تاریخ بهروزرسانی: 1403/06/22
عبدالله امینی
دانشکده علوم انسانی و اجتماعی / گروه علوم تربیتی
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بررسی رابطه بین سبک رهبری مشارکتی مدیر با افزایش کیفیت آموزشی معلمان با نقش میانجی اعتماد سازمانی
1402هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک رهبری مشارکتی مدیر با افزایش کیفیت تدریس معلمان با نقش میانجی اعتماد سازمانی بود. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی، بر حسب هدف، کاربردی و بر حسب نحوهی گردآوری دادهها جزء تحقیق کمّی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده معلمان دورهی ابتدایی منطقه 13 شهر تهران ( 625 نفر) بود که در سال 1403-1402 مشغول به تدریس بودند. نمونه پژوهش با توجه به جدول کرجسی و مورگان 242 نفر و به روش تصادفی خوشهای مرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات متغیرها از طریق پرسشنامه رهبری مشارکتی آرنولد و همکاران (2000) پرسشنامهی کیفیت تدریس سراج (1381) و پرسشنامهی اعتماد سازمانی (کاناواتاناچای و یو، 2002) جمعآوری شد. دادهها از طریق مدل معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. با توجه به یافتهها، اثر مستقیم رهبری مشارکتی بر اعتماد سازمانی و کیفیت تدریس معنادار بود (05/0>P، 97/5=t، 57/0=β) و (05/0>P، 96/2=t، 33/0=β). همچنین اثر غیرمستقیم رهبری مشارکتی با میانجیگیری اعتماد سازمانی بر کیفیت تدریس معنادار بهدست آمد. اثر مستقیم اعتماد سازمانی بر کیفیت تدریس نیز معنادار بود (05/0>P، 52/2=t، 26/0=β).
-
«انتخاب مدرسه»: روایتهای اپیزودیک از تجارب والدین و دانشآموزان
1402امروزه از آنجایی که همۀ خانوادهها مجبور به انتخاب مدارس برای ثبتنام و تحصیل فرزندان خود هستند در پی یافتن مدارس مطلوب و مناسب میباشند که همۀ ابعاد و مولفههای این مدارس از قبیل منابع انسانی، فضا، تجهیزات و فناوری و برنامههای آموزشی را داشته باشد، بر این اساس هدف ازانجام این پژوهش روایتهای اپیزودیک از تجارب والدین و دانشآموزان در انتخاب مدارس میباشد. روش مطالعه دراین پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و پرسشهای پژوهش، درزمرۀ تحقیقات کیفی و پارادیم تفسیری قرار میگیرد و پژوهش بر روایتهای والدین و دانشآموزان شهر سنندج در انتخاب مدرسه متمرکز است. جامعه آماری پژوهش والدین و دانشآموزانی که در مدارس سطح شهر سنندج مشغول به تحصیل میباشند را تشکیل میدهد و برای انتخاب این افراد از نمونهگیری هدفمند و ملاکمحور استفاده شد. یافتههای بدست آمده نشان داد که کدهای استخراج شده از 24 مصاحبه ، برابر با 123 کد اولیه و 7 کد محوری (معنی انتخاب مدرسه، اولین تجربه از مواجهه با انتخاب مدرسه، نقش تحصیلات در خانواده، نقش انتخاب مدرسه در تغییر رابطه با دیگران، نقش قدرت انتخاب مدرسه در دوران کودکی و زمان حال، ویژگیهای انتخاب مدرسه و افراد مسئول در تغییرات ناشی از داشتن یا نداشتن حق انتخاب مدرسه) میباشند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که میان دیدگاهها و ملاکهای والدین و دانشآموزان در انتخاب مدرسه تفاوت چشمگیری وجود دارد. ؛ دانشآموزان بیشتر به ویژگیهایی از قبیل امکانات آموزشی و ورزشی و میزان موفقیت دانشآموزان در کنکور توجه می کنند؛ درحالی که والدین ویژگیهایی از قبیل محیط مدرسه از حیث دیدگاه هایی مانند همسطح بودن سایر دانشآموزان با فرزندانشان، فرهنگی بودن محیط مدرسه و ویژگیهای اخلاقی کادر آموزشی و خدماتی و همچنین سایر دانشآموزان را مدنظر قرار میدهند. و در نهایت بیشترین اثر بخشی در انتخاب مدرسه را والدین ایفا می کنند. این نتایج میتواند با معرفی برخی از این معیارها به لحاظ مفهومی و عملیاتی در سیاستگذاریهای نظامهای آموزشی و همچنین به خانوادهها برای انتخاب مدرسه ایده آل کمک نماید.