تاریخ بهروزرسانی: 1403/09/29
عبدالله امینی
دانشکده علوم انسانی و اجتماعی / گروه فلسفه
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
تمرین دموکراسی در دانشگاه: روایتهای اپیزودیک اعضای هیاتعلمی از رقابت برای رهبری دانشگاهی
1403هدف اصلی پژوهش حاضر، درک چگونگی معنابخشی اعضای هیات علمی دانشگاه کردستان به رویداد تمرین دموکراسی در دانشگاه (انتخابات برای تعیین مدیران دانشگاهی) و نحوۀ بیان آن در قالب داستانهای فرعی (شرح رویدادها با توجه به توالی زمانی) بود. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و با پارادیم تفسیری بوده و راهبرد مورد استفاده روایت پژوهشی بود. میدان تحقیق دانشگاه کردستان و مشارکتکنندگان کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه کردستان بودند که با نمونهگیری هدفمند و ملاک -محور 12 نفر آنان به مشارکت دعوت شدند. مشارکتکنندگانی وارد مصاحبههای روایتی پژوهشی شدند که دارای داستانهایی برای بازگویی از پدیدۀ انتخابات مدیران عالی دانشگاه بودند. برای خلق دادهها از یک پروتکل مصاحبۀ روایی اپیزودیک استفاده شد. در ادامه دادهها با استفاده از شیوۀ تحلیل مضمونی سه مرحلهای کینگ، هوراکس و بروکس (2019) مورد بررسی قرار گرفتند که در نتیجه آن تعداد 236 مضمون توصیفی، 35 مضمون تفسیری و 9 مضمون فراگیر احصا گردید. در قالب یک بحث تحوّلی ضمن دستهبندی مضامین فراگیر احصا شده در یک قالب سه بُعدی شخصی، تعاملی و اجتماعی از دیدگاه کالاندین وکانلی (2000) به پرسشهای پژوهشی پاسخ داده شد. نتایج گواه آن بود که نخست ماهیت خاص دانشگاه کردستان آن را از بسیاری از محیطهای دانشگاهی داخل ایران متفاوت میکند و اجرای هر برنامۀ با موقعیت خاص دانشگاه آمیخته خواهد شد که کاربرد بسیاری از نظریههای سیاسی و مدیریتی را به استثنا مبدل میکند. بعضاً خود دموکراسی را با مجریانی که ادعای اجرای آن را داشتند یکی میدانستند و نامطلوب اجرا کردن آن توسط مجریان را مترادف با نامطلوب بودن دموکراسی و یا مصداق بارز آن یعنی انتخاب میدانستند. علیرغم ایراداتی که راویان برشمرده بودند نباید از پیامدهای مثبت آن همچون، رضایت، تعهد، روحیه و شهروندی سازمانی چشمپوشی کرد. در فعالیتهای این چنینی مدیران دانشگاه باید تشریک همه ذینفعان اجتماع دانشگاه را مد نظر قرار دهند. سیاست در موسسات آموزشعالی فراگیر است. بنابراین، درک چگونگی هدایت این محیطهای سیاسی برای مدیران مهم است
-
رابطه باورهای معرفتشناسی معلمان با ادراک آنان از مفهوم تدریس و یادگیری و گرایش به استفاده از آموزشهای مجازی سال تحصیلی 1401-1402
1403چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای معرفتشناسی معلمان شهر موچش با ادراک آنان از مفهوم تدریس و یادگیری و گرایش به استفاده از آموزش مجازی انجام گرفته است. این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از حیث رویکرد کمی و از نظر راهبرد جزو تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش برابر با 335 فرد (213 زن، 122 مرد) شامل معلمان شهر موچش در سال تحصیلی 1402-1401بود، که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبی و براساس فرمول کوکران به ترتیب نمونهای به حجم 178( 97زن و 81 مرد) معلم انتخاب شد. به منظور جمعآوری دادهها، پرسشنامههای باورهای معرفت شناختی شومر، تدریس و یادگیری چان و الیوت و آموزش مجازی وطنپرست و همکاران مورد استفاده قرارگرفت. دادههای گردآوری شده با استفاده از شاخصهای آماری توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه مورد تحلیل قرارگرفت. یافتههای پژوهش نشانداد بین باورهای معرفتشناختی معلمان با ادراک آنان از مفهوم تدریس و یادگیری رابطه همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد(05/0>p؛ 51/0= r). این در حالی است که رابطه همبستگی بین باورهای معرفتشناختی معلمان با ادراک سنتی آنها از تدریس مثبت و معنیدار (05/0>p؛ 61/0= r) و ادراک سازندهگرایانه آنان از مفهوم تدریس منفی و معنیدار (05/0>p ؛ 17/0- = r) است. بین باورهای معرفتشناختی معلمان با ادراک آنان از مفهوم تدریس و یادگیری رابطه همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد (05/0>p؛ 51/0= r). بین باورهای معرفتشناختی معلمان با گرایش آنان به استفاده از آموزشهای مجازی رابطه معنیداری وجود ندارد (659/0>p؛ 03/0=r). این در حالی است که رابطه همبستگی بین باورهای معرفت_ شناختی معلمان و با مولفهی اضطراب مجازی مثبت و معنیدار (01/0>p؛ 25/0-=r) و ضرورت آموزش مجازی منفی و معنیدار (01/0>p؛ 21/0=r) است. بعلاوه، بین باورهایمعرفتشناختی، ادراک معلمان از مفهوم تدریس و یادگیری و گرایش معلمان به استفاده از آموزش مجازی برحسب جنسیت، سن، سطح تحصیلات و سابقه خدمت تفاوت معنیداری مشاهده نشد. سرانجام، نتایج آزمون رگرسیون چندگانه بیانگر این است که سه باور معرفت شناختی ساده بودن دانش، قطعیت دانش و خاص بودن دانش توانستند ادراک سنتی از مفهوم تدریس و یادگیری را پیشبینی کنند. (05/0>p). توانایی ذاتی یادگیری توانست ادراک سازندهگرایانه از مفهوم تدریس و یادگیری را پیشبینی کند (05/0>p). دو باور معرفتشناختی شامل ساده بودن دانش و قطعیت دانش توانستند مولفه اضطراب مجازی را پیشبینی کنند (05/0>p) و قطعیت دانش توانست مولفه ضرورت آموزش مجازی را پیشبینی کند (05/0>p).
-
بررسی رابطه بین سبک رهبری مشارکتی مدیر با افزایش کیفیت آموزشی معلمان با نقش میانجی اعتماد سازمانی
1402هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک رهبری مشارکتی مدیر با افزایش کیفیت تدریس معلمان با نقش میانجی اعتماد سازمانی بود. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی، بر حسب هدف، کاربردی و بر حسب نحوهی گردآوری دادهها جزء تحقیق کمّی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده معلمان دورهی ابتدایی منطقه 13 شهر تهران ( 625 نفر) بود که در سال 1403-1402 مشغول به تدریس بودند. نمونه پژوهش با توجه به جدول کرجسی و مورگان 242 نفر و به روش تصادفی خوشهای مرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات متغیرها از طریق پرسشنامه رهبری مشارکتی آرنولد و همکاران (2000) پرسشنامهی کیفیت تدریس سراج (1381) و پرسشنامهی اعتماد سازمانی (کاناواتاناچای و یو، 2002) جمعآوری شد. دادهها از طریق مدل معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. با توجه به یافتهها، اثر مستقیم رهبری مشارکتی بر اعتماد سازمانی و کیفیت تدریس معنادار بود (05/0>P، 97/5=t، 57/0=β) و (05/0>P، 96/2=t، 33/0=β). همچنین اثر غیرمستقیم رهبری مشارکتی با میانجیگیری اعتماد سازمانی بر کیفیت تدریس معنادار بهدست آمد. اثر مستقیم اعتماد سازمانی بر کیفیت تدریس نیز معنادار بود (05/0>P، 52/2=t، 26/0=β).
-
«انتخاب مدرسه»: روایتهای اپیزودیک از تجارب والدین و دانشآموزان
1402امروزه از آنجایی که همۀ خانوادهها مجبور به انتخاب مدارس برای ثبتنام و تحصیل فرزندان خود هستند در پی یافتن مدارس مطلوب و مناسب میباشند که همۀ ابعاد و مولفههای این مدارس از قبیل منابع انسانی، فضا، تجهیزات و فناوری و برنامههای آموزشی را داشته باشد، بر این اساس هدف ازانجام این پژوهش روایتهای اپیزودیک از تجارب والدین و دانشآموزان در انتخاب مدارس میباشد. روش مطالعه دراین پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و پرسشهای پژوهش، درزمرۀ تحقیقات کیفی و پارادیم تفسیری قرار میگیرد و پژوهش بر روایتهای والدین و دانشآموزان شهر سنندج در انتخاب مدرسه متمرکز است. جامعه آماری پژوهش والدین و دانشآموزانی که در مدارس سطح شهر سنندج مشغول به تحصیل میباشند را تشکیل میدهد و برای انتخاب این افراد از نمونهگیری هدفمند و ملاکمحور استفاده شد. یافتههای بدست آمده نشان داد که کدهای استخراج شده از 24 مصاحبه ، برابر با 123 کد اولیه و 7 کد محوری (معنی انتخاب مدرسه، اولین تجربه از مواجهه با انتخاب مدرسه، نقش تحصیلات در خانواده، نقش انتخاب مدرسه در تغییر رابطه با دیگران، نقش قدرت انتخاب مدرسه در دوران کودکی و زمان حال، ویژگیهای انتخاب مدرسه و افراد مسئول در تغییرات ناشی از داشتن یا نداشتن حق انتخاب مدرسه) میباشند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که میان دیدگاهها و ملاکهای والدین و دانشآموزان در انتخاب مدرسه تفاوت چشمگیری وجود دارد. ؛ دانشآموزان بیشتر به ویژگیهایی از قبیل امکانات آموزشی و ورزشی و میزان موفقیت دانشآموزان در کنکور توجه می کنند؛ درحالی که والدین ویژگیهایی از قبیل محیط مدرسه از حیث دیدگاه هایی مانند همسطح بودن سایر دانشآموزان با فرزندانشان، فرهنگی بودن محیط مدرسه و ویژگیهای اخلاقی کادر آموزشی و خدماتی و همچنین سایر دانشآموزان را مدنظر قرار میدهند. و در نهایت بیشترین اثر بخشی در انتخاب مدرسه را والدین ایفا می کنند. این نتایج میتواند با معرفی برخی از این معیارها به لحاظ مفهومی و عملیاتی در سیاستگذاریهای نظامهای آموزشی و همچنین به خانوادهها برای انتخاب مدرسه ایده آل کمک نماید.