدکه روائی تمام سوالات مورد تایید قرار گرفت. و نتایج سنجش پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 87% به دست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش آمار توصیفی، از شاخص هایی همچون جداول توزیع فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و در قسمت آمار استنباطی از آزمون tتک نمونه ای، آزمونtمستقل و آزمون تحلیل واریانس یک راهه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می-دهد که ساختار بوروکراتیک اداری و سیستم متمرکز برنامه ریزی درسی، نقص ساختار آموزش و تربیت معلم، وجود فرهنگ مجری بودن محض و عدم آگاهی دبیران از جایگاه و نقش خود به عنوان عنصر اثرگذار در فرایند برنامه ریزی درسی، الزامی نبودن ساختار مدرسه محور در نظام آموزشی و برخی موارد دیگر، از جمله موانع مشارکت معلمان در فرایند برنامه ریزی درسی بودند. و همچنین نتایج نشان داد که از دیدگاه معلمان، از جمله سازوکارهای مهم جهت ارتقای مشارکت آنها در فرایند برنامه ریزی درسی عبارت است از: مشارکت در قالب شورای معلمان، مشارکت در کمیته های اصلاح برنامه درسی، مشارکت در ضمن اجرای آزمایشی برنامه درسی ملی.
-
مقایسه ارزیابی عملکرد معلمان از طریق داده های صوتی–تصویری با سایر روش های موجود ارزیابی عملکرد تدریس
1392هدف پژوهش حاضر مقایسه ارزیابی عملکرد معلمان از طریق داده های صوتی- تصویری باسایر روش های موجود ارزیابی عملکرد تدریس بود. در این پژوهش از رویکرد کمی- کیفی استفاده شد و روش انجام پژوهش کمی(توصیفی- اکتشافی) و کیفی(مطالعه موردی) بود. جامعه آماری، شامل کلیه دبیران، مدیران و کارشناسان ارزیابی مدارس راهنمایی شهر سنندج بود. نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای متناسب با حجم 142 نفر برای تحقیق کمی انتخاب شد. همچنین از بین معلمان علوم دوره راهنمایی با روش نمونه گیری در دسترس و نمونه گیری به طریقه اشباع نظری با حجم 8 نفر معلم علوم که حاضر به فیلمبرداری و مصاحبه شدند، انتخاب صورت گرفت. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه ساختمند بود. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب پایایی پرسشنامه 86/0 به دست آمد. نتایج نشان داد از دیدگاه افراد نمونه، اهداف نظام ارزیابی عملکرد در دو رویکرد مبتنی بر توسعه معلم و فراگیر و رویکرد بازده محور قابل طبقه بندی هستند و در رابطه با تناسب رویکردهای سه گانهارزیابی عملکرد با اهداف نظام ارزیابی، از نظر افراد نمونه رویکرد پرسش محور با نظام کنونی تناسب بیشتری داشت. رویکردهای پاسخ گویی/ بهبود و رویکرد مدافعه اجتماعی به ترتیب در اولویت های بعدی قرار گرفتند. در نهایت به این نتیجه دست یافتیم که استفاده از ویدئو دیتا به عنوان روشی نوین در ارزیابی عملکرد معلمان در کلاس درس به منظور دستیابی به اهداف نظام ارزیابی عملکرد و حل مشکلات نظام کنونی از نظر شرکت کنندگان مفید است.
-
بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی کارافرینانه در موسسات اموزش عالی. دانشگاه کردستان
1392هدف از پژوهش بررسی فرهنگ کارافرینی دانشگاه کردستان با استفاده از مدل نظری مک گوی است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گرداوری داده ها توصیفی می باشد. جامعه اماری کلیه مدیران و کارکنان غیر هیات هلمی دانشگاه کردستان است. نمونه برابر 110 نفر هستند که به شیوه سرشماری کامل استفاده شده است. ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته هست، که بر اساس مدل فرهنگ سازمانی کارافرینانه مک گوایر ساخته شده است. نتایج نشان داده است که میان عامل های فرهنگ سازمانی کارافرینانه در بین کارکنان عامل آینده نگری دارای بیشترین میانگیم و عامل ارتباط باز دارای کمترین میانگین بوده است.
-
موانع و چالش های اجرایی مدارس هوشمند شهرستان سنندج
1392چکیده چندسالی است درکشور مدارسی بانام مدارس هوشمند تاسیس شده است،این مدارس ازجمله نیازمندی های دنیای کنونی در هر نظام آموزشی می باشند و هدف این مدارس تربیت نیروی انسانی برای مواجه باجامعه اطلاعاتی ودانایی محور می باشد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی موانع و چالش های اجرایی مدارس هوشمند شهرستان سنندج در سالتحصیلی92-91 بود. درانجام این مطالعه از رویکرد تحقیق کیفی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران،معاونین فناوری،دبیران ودانش آموزان فن یار مدارس هوشمند شهرستان سنندج درسالتحصیلی92-91 بوده که با استفاده از روش نمونه های نظری، 46 نفرازآنهابه عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزاراندازه گیری استفاده شده در این تحقیق مصاحبه نیمه ساختمند بود. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد: که مدارس هوشمند این شهرستان باچالش ها وموانعی فراوانی رو به رو هستند که مهم ترین آنها عبارتنداز: پیشتیبانی وحمایت ضعیف مدیران ومسئولین،عدم برنامه ریزی دقیق برای انجام این طرح،ضعف مهارت های کامپیوتری دانش آموزان و دبیران،نبودمعاون فناوری متخصص در این مدارس،کمبود امکانات و تجهیزات و دسترسی نامناسب به اینترنت.
-
بررسی و سنجش نیازهای مدیران مدارس متوسطه شهر سنندج در زمینه بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارائه مدل آموزشی مناسب
1392هدف: هدف این پژوهش بررسی و سنجش نیازهای مدیران مدارس متوسطه شهر سنندج در زمینه بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارائه مدل آموزشی مناسب بود. روش: روش پژوهش توصیفی و پیمایشی است. جامعه و نمونه: جامعه شامل 70 نفر بود که به روش سرشماری انتخاب شدند، داده ها با پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که نیازهای آموزشی مدیران بر حسب سابقه کاری و مدرک تحصیلی در عامل های چهارگانه متفاوت نبود ولی در متغییر جنسیت متفاوت بود. در پایان مدل آموزشی مناسب ارائه شد.
-
بررسی موانع و راهکارهای بین المللی شدن برنامه های درسی آموزش عالی در حوزه فنی- مهندسی: مطالعه موردی دانشگاه های شهرستان سنندج
1392یکی از ابعاد نظام آموزشی که بایستی متناسب با تغییرات جهانی مورد بازنگری قرار گیرد، نظام برنامه درسی است. به همین دلیل شناسایی راهکارها و موانع بین المللی شدن بخشی از نظام آموزش عالی یکی از الزامات کنونی سیستم آموزش عالی در جهان می باشد. بین المللی کردن برنامه های درسی به خلق زبانی مشترک منجر می شود. هدف از این پژوهش کاربردی شناسایی موانع موجود بر سر راه بین المللی شدن برنامه های درسی آموزش عالی و همچنین تعیین راهکارهای جهت غلبه بر این موانع است؛ برای شناسایی این موانع و راهکارها از یک پرسشنامه 63 سوالی بر مبنای مقیاس لیکریت استفاده شده است. این پژوهش از نوع توصیفی و آزمون آماری مورد استفاده در آن، تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه، تی تک نمونه ای و آزمون فریدمن است. از آنجا که جامعه آماری پژوهش محدود است لذا نمونه برابر با جامعه و از روش سرشماری کامل استفاده شده است که عبارتند از اساتید هیات علمی گروه های دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه های شهر سنندج (اعم از دانشگاه کردستان، دانشگاه پیام نور، دانشگاه آزاد) که در سال تحصیلی91-92 مشغول به تدریس و آموزش هستند. با توجه به نتایج این پژوهش بین پاسخ های ارائه شده اغلب هماهنگی وجود دارد و بعضاً تفاوت های هم مشاهده می شود. یافته های تحقیق اغلب بیانگر آن است که اعضای هیئت علمی عوامل فرهنگی، انسانی، ساختاری، تجهیزاتی، محتوای و روش تدریس را به عنوان موانع بین المللی سازی برنامه های درسی می دانند. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها در قالب آزمون تی مستقل بر اساس جنسیت نشان داد که جنسیت بر موانع بین-المللی سازی اثر گذار نیست و تجزیه و تحلیل داده ها در قالب آزمون تحلیل واریانس یک طرفه بر اساس گروه-های آموزشی نشان داد که بین نظرات اعضای هیئت علمی به تفکیک گروه آموزشی آن ها در خصوص موانع بین المللی سازی برنامه های درسی تفاوت وجود ندارد؛ نتایج پژوهش در مورد راهکارهای ارائه شده در پرسشنامه نشان داد که جنسیت، سابقه کاری و گروه آموزشی بر روی نظرات اعضای هیئت علمی در مورد راهکارهای سیاسی، ارتباطی، دانشگاهی و خدماتی تاثیر نداشته است و اعضای هیئت علمی این راهکارهای ارائه شده را برای بین المللی کردن برنامه های درسی مناسب می دانند.
-
ارزیابی برنامه درسی تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی بر اساس پرورش انواع مسئولیت پذیری از دیدگاه معلمان مدارس سنندج
1392هدف از پژوهش حاضر ارزیابی برنامه ی درسی تعلیمات اجتماعی دوره ی راهنمایی بر اساس پرورش انواع مسئولیت پذیری از دیدگاه معلمان بود. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفیِ پیمایشی بود. جامعه آماری عبارت از کلیه معلمان تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی شهر سنندج بود که در سال تحصیلی 92-91 مشغول به تدریس بودند (65 نفر). با توجه به محدود بودن حجم جامعه، نه از روش نمونه گیری بلکه از روش سرشماری کامل استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها آزمون استاندارد مسئولیت پذیری اجتماعی و فردی بارت (2004) بود که توسط پری سیما نعمتی بعد از بومی سازی آن، هنجاریابی شده است. که میزان توجه به پرورش مسئولیت پذیری در برنامه درسی تعلیمات اجتماعی را در قالب شش مولفه ی مسئولیت پذیری دینی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی اندازه گیری می نمود. روایی پرسشنامه با استناد به نظر اساتید و متخصصان حوزه تعلیم و تربیتی و پایایی آن با استناد به ضریب آلفای کرونباخ (992.) مورد بررسی و تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که از دیدگاه معلمان، میزان توجه به پرورش مسئولیت پذیری در برنامه درسی تعلیمات اجتماعی در مجموع در سطح بالایی بود. نتایج همچنین نشان داد که میزان توجه به پرورش مسئولیت پذیری در ابعاد مختلف دینی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در سطح بالایی بود اما میزان توجه به پرورش مسئولیت پذیری در ابعاد مسئولیت پذیری فرهنگی و مسئولیت پذیری زیست محیطی در سطح متوسط بود.
-
میزان هم خوانی نتایج راهبردهای مختلف ارزشیابی تدریس استادان: مطالعه موردی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه کردستان
1391ارزش یابی اساتید که بخشی از آن بر عهده دانشجو گذاشته شده است، در صورتی که به طور صحیح انجام شود می تواند ضمن تشخیص نقاط ضعف و قوت، به عنوان عامل تعیین کننده در جهت بهبود فعالیت های آموزشی آنان موثر باشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان همخوانی راهبردهای مختلف ارزش یابی تدریس استادان در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه کردستان انجام گرفت. که به روش توصیفی همبستگی بوده، و درآن دیدگاه کلیه اساتید، همکاران آموزشی، کارفرمایان، دانش جویان و دانش آموختگان دانشگاه کردستان در نیم سال دوم تحصیلی 1390-1391 با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و با اقتباس از فرم استاندارد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری جمع آوری گردید و داده های حاصل با استفاده از نرم افزار Spss و روشهای آمار استنباطی ( ضریب همبستگی، آزمون T تک نمونه ای؛ آزمون Tمستقل و رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات ارزش یابی اساتید از دیدگاه دانش جویان و دانش آموختگان با نمرات خودارزیابی و دیدگاه همکاران آموزشی تفاوت زیادی وجود دارد، در واقع اساتید و همکاران آنان نمرات بالاتری به کیفیت تدریس خود داده بودند. هم چنین تجزیه وتحلیل رگرسیون آشکارکرد که نتایج دیدگاه-های دانش جویان، خودارزیابی و همکاران آموزشی تنها به مقدار 20% می تواند نتایج ارزش یابی توسط دانش-آموختگان و کارفرمایان را تبیین کند. با توجه به تفاوت نتایج ارزش یابی راهبردهای مختلف از کیفیت تدریس استادان ضروریست برای ارزش یابی دقیق و منطقی اساتید، ضمن استفاده از ابزار سنجش مناسب و برنامه جامع، از تلفیق راهبردهای بیشتری جهت شناسایی نقاط ضعف و قوت اساتید استفاده گردد.
-
مطالعه وضعیت سرمایه اجتماعی در دانشجویان دانشگاه کردستان و ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی دانشجویان
1391این پژوهش با هدف مطالعه وضعیت سرمایه اجتماعی در دانشجویان دانشگاه کردستان و ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام گرفت. نوع تحقیق استفاده شده در پژوهش کمی و روش مورد استفاده شده به صورت پیمایشی می باشد. تمامی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 91-1390 جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهد که بر اساس اداره ی کل آموزش دانشگاه شامل 10500 دانشجو می باشد و در دانشکده های فنی، علوم، کشاورزی، منابع طبیعی و ادبیات به تحصیل مشغول می باشند. با توجه به اینکه جمعیت دانشجویی دانشگاه کردستان براساس اعلام اداره کل آموزش 10500 نفر می باشد لذا با بکارگیری شیوه نمونه گیری طبقه ای و بر اساس مدل برآورد نمونه کوکران 371 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها نیز از پرسشنامه فهم و اندازه گیری سرمایه اجتماعی جهت سنجش میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان استفاده و برای بررسی موفقیت تحصیلی دانشجویان از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. از روش تجزیه تحلیل داده های این تحقیق به تناسب سطح سنجش متغیرها از روش های مرتبط آماری بهره گرفته شد. در این راستا علاوه بر آمارهای توصیفی از آزمون t و تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل عاملی تآییدی استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین دو متغیر سرمایه اجتماعی و انگیزه تحصیلی دانشجویان رابطه معنی داری وجود