Faculty Profile

فرزاد نصیری
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/07/12

فرزاد نصیری

دانشکده علوم انسانی و اجتماعی / گروه روانشناسی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. ارتباط بین بدرفتاری‌های دوران کودکی و طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه با افکار خودکشی در بزرگسالان عراقی دارای علائم استرس پس از سانحۀ ناشی از جنگ: نقش واسطه‌ای تاب‌آوری و خودشفقت‌ورزی
    1403
    زمینه و هدف: مطالعات نشان داده‌اند که افراد جنگ‌زده به احتمال بیشتری دچار مشکلات ثانویۀ ناشی از تروما از جمله افکار به خودکشی می‌شوند. به‌طور خاص، سابقه آسیب‌ها و بدرفتاری‌های دوران کودکی به‌طور جدی با افزایش خطر خودکشی در دوران بعدی زندگی به ویژه در شرایط تروماتیک و تنش‌زا مرتبط می‌باشد. پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه بین بدرفتاری‌های دوران کودکی و طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه با افکار خودکشی در بزرگسالان عراقی دارای علائم استرس ناشی از جنگ با نقش واسطه‌ای تاب‌آوری و خودشفقت‌ورزی انجام شد. روش: جامعه‌ آماری شامل کلیه افراد ساکن استان سلیمانیە کشور عراق بود که رویدادهای تروماتیک مرتبط با جنگ را تجربه کرده بودند و به طور هم‌زمان افکار خودکشی نیز داشتند. از بین جامعه آماری با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان و با احتساب احتمال 10 درصدی ریزش، نمونه‌ای به حجم 440 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه آسیبهای دوران کودکی-نسخه کوتاه (CTQ-SF)، پرسشنامه طرحواره یانگ-نسخه کوتاه (YSQ-SF)، چک لیست استرس پس از سانحه (PCL-5)، پرسشنامه افکار خودکشی بک (BSSI) و پرسشنامه تاب آوری کانر-دیویدسون (CDRS). جهت تحلیل داده‌های پژوهش از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارAmos استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میان تمامی متغیرهای پژوهش ارتباط معناداری وجود دارد (01/0>P)؛ همچنین، بد رفتاری دوران کودکی، طرحواره‌های ناسازگار اولیه، شفقت به خود و تاب‌آوری به طور مستقیم و غیرمستقیم با افکار خودکشی در دانشجویان عراقی دارای علائم استرس ناشی از جنگ مرتبط هستند (01/0>P). نتیجه گیری: درک احتمالی عوامل میانجیگر تاب آوری و خودشفقت ورزی در پیوند بین افکار خودکشی و علائم استرس پس از سانحه در افراد دارای تجربۀ مواجهه با رویدادهای جنگی می‌تواند تلویحات مهمی در زمینۀ پیشگیری از خودکشی در این افراد به دنبال داشته باشد.
  2. رابطه هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی با تفکر نقادانه و نقش میانجیگری تنظیم هیجان در اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران
    1402
    هدف این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی و ویژگی‌های شخصیتی با تفکر نقادانه و نقش میانجیگری تنظیم هیجان در اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی - پیمایشی است که جامعه آماری این پژوهش را کلیه اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران تشکیل دادند که بر اساس جدول مورگان تعداد ۲۱۲ نفر به‌صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسش‌نامه‌های استاندارد تفکر انتقادی ریتکس (۲۰۰۳)، پنج عامل بزرگ شخصیت، هوش هیجانی برادبری و گریوز (۲۰۰۴) و تنظیم هیجان گراس استفاده شد. همچنین به‌منظور انجام محاسبات آزمون فرضیه‌ها در این پژوهش از مدل معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی SmartPls و SPSS استفاده شده. در نهایت یافته‌های پژوهش نشان داد که بین ویژگی‌های شخصیتی و تفکر نقادانه در جامعه حسابداران رسمی ایران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و این ارتباط بین تمام مولفه‌های آن برقرار است و هر چقدر فردی از ویژگی‌های شخصیتی بهتری برخوردار باشد، قدرت تفکر نقادانه بالاتری نیز دارد. همچنین بین تمام مولفه‌های هوش هیجانی و تفکر نقادانه در جامعه حسابداران رسمی ایران نیز رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و افراد باهوش هیجانی بالاتر، دارای قدرت تفکر نقادانه بالاتر نیز می‌باشند. ولی بین ویژگی‌های شخصیتی و تفکر نقادانه با نقش میانجیگری تنظیم هیجان اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران رابطه معناداری وجود ندارد و رد می‌شود و قدرت تنظیم هیجانات بر تفکر انتقادی حسابداران رسمی تاثیرگذار نیست.
  3. اعتبار سنجی مدل علی اضطراب سلامت براساس آمیختگی فکر عمل و عدم تحمل ابهام:نقش میانجی متغییر های سایبرکندریا،خودشفقت‌ورزی و کیفیت خواب
    1402
    پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل علی اضطراب سلامت براساس متغیرهای آمیختگی فکر عمل و عدم‌تحمل‌بلاتکلیفی با درنظر گرفتن نقش میانجی سایبرکندریا، کیفیت خواب و خودشفقت‌ورزی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را معلمان 25 تا 50 ساله مشغول به تدریس استان خراسان رضوی در سال 1402(220زن و 184مرد) تشکیل ‌دادند که به روش نمونه‌گیری هدفمند نمونه‌گیری شده و از طریق شبکه‌های مجازی، به پرسشنامه‌ها که به صورت لینک در اختیار آنها قرار گرفت پاسخ دادند. در این پژوهش از پرسشنامه‌های‌، مقیاس شدت سایبرکندریا (CSS)، پرسشنامه کوتاه اضطراب سلامت (SHAI)، مقیاس عدم‌تحمل‌ بلاتکلیفی فرم کوتاه (SATQ)، پرسشنامه خودشفقت‌ورزی (SCQ)، مقیاس تجدیدنظر شده آمیختگی فکر عمل (TAFS-R) و پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ (PSQI) استفاده شد. بعد از جمع‌آوری پرسشنامه‌ها داده‌های خام با استفاده از روش تحلیل مسیر و از طریق نرم افزار SPSS 24 وLisrel 8.8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. شاخص‌های برازش مدل تایید شد. براساس نتایجی که به دست آمد، آمیختگی فکر عمل، عدم‌تحمل‌بلاتکلیفی، سایبرکندریا، خودشفقت‌ورزی و کیفیت خواب بر اضطراب سلامت اثر مستقیم دارد. همچنین آمیختگی فکر ‌عمل و عدم تحمل بلاتکلیفی به طور غیرمستقیم با میانجی‌گری سایبرکندریا، خودشفقت ورزی و کیفیت خواب بر اضطراب سلامت اثر معناداری دارد. بنابراین توصیه می‌شود که با توجه به نتایج به دست آمده متخصصان حوزه سلامت در زمینه کاهش اضطراب سلامت افراد مراجعه‌کننده به روانشناسان یا دیگر افراد، راهکارهایی در جهت کاهش آمیختگی فکر عمل و افزایش تحمل بلاتکلیفی در نظر گیرند. همچنین پیشنهاد می‌شود که در زمینه آموزش و درمان اضطراب سلامت، برنامه‌های جهت افزایش خودشفقت‌ورزی و ذهن‌آگاهی و بهبود کیفیت خواب افراد در نظر گرفته شود.
  4. مقایسه بازداری شناختی، حل مسئله، تصمیم‌گیری، حافظه کاری و انعطاف‌پذیری شناختی در افراد با سطوح مختلف ذهن‌آگاهی
    1402
    پژوهش حاضر باهدف مقایسه بازداری شناختی، حل مسئله، تصمیمگیری، حافظه کاری و انعطاف‌پذیری شناختی در افراد دارای سطوح مختلف ذهن‌آگاهی انجام‌یافته است. این پژوهش مطالعهای علی - مقایسهای و روش انجام کار نیز پیمایشی و کمی بود. باتوجهبه اینکه هدف پژوهش بررسی دو گروه با ذهنآگاهی بالا و پایین بود؛ با استفاده از فرمول کو کران حجم نمونه 100 نفر در نظر گرفته شد. لذا پرسشنامه ذهنآگاهی فرایبورگ در میان 173 نفر از شهروندان بزرگسال شهر کرمانشاه توزیع شد و پس از احراز ملاکهای ورود به پژوهش دو گروه 50 نفری ذهنآگاهی بالا و پایین نمونه پژوهش را تشکیل دادند. جهت جمعآوری دادهها از برای متغیر ذهن‌آگاهی از فرم کوتاه پرسش‌نامه ذهن‌آگاهی فرایبورگ استفاده شد. آزمون تکلیف برو – نرو، آزمون برج لندن، آزمون تکلیف تصمیم‌گیری آیووا، آزمون حافظه کاری پاسات و آزمون استروپ پیچیده ابزار گردآوردی داده‌ها در این پژوهش بودند. جهت تجزیهوتحلیل فرضیهها از روش تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. برای بررسی پیش فرض‌ها نیز از آزمون لوین و آزمون ام‌باکس استفاده شد. نتایج تحلیل داده‌ها نشان داد که بازداری شناختی (p=0/000)، حل مسئله (p=0/000)، تصمیمگیری (p=0/001) حافظه کاری (p=0/000) و انعطاف‌پذیری شناختی (p=0/001) در افراد دارای ذهن‌آگاهی بالا و پایین دارای تفاوت معنادار است. نتایج این پژوهش نشان‌می‌دهد که هرچه سطح بازداری شناختی، حل مسئله، تصمیمگیری، حافظه کاری و انعطاف‌پذیری شناختی بالاتر باشد سطح ذهن‌آگاهی نیز بالاتر خواهد بود.
  5. مدل یابی اختلالات هیجانی بر اساس رگه های تاریک شخصیت با نقش واسطه ای کنش وری شخصیت مطابق مدل ICD-11
    1402
    اختلالات هیجانی از جمله اختلالات با نرخ شیوع طول عمر بالا در میان رده های سنی مختلف جامعه می باشند لذا توجه به عوامل سبب ساز و زمینه ای این اختلالات می تواند در پیشگیری از ابتلا و درمان این اختلالات کمک شایانی بنماید در همین راستا پژوهش حاضر با هدف مدل یابی اختلالات هیجانی براساس رگه های تاریک شخصیت و با نقش واسطه ای کنش‌وری شخصیت مطابق مدل ارائه شده در ICD-11 انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه‌های شهر سنندج در سال تحصیلی 1402-1401 است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای تعداد 386 آزمودنی از دانشجویان مقاطع کاردانی،کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری انتخاب شدند. به منظور انجام پژوهش از چهار پرسشنامه: مقیاس چهارگانه کوتاه شخصیت تاریک (SD4)؛ شدت نارساکنشی شخصیت (PDS-ICD-11)؛ مقیاس های اختلال شخصیت مدل پنج عاملی (FFiCD) ؛ پرسشنامه چند بعدی اختلالات هیجانی ( MEDI)، استفاده شد؛.تمامی تحلیل داده های به دست آمده به کمک نرم افزار spss-27 و AMOS-26 انجام شد و جهت بررسی برازش مدل در این پژوهش ما از مدل یابی معادلات ساختاری یا مدل یابی علی استفاده کرده ایم. در این پژوهش به طور کلی سه مدل مورد بررسی قرار گرفتند نتایج به دست آمده حاکی از برازش مناسب مدلهای مورد بررسی داشتند به گونه ای که می تواند گفت در این مدل ها اثر رگه های تاریک شخصیت بر اختلالات هیجانی، اثر کنش وری شخصیت بر اختلالات هیجانی و همچنین اثر کیفیت دهنده های قلمرو شخصیت بیان شده در ICD-11 قابل مشاهده بودند. به گونه ای که هرچه شدت رگه های تاریک بیشتر باشد موجب افزایش نارسا کنشی شخصیت و درنتیجه افزایش نمره آزمودنی در مقیاس اختلالات هیجانی می شود. همچنین در این تحقیق نقش کنش وری شخصیت بر اختلالات هیجانی قابل مشاهده است؛ در این پژوهش هردو زیر مقیاس کنش‌وری شخصیت یعنی نارساکنشی فردی و نارسا کنشی بین فردی اثر قابل ملاحظه ای بر اختلالات هیجانی دارند و همچنین همبستگی این خرده مقیاس ها هم با اختلالات هیجانی و هم با خرده مقیاس های این سازه بالا به دست آمد.
  6. مقایسه کنش‌های اجرایی مادران دارای نوزادان نارس با و بدون علائم افسردگی و اضطراب
    1402
    پژوهش حاضر باهدف مقایسه کنش‌های اجرایی مادران دارای نوزادان نارس با و بدون علائم افسردگی و اضطراب انجام شد. جامعه آماری شامل مادران دارای نوزادان نارس بستری‌شده در بیمارستان‌های سطح تهران و کرج بود. طرح تحقیق از نوع علی مقایسه‌ای بود. بدین جهت ۱۴۰ نفر به‌صورت نمونه‌گیری هدفمند در دو گروه (۷۰ نفر دارای علائم اضطراب و افسردگی و ۷۰ نفر بدون علائم اضطراب و افسردگی) قرار گرفتند. آزمون‌های سنجش کنش‌های اجرایی شامل 1-Back، آزمون برو/ نرو و آزمون کارت‌های ویسکانسین بر روی شرکت‌کنندگان اجرا شد. جهت بررسی فرضیه‌های پژوهش از تحلیل واریانس چندمتغیره یک‌راهه استفاده شد. یافته‌های این پژوهش حافظه کاری (012/0 P= و 515/6 F=) بازداری مهاری (006/0 P=و 787/7F=) و انعطاف‌پذیری شناختی خطا در جاماندگی (146/0P= و 140/2 F=) و تعداد طبقات (011/0 P=و 627/6F=) بود. نتایج این پژوهش نشان داد، بین مادران دارای نوزادان نارس با و بدون علائم افسردگی و اضطراب در کنش‌های اجرایی تفاوت معنادار نبود. نتایج پژوهش حاصل از این پژوهش می‌تواند به پژوهشگران و متخصصان در انجام مداخلات درمانی مناسب مبتنی بر کاهش اضطراب و افسردگی و عملکرد اجرایی کمک کند.
  7. نقش برتری نیمکره‌ای در حل مسئله، انعطاف‌پذیری شناختی و کنترل تکانه
    1402
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش برتری نیمکره‌ای در حل مسئله، انعطاف‌پذیری شناختی و کنترل تکانه بود. طرح پژوهش از نوع علی-مقایسه‌ای بود. جامعه آماری شامل تمامی ساکنان شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه پژوهش شامل 140 نفر بودند که با استفاده از ملاک‌های ورود/خروج و بر اساس پرسشنامه جانبی شدن برتری نیمکره‌های مغز ولز و واگنر به دو گروه چپ برتر (70 نفر) و راست برتر (70 نفر) تقسیم شدند. آزمون نرم‌افزاری کارت‌های ویسکانسین برای اندازه‌گیری انعطاف‌پذیری شناختی، آزمون خطرپذیری بادکنکی برای اندازه‌گیری، کنترل تکانه و آزمون برج هانوی برای اندازه‌گیری حل مسئله اجرا شد. برای نتایج نشان داد که بین نمرات حل مسئله (001/0,P=82/18F=)، تعداد طبقات (031/0,P=75/4F=)، خطای در جاماندگی انعطاف‌پذیری شناختی (039/0,P=34/4F=) و کنترل تکانه (007/0,P=59/7F=) افراد راست برتر و چپ برتر تفاوت معنی‌دار وجود دارد. در حل مسئله و انعطاف‌پذیری گروه راست برتر عملکرد بهتری از چپ برترها داشتند. در کنترل تکانه چپ برترها عملکرد بهتری از راست برترها داشتند بنابراین عملکرد نیمکره‌های مغز بر کارکردهای شناختی و پردازش اطلاعات شناختی تاثیر دارد.
  8. مقایسه کارکردهای اجرایی در افراد دارای تاب ‎آوری بالا و پایین
    1402
    هدف از مطالعه حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی در افراد دارای تاب‌آوری بالا و تاب‌آوری پایین بود. بر اساس نتایج مصاحبه ساختاریافته و پرسشنامه تاب‎آوری کانر و دیویدسون مجموعاً 140 جوان و بزرگسال در دو گروه دارای تاب‎آوری پایین (70n=) و تاب‎آوری بالا (70n=) قرار گرفتند. سپس حافظه کاری، بازداری و انعطاف پذیری شناختی شرکت کنندگان به ترتیب با کمک آزمون 1-back، آزمون برو/نرو و آزمون دسته بندی کارت‌های ویسکانسین سنجش شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره یک‎راهه نشان داد که افراد دارای تاب‎آوری بالا در مقایسه با افراد دارای تاب‎آوری پایین در بازداری (045/0= P ،077/4 =F) و انعطاف پذیری شناختی (03/0 = P ،798/4 = F) نمره بالاتری کسب کردند؛ اما در حافظه کاری (617/0 =P ،251/0 = F) تفاوت معنادار نبود. یافته‌های مطالعه حاضر می‌تواند به شناخت ضمنی در زمینه نقش فرایندهای شناختی سطح بالا در تاب‌آوری به‌عنوان شاخصه‌ای تاثیرگذار در سلامت روان افراد کمک کند. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش می‌تواند به پژوهشگران و متخصصان در طراحی مداخلات درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی کمک کند.
  9. مقایسه شاخص‌های عصب‌شناختی افراد دارای حساسیت به پاداش و تنبیه
    1402
    هدف پژوهش حاضر مقایسه شاخص‌های عصب‌شناختی افراد دارای حساسیت به پاداش و تنبیه بود. در این پژوهش از پرسش‌نامه پاسخگویی و انگیزش پاداش و تنبیه (RPRM-Q) برای طبقه‌بندی افراد در دو گروه بازداری (70=n) و فعال‌سازی (70=n) استفاده شد، سپس برای بررسی کارکردهای اجرایی حل مسئله، ریسک‌پذیری، بازداری و انعطاف‌پذیری به ترتیب آزمون‌های برج لندن، قمار آیوا، برو - نرو و کارت‌های ویسکانسین به کار گرفته شد. جهت بررسی متغیرهای دموگرافیک از تحلیل توصیفی و جهت بررسی فرضیه‌های پژوهش از روش تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. همچنین نتایج پژوهش بیانگر آن بود که پاداش کل و نمره خالص کسب شده از قمار آیوا با نمرات کسب شده افراد از پرسش‌نامه حساسیت به تنبیه و پاداش ارتباط معنادار دارد. بدین معنی که افراد با نمره پاداش بالاتر در آزمون قمار آیوا عملکرد ضعیف‌تری دارند. نتایج پژوهش حاضر نشان دادند که مولفه طبقات در آزمون انعطاف‌پذیری شناختی با حساسیت به پاداش و تنبیه ارتباط معناداری دارد. باتوجه‌به نتایج این پژوهش می‌توان گفت که سامانه فعال‌سازی و بازداری رفتاری نقش مهمی در نتایج کارکردهای اجرایی افراد دارد و در چگونگی کارکردهای اجرایی و ریسک‌پذیری افراد موثر بود.
  10. اثربخشی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه بر علایم اضطراب، بدتنظیمی هیجان و عدم تحمل ابهام در نوجوانان مبتلا به اختلالات اضطرابی
    1401
    زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلالات اضطرابی در میان نوجوانان ایرانی، نقص در عملکردهای مختلف و نیز هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیمی که این اختلال بر فرد، خانواده و جامعه تحمیل می‌کند. ضرورت ایجاب می‌کند که با استفاده از درمان های مداخله ای مختلف، مهارت‌ها و استراتژی‌های لازم به منظور مقابله با تخریب‌های کارکردی ناشی از اختلال و ارتقای سازگاری فردی و اجتماعی به افراد مبتلا به این اختلال آموزش داده شود؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه بر علایم اضطراب، بدتنظیمی هیجان و عدم تحمل ابهام در نوجوانان مبتلا به اختلالات اضطرابی انجام گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعات تجربی بود که در قالب طرح پیش آزمون پس آزمون با پیگیری انجام شد جامعۀ آماری شامل تمامی نوجوانان 15 تا 17 سال مبتلا به اختلالات اضطرابی شهر سنندج بودند، که از بین آنها به روش نمونه‌گیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند در انتهای درمان پس از ریزش گروه مداخله 28 نفر و گروه کنترل ۲۷ نفر رسید. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب نوجوانان مبتنی بر DSM-5 (YAM)، پرسشنامه تنظیم هیجان-نسخه کودکان و نوجوانان (ERQ-C)، مقیاس عدم تحمل ابهام- نسخه کودکان و نوجوانان (IUSC-12) و پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا- نسخه کودکان و نوجوانان (PSWQ-C) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس مختلف به اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات علایم اضطراب، بدتنظیمی هیجان و عدم تحمل ابهام در گروه مداخله به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافته است (001/0≥P) پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل در مولفه های پژوهش تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش علایم اضطراب، بدتنظیمی هیجان و عدم تحمل ابهام در نوجوانان مبتلا به اختلالات اضطرابی، نتایج حاضر برای متخصصان بالینی فعال در حوزه های درمان و مشاوره،تلویحات کاربردی به همراه دارد.