سعید صادقی بروجردی

پژوهش حاضر کاربرد مدل پذیرش فناوری (TAM) را برای درک پذیرش فناوری های هوشمند تناسب اندام توسط کاربران در منطقه کردستان مورد بررسی قرار داد. روش تحقیق حاضر توصیفی - همبستگی، از نظر هدف کاربردی، از نظر زمانی مقطعی و رویه جمع‌آوری داده‌های آن بصورت میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان مراکز آمادگی جسمانی در اقلیم کردستان عراق تشکیل دادند. برای تعیین حجم نمونه از توان آماری استفاده شده است. با توجه به متغیرهای درگیر در مدل و دو دامنه بودن فرضیه‌ها با در نظر گرفتن توان آماری 80 درصد و لحاظ کردن مقدار همبستگی بین متغیرهای تحقیق در نرم‌افزار سمپل‌پاور، حجم نمونه 554 نفر برآورد گردید. ابزار اندازه‌گیری پرسشنامه برگرفته از کالویات و همکاران (2007)، محمدی عیسی‌نژاد (2018)، اورال و دوریماگ (2017)، و بایان، چو و با (2018) در مقیاس پنج درجه‌ای لیکرت گزینه 1 (کاملاً مخالفم) تا گزینه 5 (کاملاً موافقم) استفاده شد. به منظور تعیین روایی ابتدا پرسشنامه ها به همراه اهداف کلی و اختصاصی به 10 نفر از متخصصین (اساتید تربیت بدنی و علوم ورزشی، گرایش مدیریت ورزشی که در زمینه بازاریابی ورزشی صاحب نظر بودند) جهت بررسی ارائه گردید و سپس در جامعه موردنظر بصورت حضوری توزیع گردید و در ادامه پایایی و روایی سازه‌ای آن مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه‌وتحلیل یافته‌های پژوهش از نرم‌افزار SPSS و اسمارت‌پی‌الاس استفاده گردید. نتیجه‌گیری کلی پژوهش نشان داد هوشمندسازی بر روی آسانی استفاده، مفیدی درک شده، لذت استفاده، اعتماد به استفاده تاثیر مثبت دارد. همچنین آسانی استفاده، مفیدی درک شده، لذت استفاده، اعتماد و تصمیم به استفاده واقعی روی تصمیم به استفاده از مراکز آمادگی جسمانی تاثیر مثبت دارد. بطور کلی یافته‌های این تحقیق بینش ارزشمندی به حوزه خدمات مراکز ورزشی ارائه می‌دهد، که نیاز هست متوالیان امر به آن توجه ویژه نمایند.

هدف از این پژوهش ارائه چارچوب ارائه چارچوب ارزیابی اشتغال پذیری بین حرفه مربیگری و مربیان در فوتبال اقلیم کردستان عراق بود. تحقیق حاضر از نوع آمیخته کیفی (رویکرد تحلیل مضمون) و کمی (رویکرد توصیفی_ پیمایشی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه صاحب نظران علمی (اساتید مدیریت ورزشی و مدرسان فوتبال دانشگاه ها) و صاحب نظران اجرایی (مدیران و مربیان خبره حوزه فوتبال) در اقلیم کردستان بود. در بخش کیفی نمونه خبرگان علمی و اجرایی از جامعه آماری به تعداد رسیدن به اشباع نظری برآورد و به روش قضاوتی نمونه گیری شد (15 نفر). نمونه بخش کمی از مربیان فوتبال اقلیم کردستان به تعداد لازم جهت مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس برآورد و به روش هدفمند نمونه گیری شد (117 نفر). ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه هدایت شده و در بخش کمی پرسشنامه (68 سوال در مقیاس 5 ارزشی لیکرت) مستخرج از بخش کیفی بود. روایی ابزار و نتایج در بخش کیفی براساس روایی درونی فرایند مصاحبه، پایایی بر مبنای توافق مصححان کدگذاری و در بخش کمی براساس روایی محتوایی (6 صاحب نظر)، آلفای کرونیاخ (پایایی) و شاخص های برازش (روایی سازه) مدل ارزیابی و تایید شد. جهت تحلیل داده‌ها در بخش کیفی از کدگذاری رویکرد تحلیل مضمون و در بخش کمی از مدلسازی معادلات ساختاری (نرم افزار pls) استفاده شد. یافته ها نشان داد که چارچوب مفهومی مستخرج شامل 68 مولفه محوری، 22 مضمون فرعی و 9 مضمون اصلی بود. 9 مضمون اصلی شامل؛ تناسب قابلیت مربی با مربیگری فوتبال، آمادگی شغلی و عملی مربیگری فوتبال، قابلیت دانشی و مهارتی برای مربیگری فوتبال، قابلیت تعامل و شبکه ارتباطی مربیگری فوتبال، ظرفیت انواع تخصص ها و زمینه های مربیگری فوتبال، ظرفیت اشتغال و کاریابی مربیگری فوتبال، فرصت پیشرفت حرفه ای در مربیگری فوتبال، ظرفیت تحول و رشد بازار مربیگری فوتبال و نیازهای دانشی و فنی مربیگری فوتبال بود. نتیجه کلی در بخش کمی نشان میدهد که سازه پژوهش از نظر متخصصان نظرخواهی شده مورد تایید است مولفه های تعیین شده در سطح معنی داری تبیین کننده اشتغال پذیری بین حرفه مربیگری و مربیان در فوتبال اقلیم کردستان بودند. است. به طور کلی براساس یافته ها می توان گفت که اشتغال پذیری بین حرفه مربیگری و مربیان در فوتبال اقلیم کردستان در اقلیم کردستان عراق بایستی به صورت متناظر مورد ارزیابی قرار بگیرد تا بتوان همزمان تقاضای اشتغال در مربیان را با عرضه اشتغال در حرفه مربیگری همسوسازی و تناسب داد.

هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی جامع حقوق ورزشی اقلیم کردستان عراق با استفاده از نظریه دادهبنیاد بود. روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد تحلیل سیستماتیک میباشد. جامعه آماری شامل کلیه صاحبنظران آگاه با حیطه حقوق ورزشی اقلیم کردستان عراق و جامعه اطالعاتی نظاممند. نمونه آماری به تعداد قابل کفایت بر مبنای اشباع نظری بهصورت هدفمند و در دسترس نمونهگیری و نظرخواهی گردید )17 نفر(. ابزارهای پژوهش شامل مطالعات کتابخانهای نظاممند و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روایی ابزار با استفاده از روشهای رواییسنجی کیفی مطلوب ارزیابی شد )روایی محتوایی، ضریب کاپا(. از روش کدگذاری و چارچوببندی مفهومی برای تحلیل یافتهها استفاده گردید. چارچوب تحلیلی ارائه شده شامل پنج بخش اصلی شرایط علی )قوانین حقوقی و سازمانی(، شرایط زمینهای )نقل و انتقاالت و قراردادها، اجرایی و مدیریتی، منابع انسانی متخصص حقوق ورزشی(، شرایط مداخلهگر )کنترلی – نظارتی و توانمندسازی(، راهکارها )قوانین کیفری و حمایتی در ورزشی( و پیامدها )پژوهشی، تقویت حقوق ورزشی و فرهنگی( میباشد. بهصورتکلی نتایج پژوهش نشان داد عوامل تعیینکننده در حقوق ورزشی اقلیم کردستان عراق محدود به بخش خاصی نیست، بلکه در بخشهای متعددی همچون قوانین حقوقی و سازمانی، نقل و انتقاالت و قراردادها، اجرایی و مدیریتی، منابع انسانی متخصص حقوق ورزشی، کنترلی – نظارتی و توانمندسازی، قوانین کیفری و حمایتی در ورزشی، پژوهشی، تقویت حقوق ورزشی و فرهنگی میباشد که هر بخش نیازمند یک راهبرد ویژه میباشد

ارتقاء ارزش ویژه برند به معنی تلاش برای افزایش و بهبود ارزش ویژه یا ارزش منحصر به فرد یک برند در مقایسه با رقبا و دیگر محصولات یا خدمات مشابه در بازار می‌باشد. ارزش ویژه برند به این معنا است که مشتریان با انتخاب برند شما در مقایسه با رقبا دلایل اضافی و منحصر به فردی را تجربه می‌کنند که ارزش ویژه‌ای را به آن‌ها ارائه می‌دهد. این مزایا می‌تواند شامل ویژگی‌های محصول یا خدمات برتر، تجربه کاربری عالی، خدمات پس از فروش فوق العاده یا شناخت نام برند برتری باشد. براین اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ارتقاء ارزش ویژه برندهای ورزشی در ایران انجام گرفت. روش تحقیق از نوع آمیخته (کیفی و کمی) است. در گام اول روش کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و در فاز دوم روش کمی با استفاده از تکنیک تحلیل نرم و براساس رویکرد دیمتل انجام گرفت. جامعه آماری شامل کارشناسان حوزه برندهای ورزشی در سطح اجرایی و آکادمیک بود. روش نمونه‌گیری هدفمند بود (N=15). ابزار جمع‌آوری داده‌ها در بخش کیفی، مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته با مشارکت‌کنندگان بود. برای اطمینان از قابلیت اطمینان و اعتبار یافته‌های تحقیق، از معیارهای چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شد. علاوه بر این، فرآیند کدگذاری داده‌ها با مشارکت یک متخصص حوزه برندهای ورزشی و همچنین یک متخصص آماری (روش کیفی) انجام شد. طبق یافته‌های پژوهش 5 مقوله اصلی (خلاقیت و نوآوری، مدیریت ارتباط با مشتری، ارزش ویژه برند، فعالیت‌های تبلیغاتی و مدیریت کارآمد) و 17 زیر مقوله استخراج و شناسایی شدند و با استفاده از تکنیک دیمتل به طراحی مدل پرداخته شد و مقوله هسته‌ای مشخص گردید. در نهایت در این میان مدیریت کارآمد و خلاقیت و نوآوری به عنوان متغیر‌های اثرگذار یا مقولات هسته‌ای و همچنین مدیریت ارتباط با مشتری، ارزش ویژه برند و فعالیت‌های تبلیغاتی به عنوان متغیرهای اثرپذیر در ارتقاء ارزش ویژه برندهای ورزشی داخلی شناسایی شدند. بطور کلی مدیریت برندهای ورزشی برای ارتقاء ارزش ویژه برندهای ورزشی باید خلاقیت و نوآوری و همچنین بهره‌گیری از مدیریت درست یا کارآمد را مد نظر قرار دهند زیرا هرگونه تلاش برای بهبود ارتقاء ارزش ویژه برندهای ورزشی بدون برطرف کردن عوامل اثرگذار یا مقولات هسته‌ای غیرضروری و زائد است.

هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل جامع مصرف ورزش منظم در بین دانشجویان دانشگاه‌های ایران مبتنی بر نظریه شانک می‌باشد. پژوهش به روش آمیخته (کیفی- کمی) اجرا شد. نحوه جمع‌آوری داده‌ها شامل مطالعات کتابخانه‌ای، پرسشنامه و روش تحلیل مضمون بود .جامعه آماری کلیه دانشجویان غیر تربیت‌بدنی دانشگاه‌های ایران بودند که به‌طور منظم در هفته حداقل سه روز فعالیت ورزشی داشتند . ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق حاضر، شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته در بخش کیفی و پرسشنامه محقق ساخته در بخش کمی بود. در قسمت تجزیه‌وتحلیل کمی تحقیق، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. فرآیند تجزیه‌وتحلیل داده های تحقیق حاضر با استفاده از نرم‌افزار SPSS و PLS انجام شد.در بخش کیفی پس ازانجام 41 مصاحبه هدفمند(نقطه اشباع نظری) با نمونه‌هایی که دارای شرایط پژوهش بودند، نتایج از روش تحلیل مضمون کدگذاری شد در این مرحله 67 مضمون پایه استخراج شد که در قالب 13 مضمون سازمان دهنده و سه مضمون فراگیر قرار گرفتند. در مرحله دوم تحلیل تم ،مصاحبه‌ها در قالب پرسشنامه محقق ساخته در اختیار 30 نفر از خبرگان و صاحب‌نظران قرار گرفت و به روش دلفی تحلیل شد .در بخش کمی 736 نمونه‌ به روش تصادفی از مناطق 5 گانه وزارت علوم انتخاب شد، که درنهایت 724 پرسشنامه صحیح(312 =پسر و 412= دختر) ، جمع‌آوری و مورد بررسی قرار گرفت. مدل ارائه‌شده با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار پیالاس (PLS) موردبررسی قرار گرفت. درنهایت، سه بعد درونی β=0/428، بیرونی β=0/264 و موقعیتی β=0/373 در قالب ۱۳ مولفه محوری به‌عنوان عوامل تاثیرگذار در مدل مصرف ورزش منظم و پیوسته دانشگاهی شناسایی شد. برازش مطلوب مدل توسط داده ها تایید شد. در این پژوهش عوامل درونی شامل عوامل ادراکی، عملکردی،جسمانی و ذهنی – روانی به‌عنوان مهم‌ترین عامل در مشارکت و مصرف ورزش فعال دانشجویان شناخته شد عوامل موقعیتی و بیرونی به ترتیب از اهمیت کمتری برخوردار بودند.همچنین در بین عوامل موثر در مدل مصرف ورزش منظم و پیوسته در دانشجویان پسر با دختر در مقوله اصلی عوامل بیرونی تفاوت معنادار بود ولی در عوامل درونی و موقعیتی تفاوت معناداری وجود نداشت هرچند که ضرایب مسیر در مدل ، حاکی از اهمیت بالاتر عوامل موقعیتی و درونی در زنان نسبت به مردان بود. در این پژوهش مشخص شد اگرچه عوامل بسیاری بر ورزش تاثیر گذار هستند اما عوامل درونی و انگیزشی افراد نقش مهمی در مصرف و استمرار فعالیت ورزشی دارد و بنابراین ، برنامه‌ریزی فعالیت‌های فوق‌برنامه ورزشی مطابق با عوامل درونی و ادراکی دانشجویان در افزایش مصرف منظم و پیوسته ورزش در بین دانشجویان تاثیرگذار است و می‌تواند در نهادینه شدن ورزش مداوم در دانشگاه موردتوجه قرار گیرد تا آثار و فواید این امر پویایی و سلامت نسل آینده را به همراه داشته باشد.

رسانه های اجتماعی از ابزارهای مهمی ارتباطی و بازاریابی می باشند که توسط سازمان های مختلف به کار گرفته می شوند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مولفه های درآمدزایی بازاریابی رسانه های اجتماعی باشگاه های فوتبال ایران بود. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش امیخته اکتشافی(کیفی-کمی) می باشد. مرحله اول تحقیق کیفی می باشد، سپس مرحله کمی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. جامعه آماری شامل صاحب نظران در بخش علمی و اجرایی می باشد. که شامل اساتید دانشگاه در حوزه بازاریابی ورزشی، کارشناسان رسانه اجتماعی و مدیران ورزشی فعال در رسانه های اجتماعی می باشد. نمونه آماری هدفمند و مبتنی بر جمع آوری داده ها می باشد. نمونه آماری شامل 14 نفر از صاحب نظران می باشد. ابزار تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله کیفی روش تحلیل محتوی و فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی می باشد. در مرحله کمی مولفه ها با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار اکسپرت چویس اولویت بندی شدند. یافته ها نشان داد مولفه های درآمدزایی بازاریابی رسانه های اجتماعی باشگاه فوتبال به ترتیب و براساس وزن نسبی شامل ارزش رسانه ای باشگاه فوتبال با وزن نسبی 173/0 ، توسعه جوامع آنلاین با وزن نسبی 167/0،توسعه روابط شبکه ای با وزن نسبی 127/0، حمایت و پشتیبانی مجازی هواداران با وزن نسبی120/0، بازاریابی رسانه های اجتماعی با وزن نسبی 114/0 ، تجارت رسانه اجتماعی با وزن نسبی 112/0، حامیان مالی با وزن نسبی 110/0، ترویج برند با وزن نسبی 077/0، می باشد. نرخ ناسازگاری در این مقایسه ها برابر با 01/0 است و چون کمتراز 1/0 می باشد بنابراین، سازگاری مولفه ها قابل قبول می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد فرصت ها و چالش های بسیاری برای بازاریابی باشگاه های فوتبال در رسانه های اجتماعی وجود داد.همچنین مولفه های زیادی بر شیوه های بازاریابی باشگاه های فوتبال و درآمدزایی باشگاه ها در رسانه اجتماعی تاثیر می گذارد. از همین رو به مدیران بازاریابی باشگاه های فوتبال پیشنهاد می گردد با شناسایی فرصت ها و چالش ها از قابلیت های رسانه های اجتماعی در جهت اهداف بازاریابی و درآمدزایی خود بهره بگیرند.

امروزه مفهوم شهرت و مدیریت آن موضوعی جدیدی نیست، اما بکارگیری این مفاهیم در حوزه ورزش مغفول مانده است. به طوری که پژوهش در مورد شهرت در حوزه ورزش در ادبیات مدیریت ورزشی، بسیار محدود بوده و تنها در چند سال اخیر، فرآیند ساخت و مدیریت شهرت مورد توجه محققان حوزه مدیریت و بازاریابی ورزشی قرار گرفته است. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مولفه های موثر بر شهرت ورزشکاران حرفه ای بود. روش تحقیق از نوع آمیخته (کیفی- کمی) بوده که در بخش کیفی برای شناسایی مولفه های از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی برای وزن دهی و اولویت‎بندی مولفه‎ها از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. مشارکت‎کننندگان پژوهش شامل 12 نفر (10+ 2 تا رسیدن به اشباح نظری) از اساتید و پژوهشگران مدیریت ورزشی بوده که در زمینه شهرت خبره بودند. در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته در اختیار 12 نفر از همان مشارکت‎کنندگان پژوهش برای ‎برای وزن‎دهی و اولویت‎بندی مولفه ها شهرت ورزشکاران قرار گرفت. همچنین، از نرم‎افزار NVivo در بخش کیفی و نرم افزار Expert Choice در بخش کمی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مولفه های شهرت ورزشکاران حرفه ای به‎ترتیب اولویت در 8 مضمون اصلی و 22 مضمون فرعی دسته بندی می شوند. مضمون اصلی عملکرد ورزشی (با وزن 275/0) شامل مضامین فرعی؛ رشته ورزشی (368/0)، موفقیت و دستاورد (278/0)، جوانمردی (200/0)، تیم و باشگاه (153/0)، مسئولیت اجتماعی (با وزن222/0) شامل مضامین فرعی؛ سیاسی و اقتصادی (528/0)، خیرخواهانه (293/0)، فرهنگی اجتماعی (189/0)، ویژگی های شخصیتی (با وزن170/0) شامل مضامین فرعی؛ اخلاق مداری (667/0)، کاریزماتیک بودن (333/0)، درآمدزایی (باوزن 115/0) شامل مضامین فرعی؛ دستمزد بالا (508/0)، کسب و کار شخصی (315/0)، صحه گذاری (177/0)، حضور در رسانه (با وزن 078/0) شامل مضامین فرعی؛ فعالیت در شبکه های اجتماعی (638/0)، فعالیت در برنامه های ورزشی (362/0)، روابط عمومی (با وزن 067/0) شامل مضامین فرعی؛ مردمی بودن (437/0)، تعامل با هوادارن (335/0)، تعامل با اسحاب رسانه (228/0)، سبک زندگی (با وزن051/0) شامل مضامین فرعی؛ سبک زندگی ورزشی (606/0)، علایق و سرگرمی (394/0)، ظاهر و پوشش (با وزن 041/0) شامل مضامین فرعی؛ تناسب اندام (475/0)، شیک و به روز بودن (300/0)، جذابیت جسمانی (225/0) هستند. نتایج این پژوهش در دو بخش نظری و عملی برای محققان و مدیران ورزشی قابل استفاده است. در بخش نظری نتایج پژوهش حاضر با معرفی مولفه‎های شهرت ورزشکاران حرفه ای زمینه جدید تحقیقاتی آغاز و به بدنه علمی و ادبیات این حوزه کمک کرده است. در بخش عملی با معرفی سازه و مقیاس شهرت ورزشکاران، راهکارهایی برای ورزشکاران، مدیران برنامه های آنان، مدیران ورزشی، مشاوران بازاریابی برای ایجاد، توسعه و مدیریت بهتر شهرت ارائه و استراتژی هایی برای ارزیابی نقاط ضعف و قوت وضعیت شهرت ورزشکاران فراهم کرده است.

توسعه ورزش در سطح کلان به توسعه رشته های ورزشی وابسته است. ورزش بسکتبال نیز به عنوان یک رشته دانشگاهی می‎تواند سهم بسزایی در این امر داشته باشد. لذا هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت‎بندی موانع توسعه رشته بسکتبال در ایران بود. روش تحقیق از نوع آمیخته (کیفی- کمی) بود. در بخش کیفی برای شناسایی موانع توسعه بسکتبال در ایران، از روش تحلیل مضمون و نرم افزار NVvio و در بخش کمی برای وزن دهی متغیرها از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم‎افزار Expert Choice استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل؛ نخبگان و افراد با تجربه زیسته در رشته بسکتبال (13 نفر) بودند. همچنین، در بخش کمی ‎برای اولویت‎بندی موانع توسعه بسکتبال، از نظرات 8 نفر از همان افراد استفاده شد. نتایج بخش کیفی نشان داد موانع توسعه بسکتبال در ایران به 6 مضمون اصلی تقسیم شده که به‎ترتیب اولویت شامل: 1. موانع مدیریتی با وزن (29/0) که شامل مضامین فرعی؛ ضعف مدیریتی با وزن (34/0)، ضعف اجرایی با وزن (24/0)، عدم نوآوری با وزن (18/0)، ضعف در استعدادیابی با وزن (12/0) و مدیریت سلیقه ای با وزن (10/0) بودند، 2. موانع اقتصادی با وزن (24/0) که شامل مضامین فرعی؛ بودجه و درآمد با وزن (49/0)، حمایت مالی با وزن (31/0) و وضعیت معیشتی با وزن (19/0) بودند، 3. موانع اجتماعی و فرهنگی با وزن (17/0) که شامل مضامین فرعی؛ ضعف رسانه ای با وزن (75/0) و ضعف فرهنگی با وزن (25/0) بودند، 4. موانع امکاناتی و تجهیزاتی با وزن (11/0) که شامل مضامین فرعی؛ کمبود امکانات با وزن (39/0)، ضعف زیرساختی با وزن (27/0)، ضعف بهره وری با وزن (19/0) و ضعف دسترسی با وزن (13/0) بودند، 5. موانع انسانی با وزن (09/0) شامل مضامین فرعی؛ سازماندهی نامناسب با وزن (45/0)، مشکلات آموزشی با وزن (26/0) و ضعف در بازار نقل و انتقالات با وزن (19/0) بودند و 6. موانع حمایتی با وزن (08/0) شامل مضامین فرعی؛ عدم حمایت منسجم با وزن (75/0) و موانع تشویقی با وزن (25/0) تشکیل شده است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان نمود سیاست گذاران ورزش کشور و سازمان های مربوطه، فدراسیون بسکتبال و هیات استان ها، باید با به کارگیری نتایج پژوهش حاضر، زمینه رفع موانع توسعه این رشته را فراهم نمایند و با برنامه ریزی درست و اصولی و درک کامل از موانع شناسایی شده در این پژوهش، موانع توسعه این رشته رفع و برای این امر مهم راهکارهای ارائه شده را مدنظر قرار دهند.

این پژوهش با هدف شناسایی شاخص های اقتصادی توسعه ورزش غرب کشور انجام شد. روش تحقیق به صورت آمیخته بود. جامعه آماری در مرحله کیفی، شامل دو بخش منابع انسانی (صاحب نظران علمی و اجرایی) و جامعه اطلاعاتی (منابع علمی، اسنادی و کتابخانه ای) بود. بخش انسانی جامعه آماری شامل اساتید مدیریت ورزشی دانشگاه ها، پژوهشگران و تحلیلگران اقتصاد ورزش، مدیران سازمان های و مراکز ورزشی (استان های کردستان، کرمانشاه، ایلام، همدان و لرستان) می باشند که مورد مصاحبه قرار گرفتند (16 نفر). برآورد تعداد نمونه بر اساس اشباع نظری مولفه های استخراجی پژوهش بود. جامعه اطلاعاتی نیز شامل منابع کتابخانه ای و علمی، گزارش ها و اسناد اجرایی و حقوقی و منابع و آرشیوهای رسانه ای بود. نمونه آماری این بخش شامل 53 نسخه بر اساس رسیدن به اشباع نظری چارچوب پژوهش انتخاب و به روش نمونه گیری نظری و از نوع قضاوتی نمونه گیری شد. در بخش کیفی ابزار پژوهش شامل دو ابزار مطالعه کتابخانه ی و مصاحبه بود. در ابتدا برای بررسی وضعیت موجود تمام اسناد و مدارک مربوط به موضوع پژوهش مطالعات کتابخانه ای انجام می گیرد. بعد از استخراج فهرست اولیه شاخص ها از مصاحبه اکتشافی برای تکمیل و تدوین چارچوب استفاده شد. روایی رونوشت مطالعه کتابخانه ای و ابزار مصاحبه ابتدا با استفاده ازنظر متخصصان ارزیابی خواهد گردید. سپس از طریق روش های روایی کدگذاری و توافق مصححان بررسی خواهد شد. در این پژوهش، با ارائه بازخورد به مصاحبه شوندگان و قرار دادن آن ها در مسیر پژوهش به طوری که بر نحوه پاسخ گوئی آن ها تاثیر نگذارد، به منظور افزایش روایی درونی اقدام شد. کار گردآوری داده ها تا زمانی ادامه یافت که پژوهشگر اطمینان حاصل کند که ادامۀ کار چیز تازه ای به دانسته های او نمی افزاید. پس از انجام 16 مصاحبه در طی دورۀ شش ماه، تحلیل داده ها حاکی از اضافه نشدن دادۀ جدید به داده های قبلی بود؛ چرا که درصد بالایی از داده های مستخرج از مصاحبه های آخر تکراری بود. بنابراین، با رسیدن به حد اشباع نظری، به مصاحبه ها پایان داده شد. پژوهشگران کیفی به جای واژه اعتبار و روایی، از واژه های مقبولیت، انتقال پذیری و تاییدپذیری استفاده می کنند. بر اساس یافته های پژوهش 6 عامل اصلی به عنوان موانع شناسایی شد. این عوامل شامل ساختار و مدیریت اقتصادی ورزش، نظام صنعت و بازار ورزش، سرمایه انسانی و فکری ورزش، منابع مالی و اقتصادی ورزش، زیرساخت و منابع فیزیکی ورزش و اشتغال و کسب وکار ورزشی هستند. در ادامه به تفسیر و بحث در مورد یافته ها می پردازیم.

مسئولیت اجتماعی به عنوان مفهومی بسیار گسترده، شامل انواع مختلفی از جهت گیری ها که یک سازمان (شخص، گروه، تیم یا باشگاه) در زمینه مسائل اجتماعی و رفاهی در قبال محیط (انسانی، طبیعی) پیرامون خویش انجام می دهد، می‎باشد. هدف این پژوهش ارائه مدل اثرگذاری مسئولیت اجتماعی تیم در وفاداری نگرشی هواداران فوتبال می باشد. روش تحقیق توصیفی- همبستگی؛ از نظر هدف کاربردی و از نظر زمانی مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه هواداران فوتبال باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس تهران تشکیل دادند. روش نمونه گیری غیراحتمالی و در دسترس بود که بصورت آنلاین در بین هواداران از طریق شبکه های اجتماعی گرداوری شد. جهت برآورد حجم نمونه اولیه براساس نرم افزار سمپل پاور نسخه 3 حجم نمونه بهینه براساس متغیرهای درگیر در مدل 274 نمونه با استفاده از توان آماری 9/0؛ آلفای 05/0 و اندازه اثر 05/0 برآورد گردید. جهت سنجش متغیر مسئولیت اجتماعی تیم از پرسشنامه لیانو و همکاران (2019)؛ اعتماد تیم از پرسشنامه Kim et al., (2020)؛ هویت تیمی از پرسشنامه Kim & Manonli, (2022)؛ وفاداری نگرشی از پرسشنامه Yan et al., (2020) در طیف 5 ارزشی لیکرت خیلی کم (گزینه 1) تا خیلی زیاد (گزینه 5) استفاده شده است. جهت بررسی روایی صوری پرسشنامه در اختیار 5 تن از اساتید مدیریت ورزشی قرار گرفت و پس از بررسی و اصلاحات درخواستی، داده ها جمع آوری گردید. جهت بررسی روایی همگرایی و پایایی مدل از میانگین واریانس استخراج شده، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و جهت بررسی روایی واگرایی از معیار فورنل و لارکر و شاخص HTMT استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که مسئولیت اجتماعی تیم 57/0 بر هویت تیمی؛ مسئولیت اجتماعی تیم 21/0 بر وفاداری نگرشی؛ مسئولیت اجتماعی تیم 569/0 بر اعتماد تیم؛ اعتماد تیم 54/0 بر وفاداری نگرشی؛ هویت تیمی 17/0 وفاداری نگرشی اثرگذار بود. سطح معنی داری کمتر از 05/0 و مقدار معنی داری بالای 96/1 نشان از تایید تمامی فرضیات داشت. یافته های تحقیق حاکی از این است که مدیران تیم های ورزشی باید به علایق هواداران در موضوعات اجتماعی و نیز نظر هواداران به برنامه های رعایت مسئولیت اجتماعی تیم اهمیت زیادی بدهند. این باید مدنظر تیم های ورزشی باشد که مسئولیت اجتماعی هم بصورت مستقیم و هم بصورت غیر مستقیم دارای اثری مثبت بر وفاداری نگرشی هواداران می باشد که می تواند به جذب هواداران متعصب، افزایش شهرت تیم، کسب درآمد، سودهی برای تیم، توسعه فعالیت های زیست محیطی را برای باشگاه به ارمغان بیاورد.

گردشگری ماجراجویانه یکی از مهیج ترین و مهم ترین بخش های صنعت گردشگری می باشد. توسعه ی ورزش های ماجراجویانه باعث بالا بردن میزان تفریح و سلامت جامعه و جذب گردشگران ورزشی داخلی و خارجی می شود و در نتیجه باعث رونق اقتصادی کشور و ایجاد اشتغال دائمی برای جوانان و منبعی مهم برای ارز آوری و توسعه ی فرهنگی و اقتصادی مناطق مستعد گردشگری ماجراجویانه خواهد شد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف نحوه شکل گیری توسعه ی ورزش های ماجراجویانه در کشور انجام گرفت، روش پژوهش از نوع ترکیبی و از طرح اکتشافی متوالی (کیفی و کمی) استفاده شد. در فاز اول روش کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و در فاز دوم روش کمی با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری انجام گرفت. جامعه آماری شامل قهرمانان و مربیان ورزش های ماجراجویانه و مدیران تورهای طبیعت گردی و زیپ لاین ها در سطح کشور بود (N=23). ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته با مشارکت کنندگان بود برای اطمینان از قابلیت و اعتبار یافته های تحقیق، محقق سعی کرد از بررسی اعضا استفاده کند. بنابراین برخی از مقوله ها و مفاهیم اصلی به شرکت کنندگان بازگردانده شد و نظرات آنها پرسیده شد. طبق یافته های پژوهش 7 مقوله اصلی (عوامل مدیریتی، عوامل زیر ساختی، عوامل فرهنگی و اجتماعی، عوامل مالی و اقتصادی، ویژگی های طبیعی، عوامل حمایتی و پشتیبانی و احداث پارک های ماجراجویانه) و 17 زیر مقوله استخراج و شناسایی شدند و از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد و سطوح شکل گیری مشخص گردید همچنین بر اساس نمودار میک مک میزان اثرپذیری و اثر گذاری این عوامل تعیین شد. در نهایت عوامل مدیریتی، عوامل زیرساختی، عوامل مالی و اقتصادی، عوامل فرهنگی و اجتماعی و عوامل حمایتی و پشتیبانی به عنوان متغیرهای تاثیرگذار و همچنین احداث پارک های ماجراجویانه به عنوان متغیر تاثیرپذیر شناسایی شدند. بنابراین نتایج نشان دهنده ی آن است که سازمان های متولی ورزش کشور و گردشگری باید با دید وسیع تری به عوامل تاثیرگذار بر توسعه ورزش های ماجراجویانه بنگرند و برای رفع نواقص و کاستی ها گام های اساسی را براساس یافته های استخراج شده بردارند.

پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت‎بندی عوامل تهدیدکننده هویت تیمی و استراتژی های مقابله ای هواداران فوتبال ایران انجام پذیرفت. روش تحقیق از نوع آمیخته و جامعه مورد مطالعه شامل هواداران فوتبال ایران (لیگ برتر و تیم ملی) بودند. در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. روش نمونه گیری هدفمند بوده و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت (28 نفر). ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های بخش کیفی از نرم‎افزار NVivo و برای داده های بخش کمی (16 نفر) از نرم‎افزار Epert Choice استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد عوامل تهدیدکننده هویت تیمی هواداران لیگ برتر در دو مضمون اصلی عوامل سازمانی با هفت مضمون فرعی؛ عملکرد ضعیف ورزشی، تغییرات ناکارآمد، عملکرد ضعیف در بازار نقل و انتقالات، ضعف شایسته سالاری در مدیریت باشگاه، عملکرد ضعیف در رابطه با کادر فنی، ضعف مدیریت در فعالیت های اقتصادی و اسپانسر نامناسب و مضمون اصلی عوامل انسانی با پنج مضمون فرعی؛ عدم جهت گیری هوادار، ارتباطات و تعامل ضعیف مدیریت، رفتار غیرحرفه ای بازیکنان ، رفتار غیرحرفه ای پیشکسوتان و رفتار غیرحرفه ای کادر فنی به ترتیب اولویت و وزن دستبه‎بندی می‎شوند. همچنین، استراتژی های مقابله ای آنان در دو مضمون اصلی استراتژی احساسات محور با شش مضمون فرعی؛ بدبینی و سرزنش دیگران، خوش‎بینی به آینده، دستاوردهای گذشته، شوخ طبعی، تقویت و فاصله گرفتن از تیم و استراتژی‎های مقابله‎ای مساله محور با دو مضمون فرعی؛ انفجار و رفتارهای تخریبی به ترتیب اولویت و وزن جای می‎گیرند. علاوه بر این، عوامل تهدیدکننده هویت تیمی هواداران تیم ملی فوتبال در دو مضمون اصلی عوامل سطح کلان با سه مضمون فرعی؛ ضعف شایسته سالاری در مدیریت فدراسیون، ضعف مدیریت اجرایی فدراسیون و ضعف مدیریت مالی فدراسیون و عوامل سطح خرد با چهار مضمون فرعی؛ عملکرد ضعیف تیم ملی، انتخاب نامناسب بازیکنان، انتخاب نامناسب کادر فنی و برند ضعیف بازیکنان دعوت شده به ترتیب اولویت و وزن دستبه‎بندی می‎شوند. و استراتژی های مقابله ای آنان در دو مضمون اصلی استراتژی احساسات محور با پنج مضمون فرعی؛ خوش‎بینی به آینده، تعصب درون گروهی، تقویت، دستاوردهای گذشته و فاصله گرفتن از تیم و و مضمون اصلی استراتژی‎های مقابله‎ای مساله محور با دو مضمون فرعی؛ انفجار و رفتارهای تخریبی به ترتیب اولویت و وزن جای می‎گیرند. نتایج این پژوهش در دو بخش نظری و عملی کاربردهای حائز اهمیتی را برای محققان مدیریت ورزشی و مسئولین فوتبال کشور فراهم کرده است. در بخش نظری، پژوهش حاضر مفهوم تهدید هویت تیمی هواداران و استراتژی های مقابله ای آنان را برجسته و بخشی از شکاف عظیم این حوزه بر طرف کرده است. در بخش نظری، دیدگاهی منسجمی از عوامل تهدیدکننده هویت تیمی و استراتژی های مقابله‎ای هواداران را برای مسئولین و مدیران فوتبال کشور به ارمغان آورده تا بتوانند تعداد و میزان این عوامل تهدیدکننده هویت تیمی هواداران را کاهش داده و استراتژی های مقابله ای آنان را مدیریت نمایند.

شناسایی عوامل موثر بر تصمیم خرید جوانان، یکی از موضوعاتی است که بازاریابان به منظور شناخت سلایق و خواسته های مشتریان جوان سعی در شناسایی این عوامل و مورد توجه قرار دادن آنها در تولید و بازاریابی محصولات شان داشته اند. با وجود شناخت رو به افزایش اهمیت مدگرایی و منحصر به فرد بودن در بین جوانان مطالعات بسیار کمی به بررسی اینکه چگونه اهمیت و ظاهر فیزیکی فیزیکی منجر به علاقه مندی و مصرف پرستیزی در بین جوانان می شود پرداخته اند.هدف از انجام این پژوهش تاثیر ظاهربینی فیزیکی مصرف کنندگان در علاقه مندی به مد و مصرف پرستیژی در بین دانش آموزان دبیرستانی در سطح شهر همدان هست. روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی بوده و بر اساس هدف از نوع مطالعات کاربردی می باشد. روش نمونه گیری نیز به صورت غیراحتمالی، داوطلبانه و در دسترس متشکل از دانش آموزان دبیرستانی (پسر) در سطح شهر همدان در سال تحصیلی 1399-1400 بود، که برآورد حجم نمونه آن با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس سمپل پاور مبتنی بر اهداف و فرضیات پژوهش صورت پذیرفت، در نهایت 266 نفر برای بررسی فرضیات پژوهش در نظر گرفته شدند. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه ها با نظرخواهی از 5 تن از اساتید مدیریت ورزشی، روایی سازه با استفاده از روایی همگرا و واگرا و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی محاسبه گردید. جهت بررسی و تحلیل داد ه ها از آمار توصیفی و استنباطی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس استفاده گردید همچنین مقدار تناسب مدل (SRMR) کمتر از 1/0 حاکی از مطلوبیت تناسب مدل داشت. دراین تحقیق دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان 83 نفر (2/31)؛ پایه دوم دبیرستان 110 نفر (4/41) و پایه سوم 73 نفر (4/27) مشارکت داشتند. تجزیه و تحلیل مدل معادله ساختاری نشان داد که ضریب مسیر اهمیت فیزیکی به علاقه مندی به مد 303/0 و مقدار تی 66/5؛ ضریب مسیر ظاهر فیزیکی به علاقه مندی به مد 578/0 و مقدار تی 33/11؛ ضریب مسیر علاقه مندی به مد در مصرف پرستیژی 63/0 بود، علاوه بر این اهمیت فیزیکی به صورت غیر مستقیم نزدیک به 19/0 از بر مصرف پرستیژی اثرگذار بود این در حالی بود که ظاهر فیزیکی به صورت غیر مستقیم 36/0 بر مصرف پرستیژی در بین دانش آموزان دبیرستانی اثرگذار بود. بطور کلی می توان گفت تلاش برای هویت یابی، جذابیت و فشار همسالان از دلایل تمایل نوجوانان به مدگرایی محسوب می شود تا بتوانند نیازهای عاطفی، هیجانی و رفتاری در خود را از این طریق ارضا کنند. بنابراین مدگرایی برای بسیاری از نوجوانان روشی است که به کمک آن می توانند خود را به دیگران نشان دهند علاوه بر این استقبال از پدیده ی مدگرایی می تواند برای فعالان اقتصادی با ارائه ی الگوهای مناسب به بازار مناسبی تبدیل شود که با استفاده از راهکارهای مناسب با فرهنگ جامعه به فرصتی برای خود در جهت ارائه محصولات و فروش بیشتر تبدیل نمایند.

امروزه اینستاگرام تبدیل به بستری شده است که مردم علایق خود را با دیگران به اشتراک می گذارند و محتوا و موضوعات مورد علاقه خود را دنبال می کنند. در این میان ورزش یکی از پرطرفدارترین موضوعات در بین مردم است؛ به این ترتیب جامعه بزرگی از ورزش دوستان و ورزشکاران در شبکه اجتماعی اینستاگرام در حال جستجو و دنبال کردن موضوعات ورزشی هستند و هزاران محتوای ورزشی در حال رد و بدل شدن است. هدف این پژوهش بررسی روابط چشمی و تماشایی افراد تاثیرگذار در تناسب اندام بر نیات ورزشی بود. روش تحقیق توصیفی- همبستگی؛ از نظر هدف کاربردی و از نظر زمانی مقطعی بود. جامعه اماری پژوهش را کلیه افرادی که از اینستاگرام استفاده می کنند و دنبال کننده افراد تاثیرگذار ورزشی در اینستاگرام هستند تشکیل دادند. نمونه گیری بصورت انلاین در بین افراد مورد نظر در شبکه های اجتماعی به صورت نمونه در دسترس گرداوری شد. با توجه به نامشخص بودن تعداد جامعه آماری مورد نظر، محقق 401 نمونه را گرداوری کرد. جهت سنجش متغیر اطلاعات و تعامل اجتماعی از پرسشنامه هریداکسی و هانسون (2009)؛ اعتبار از پرسشنامه اوهانین (1990)؛ تعامل بین اجتماعی از پیرس و روبین (1988)؛ جذابیت از گرینوود و همکاران (2008)؛ سرگرمی از چاو (2011) و قصد تماشای تناسب اندام در اینستاگرام، قصد ورزش، نگرش نسبت به تناسب اندام و گرایش نسبت به فیلم های تناسب اندام از پرسشنامه هسو و لین (2008) در طیف 5 ارزشی لیکرت خیلی کم (گزینه1) تا خیلی زیاد (گزینه 5) استفاده شده است. جهت بررسی روایی صوریی، پرسشنامه در اختیار 3 نفر از اساتید و 3 نفر از افرادی که فعالیت مداوم در تناسباندام و همچنین فعالیت در اینستاگرام داشتند قرار گرفت پس از بررسی اولیه و نظرات پیشنهادی پرسشنامه وارد فاز طراحی نهایی قرار گرفت. جهت بررسی ارزیابی بیرونی مدل از میانگین واریانس استخراج شده، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و جهت بررسی روایی واگرایی از معیار فورنل و لارکر و شاخص HTMT استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که فرضیه های اول؛ دوم؛ سوم؛ چهارم؛ هفتم؛ هشتم؛ نهم و دهم مورد تایید قرار گرفت (P<0.05). علاوه بر این فرضیات پنجم، ششم و یازدهم مورد تایید قرار نگرفتند (P>0.05). نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که زندگی کنونی خواه ناخواه تحت تاثیر عملکرد رسانهی نوینی مانند اینستاگرام خوی و خصلتی متفاوت به خود گرفته و جامعه ایران نیز از این وضعیت مستثنی نخواهد بود. بر این اساس بخش ورزش و تناسب اندام نیز با پیروی از چنین فرایندی در حال ایجاد تفکراتی برگرفته از چنین رسانه ای خواهد بود تا با نگاه مخاطبان خود بتواند آنها را به سمت و سویی که با پذیرش از جانب مخاطب همراه است هدایت نماید.

شبکه های اجتماعی در دنیای ورزش بسیار محبوب هستند، زیرا شبکه های اجتماعی فرصتی را برای ورزشکاران حرفه ای به ارمغان می آورند تا بتوانند با طرفداران خود ارتباط برقرار کرده و به روند توسعه تصویر برند و ارتقاء شهرت خود کمک کنند که یکی از محبوب ترین این شبکه های اجتماعی اینستاگرام می باشد. اهمیت و کاربرد اینستاگرام برای زنان ورزشکار می توان به خودابرازی، مدیریت تصویر برند، ترویج و جذب حامیان مالی، اهداف بازاریابی، فرصت تعاملات با تیم ها و مربیان، ایجاد و توسعه برندهای ورزشی و ... اشاره نمود. لذا با توجه به اهمیت شبکه‎های اجتماعی خصوصاً اینستاگرام، در این پژوهش به بررسی و شناسایی و اولویت بندی فرصت ها و چالش های شبکه اجتماعی اینستاگرام برای زنان ورزشکار ایرانی پرادخته شد. جامعه آماری دربرگیرنده زن وزشکار حرفه ای ایرانی که در رشته های انفرادی و تیمی در سطح ملی و فعال در شبکه اجتماعی اینستاگرام بودند و نمونه آماری این پژوهش شامل 13 زن وزشکار حرفه ای ایرانی در بخش کیفی و 10 نفر در بخش کمی بودند. همچنین روش نمونه گیری با توجه به رویکرد کیفی بودن تحقیق و اتکا به مصاحبه با افراد درگیر در موضوع پژوهش، از نوع هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد و همچنین در بخش کمی از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. نتایج به‎دست آمده از تجزیه و تحلیل مصاحبه‎های کیفی نشان داد که چالش های شبکه اجتماعی اینستاگرام برای زنان ورزشکار ایرانی از 6 مقوله محوری تبعیض جنسیتی، محدودیت فرهنگی و اجتماعی، محدودیت‎های اعتقادات دینی، محدودیت‎های قانونی، تاثیرات منفی روانشناختی و هتک حرمت و فرصت های شبکه اجتماعی اینستاگرام برای زنان ورزشکار ایرانی از 7 مقوله محوری فرصت های شخصی، معرفی باشگاه و رشته ورزشی، فرصت های اجتماعی، فرصت های خودابرازی، فرصت های اقتصادی، هویت یابی و اطلاع رسانی تشکیل شده است. همچنین با توجه به نتایج فرآیند حاصل تحلیل سلسله مراتبی و وزن چالش‎های شبکه اجتماعی اینستاگرام برای زنان ورزشکار ایرانی عامل تبعیض جنسیتی با وزن 234/0 در رتبه اول و عامل هتک حرمت با وزن 118/0 در آخرین رتبه قرار گرفتند. علاوه براین، نتایج حاصل از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و وزن فرصت‎های شبکه اجتماعی اینستاگرام برای زنان ورزشکار ایرانی عامل فرصت‎های شخصی با وزن 167/0 در رتبه اول و عامل اطلاع رسانی با وزن 112/0 در آخرین رتبه قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده می-توان بیان نمود در صورتی که شیوه استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام توسط ورزشکاران زن ایرانی آموزش داده و مدیریت شود، آنان می توانند از همه فرصت های فراهم شده در اینستاگرام نهایت بهره‎ را ببرند و موفقیت این ورزشکاران در رشته ورزشی نمایش داده شود .

تصمیمات نقل و انتقالاتی به دلیل تاثیر آن بر موفقیت مالی و ورزشی، روز به روز برای باشگاه ها با اهمیت تر می شود. هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل پیش بینی ارزش مالی بازیکنان فوتبال ایران بود. روش تحقیق حاضر از نوع تحقیقات ترکیبی (کیفی-کمی) بود. در بخش کیفی برای شناسایی متغیرهای علکردی و عمومی از روش تحلیل مضمون و مطالعات کتابخانه ای استفاده شد. در بخش کمی ابتدا برای وزن دهی متغیرها از روش تحلیل سلسله مراتبی و سپس برای طراحی مدل ارزش گذاری مالی بازیکنان از روش کلاسترینگ، الگوریتم پیاده روی تصادفی و میانگین وزنی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق در بخش اول برای شناسایی متغیرهای عملکردی شامل افراد دارای مدرک حرفه ای مربیگری کنفدراسیون فوتبال آسیا، مربیان لیگ برتر و مدرسین فدراسیون فوتبال ایران، برای وزن دهی متغیرهای نهایی، افراد متخصص درگیر در فرایند نقل و انتقال بازیکنان و در بخش طراحی مدل تمامی مهاجمان حاضر در لیگ برتر فصل 1398-99 بودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود که درنهایت برای شناسایی متغیرهای عملکردی ابتدا با 11 متخصص مصاحبه صورت گرفت، سپس برای تعیین وزن هر متغیر از آن ها خواسته شد که پرسش نامه طراحی شده را تکمیل کنند، سپس برای تعیین وزن 3 متغیر نهایی نظر 12 نفر متخصص مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت برای طراحی مدل پیش بینی ارزش مالی بازیکنان، اطلاعات 32 نفر مهاجم لیگ برتر جمع آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های بخش کیفی از نرم افزار ان ویوو و برای تحلیل داده های کمی از نرم افرار اکسپرت چویز، اکسل و متلب استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای گل زنی ، پاس گل و ایجاد موقعیت گل به ترتیب با وزن های 231/.، 160/. و 146/. مهم ترین متغیرها و متغیرهای تکل زنی، نبرد هوایی دفاعی و دفع توپ به ترتیب با وزن-های 010/.، 010/. و 009/. متغیرهای با پایین ترین وزن بودند. همچنین در وزندهی 3 متغیر آخر به ترتیب متغیر عملکردی، میزان محبوبیت و وضعیت ملی با 71/0، 17/0 و 12/0 قرار داشتند. در ادامه با استفاده از هوش مصنوعی و روش های الگوریتمی مدل پیش بینی ارزش مالی بازیکنان فوتبال ایران تعیین شد. در نهایت باشگاه ها بازیکنان و همه افراد درگیر در فرایند نقل و انتقالات می توانند از نتایج این تحقیق برای پیش بینی ارزش مالی بازیکنان استفاده کنند.

گردشگری ورزشی یکی از مهم ترین بخش های صنعت گردشگری است. جذب توریست ورزشی براساس برگزاری رویدادهای ورزشی، گردشگری پایدار و توسعه محلی را از نظر اقتصادی و اجتماعی تقویت می کند. زیرا ارقام قابل توجهی توسط شرکت کنندگان هزینه می شود که حداقل بخشی از آن به نفع مردم محلی است. علاوه بر این، همکاری بین ذی نفعان مختلف می تواند برای اجرای یک استراتژی بلندمدت سودآور محلی در مورد رویدادهای ورزشی و گردشگری بسیار مهم باشد. براین اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای توسعه گردشگری ورزشی دریاچه زریبار مریوان انجام گرفت. روش تحقیق از نوع آمیخته (کیفی و کمی) است. در فاز اول روش کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و در فاز دوم روش کمی با استفاده از تکنیک تحلیل نرم و براساس مدلسازی ساختاری تفسیری انجام گرفت. جامعه آماری شامل کارشناسان اداره ورزش و جوانان، هئیت های ورزشی، کارشناسان محیط زیست، مربیان و ورزشکاران و آژانس های گردشگری در سطح شهرستان مریوان بود. روش نمونه گیری هدفمند بود (N=15). ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه باز با مشارکت کنندگان بود. برای اطمینان از قابلیت اطمینان و اعتبار یافته های تحقیق، محقق سعی کرد از بررسی اعضا استفاده کند. بنابراین، برخی از مقوله ها و مفاهیم اصلی به شرکت کنندگان بازگردانده شد و نظرات آنها پرسیده شد. علاوه بر این، فرآیند کدگذاری داده ها با مشارکت یک متخصص گردشگری و همچنین یک متخصص آماری (روش کیفی) انجام شد. طبق یافته های پژوهش 6 مقوله اصلی (عوامل ساختاری، مدیریتی، اقتصادی، فرهنگی، محیطی و رقابتی) و 22 زیر مقوله استخراج و شناسایی شدند و با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری به طراحی مدل پرداخته شد و سطوح شکل گیری مشخص گردید همچنین براساس تحلیل میک مک میزان اثرپذیری و اثرگذاری این عوامل تعیین شد، در نهایت در این میان عوامل زیرساختی؛ عوامل مدیریتی؛ عوامل اقتصادی؛ مزیت رقابتی و عوامل محیطی به عنوان متغیر های تاثیرگذار و همچنین عوامل فرهنگی با قدرت نفوذ پایین و وابستگی بالا به عنوان متغیر اثرپذیر در این تحقیق شناسایی شدند. بنابراین آنچه مشخص است تلاش فعلی سازمان های متولی برای توسعه گردشگری دریاچه زریبار مریوان باید روی برطرف کردن متغیرهای اثرگذار باشد زیرا هرگونه تلاش برای بهبود فرهنگ شهر بدون برطرف کردن عوامل کلیدی یا اثرگذار غیرضروری و زائد است.

هدف پژوهش حاضر اثر شخصی سازی رسانه اجتماعی بر وفاداری با نقش میانجی ارزش درک شده و دلبستگی به برند در بین هواداران باشگاه پرسپولیس می باشد. روش تحقیق، توصیفی و از نظر قلمرو زمانی، به صورت مقطعی است؛ از نظر جمع اوری داده، کمی؛ از لحاظ مورد مطالعه، نمونه از جامعه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه هواداران تیم فوتبال پرسپولیس تهران بود که جهت برآورد حجم نمونه از نرم افزار SPSS Sample Power بهره گرفته شد، که در نهایت محقق در 348 نمونه قابل قبول گرداوری کرد. برای جمع داده ها از پرسشنامه شخصی سازی رسانه (Seriniya Vasan et al., (2002، وفاداری به برند Yoo and Donthu, (2001)، ارش درک شده Yoo and Donthu, (2001) و دلبستگی به برند Thomson et al., (2005) بهره گرفته شد. در ادامه اطلاعات به کسب شده و با بهره گرفتن از آزمون های آمار توصیفی و ارزیابی مدل بیرونی و درونی تحقیق تفسیر شد. باید گفت که در این تحقیق از نرم افزار SPSS25 و نرم افزار PLS3 در سطح خطای 05/0 استفاده شد. در نهایت نتیجه پژوهش نشان داد که شخصی سازی رسانه های اجتماعی بر وفاداری به برند هواداران باشگاه پرسپولیس اثر دارد، شخصی سازی رسانه های اجتماعی و دلبستگی به برند هواداران باشگاه پرسپولیس اثر دارد، شخصی سازی رسانه های اجتماعی بر ارزش درک شده هواداران باشگاه پرسپولیس اثر دارد، دلبستگی به برند و وفاداری به برند در بین هواداران باشگاه پرسپولیس اثر دارد، ارزش درک شده و وفاداری به برند در بین هواداران باشگاه پرسپولیس اثر دارد.شخصی سازی رسانه های اجتماعی بر وفاداری به برند با نقش میانجی ارزش درک شده در بین هواداران باشگاه پرسپولیس از برازش مناسبی برخودار است و شخصی سازی رسانه های اجتماعی بر وفاداری به برند با نقش میانجی دلبستگی به برند در بین هواداران باشگاه پرسپولیس از برازش مناسبی برخودار است.

شخصیت برند، مجموعه ای منحصربفرد از تمام اجزای برند است که نشان می دهد مشتریان یک برند را چگونه تصور می کنند. شخصیت یک برند یک مفهوم جذاب و خوشایند در بازاریابی امروز است. بین مشتری و برند ارتباطی شبیه رابطه میان دو نفر وجود دارد. مصرف کنندگان اغلب با اعطای ویژگی های شخصیتی به برندها برای آن ها جنبه های انسانی در نظر می گیرند و بازاریابان اغلب این ادراکات را با جایگاه یابی برند ایجاد یا تقویت می کنند. هدف این پژوهش بررسی میزان تاثیر شخصیت برند در تمایل به خرید مصرف کنندگان با نقش میانجی سازگاری مصرف کننده و اعتبار برند در بین خریداران برند نایک بود. روش تحقیق توصیفی- همبستگی؛ از نظر هدف کاربردی و از نظر زمانی مقطعی بود. جامعه اماری پژوهش را کلیه مصرف کنندگانی که از برند ورزشی نایک استفاده می کنند تشکیل دادند. روش نمونه گیری بصورت انلاین در بین مصرف کنندگان این برند در شبکه های اجتماعی به صورت نمونه در دسترس گرداوری شد. جهت براورد حجم نمونه اولیه براساس نرم افزار سمپل پاور نسخه 3 حجم نمونه بهینه براساس مدل پژوهش 212 نمونه با استفاده از توان آماری 8/0 براورد گردید. جهت سنجش متغیر شخصیت برند از پرسشنامه ماتزلر و همکاران (2016)؛ اعتبار برند از پرسشنامه اردم و سوایت (2004)؛ تمایل به خرید از پرسشنامه لام و همکاران (2012)؛ سازگاری مشتری-برند از پرسشنامه های جیونز و همکاران (2009) و آگرو-رودریگرز و همکاران (2012) در طیف 5 ارزشی لیکرت خیلی کم (گزینه1) تا خیلی زیاد (گزینه 5) استفاده شده است. جهت بررسی روایی صوری پرسشنامه در اختیار 4 تن از اساتید مدیریت ورزشی قرار گرفت و پس از بررسی و اصلاحات درخواستی، داده ها جمع آوری گردید. جهت بررسی روایی همگرایی و پایایی مدل از میانگین واریانس استخراج شده، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و جهت بررسی روایی واگرایی از معیار فورنل و لارکر و شاخص HTMT استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که شخصیت برند 67/0 بر سازگاری مشتری-برند؛ 65/0 بر اعتبار برند و 17/0 در حضور متغیرهای میانجی بر تمایل به خرید مصرف کنندگان به نایک اثرگذار است. اعتبار برند 32/0 و سازگاری مشتری برند نیز 43/0 در تمایل به خرید مصرف کنندگان برند نایک اثرگذار بود. سطح معنی داری کمتر از 05/0 و مقدار معنی داری بالای 96/1 نشان از تایید تمامی فرضیات داشت. بر این اساس مدیریت برند باید دلبستگی های مشتریان به برند را افزایش داده و بازار هدف خود را دقیق مشخص نماید و برای برند خود شخصیتی متناسب با مصرف کننده ایجاد نماید. شخصیت برند تمایل به خرید را افزایش داده و به مرور زمان مشتریان را با خود سازگار می کند. چنین رابطه ای به مرور زمان به افرایش اعتبار برند می انجامد که خود حاصل سال ها فعالیت صادقانه است. بنابراین مدیریت برندها و بخصوص برندهای ورزشی باید به شخصیت برند و اهمیت و جایگاه آن توجه ویژه ای داشته باشند.

هدف از این پژوهش شناسایی تاثیر مسئولیت اجتماعی ورزشکار بر هویت طرفداران با میانجی گری شهرت ورزشکار، درگیری طرفداران و تصویر برند ورزشکار بود. پژوهش از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی- همبستگی و از نظر گردآوری اطلاعات میدانی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های کردستان، رازی کرماشاه، بوعلی همدان و دانشگاه ارومیه بودند و بر اساس قانون مدل معادلات ساختاری 720 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری متغیرهای تحقیق پرسشنامه علوی و همکاران (1399)، محمودیان (1396)، آزادی و جوانی (1397)، یان و همکاران (2020) و کیم و مانولی (2020) به ترتیب برای اندازه گیری متغیرهای مسئولیت اجتماعی ورزشکار، تصویر برند ورزشکار، شهرت ورزشکار، درگیری طرفداران و هویت طرفداران که پس از تایید روایی صوری و محتوایی آن توسط اساتید و همچنین پایایی درونی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت. در روش های آماری از تحلیل عاملی و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد، مسئولیت اجتماعی ورزشکار به صورت مستقیم بر شهرت ورزشکار (61/0)، درگیری طرفدار (59/0)، تصویر برند ورزشکار (65/0) و هویت طرفداران (72/0) تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، شهرت ورزشکار بر تصویر برند ورزشکار (70/0)، درگیری طرفدار بر تصویر برند ورزشکار (77/0) و تصویر برند ورزشکار نیز بر هویت طرفدار (80/0) به صورت مستقیم تاثیر مثبت و معناداری می گذارند. در نهایت، نتایج حاکی از این است که مسئولیت اجتماعی ورزشکار به صورت غیر مستقیم بر هویت طرفدار از طریق میانجی گری تصویر برند ورزشکار با ضریب 38/0، میانجی گری شهرت و تصویر برند ورزشکار با ضریب 22/0، و میانجی گری درگیری طرفدار و تصویر برند ورزشکار با ضریب 26/0 نیز اثر مثبت و معنادری می گذارد. همچنین، مدل کلی دارای پژوهش برازش مطلوبی است. بنابراین، ورزشکاران و مسئولان امر، می‎توانند با درگیری در فعالیت های مسئولیت اجتماعی مانند؛ اقدامات بشردوستانه، حمایت های سیاسی، فعالیت‎های آموزشی- ورزشی، اقدامات زیست‎محیطی، فعالیت‎های اجتماعی و فرهنگی، حمایت‎های قانونی، کمک های مالی و اقتصادی و در نهایت، افزایش فعالیت‎های رسانه‎ای و خبری و تمرکز بر مفهوم درگیری طرفداران و شیوه های اجرای آن (مثلا؛ بهره گیری از فضای دیجیتال و شبکه های اجتماعی برای تعامل با طرفداران و ایجاد اتاق های چت، جامعه های آنلاین و غیره) درگیری طرفداران با ورزشکار و با یکدیگر را افزایش داده و فرآیند ایجاد و توسعه هویت طرفداران خود را شروع کرده و با بهره‎گیری و مدیریت بهتر شهرت و تصویر برند خود، به این پیامد مهم و حیاتی هویت طرفداران دست یابند.

هدف پژوهش تحلیل و مدل سازی مسئولیت اجتماعی ستاره های ورزشی و قدرت و تصویر ستاره ها و نگرش و وفاداری نسبت به ستاره ها از دیدگاه هواداران ورزشی بود. روش نمونه گیری تصادفی بود و توزیع از طریق شبکه های آنلاین انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه هواداران ورزشی رشته های مختلف ورزشی بودند که با مفهوم مسئولیت اجتماعی آشنا می باشند. حجم نمونه ها بر اساس روش تحلیل عاملی ده برابر تعداد گویه های پرسشنامه (عدد طلایی 10) در نظر گرفته شد. داده های پژوهش جهت تحلیل مدل نظری از پنج پرسشنامه مسئولیت اجتماعی (لیو، 2019)، تصویر ستاره ورزشی (آرایی و همکاران، 2013)، قدرت ستاره ورزشی (برانشتاین و ژانگ، 2005)، نگرش (گلادن و فلانک، 2001)، وفاداری (کیم، 2011) استفاده و پس از بررسی روایی و اعتبار سنجی گردآوری شد. برای محاسبه پایایی از آلفای کرونباخ و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار spss، روش های تی- استیودنت، همبستگی بین مولفه ها و برای کیفیت نمونه برداری از شاخص KMO و آزمون بارتلت، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داده که تمام گویه های پژوهش به جز گویه 5 از متغیر تصویر ستاره و گویه یک از سبک شخصیتی مربوط به قدرت ستاره ورزشی همگی معنادار بودند. لذا این دو مورد حذف شدند. و سپس بررسی مدل معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که شاخص های برازش تایید شد. به این ترتیب می توان بیان کرد که مسئولیت اجتماعی ستاره های ورزشی با قدرت و تصویر ستاره ها، نگرش و وفاداری نسبت به آنان از دیدگاه هواداران رابطه مستقیم، مثبت و معناداری دارد. در نهایت واریانس تبیین شده (مجذور R) برای متغیر های نگرش، قدرت و تصویر ستاره ها مقدار مطلوبی داشتند و مقدار مجذور R برای وفاداری قابل قبول بود. مسئولیت اجتماعی دارای اثری مستقیم و مثبت بر قدرت و تصویر ستاره ، نگرش و وفاداری هواداران ورزشی است. به همین دلیل توصیه می شود از ستاره های مورد قبول جامعه برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند و دیدگاه و انتظارات هواداران را هموارد مدنظر قرار دهند.

فعالیت بدنی به طور فزاینده ای بخشی از اوقات فراغت افراد است. به همین دلیل امروزه لباس ورزشی مهم ترین بخش پوشاک در جهان به شمار می آید از این حیث هدف پژوهش حاضر تاثیر آگاهی از برند و آگاهی از مد بر تجربه لذت بخش، رضایت، قصد خرید و تبلیغات دهان به دهان در خرید پوشاک ورزشی در بین دانشجویان تربیت بدنی بود. روش تحقیق حاضر توصیفی – همبستگی، از نوع کاربردی و به صورت میدانی و کتابخانه ای بود. شرکت کنندگان 367 نفر بودند که به روش تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه ی آگاهی از مد چیلدز و همکاران (2019) که متشکل از گویه های آگاهی از مد، آگاهی از برند، رضایت، قصد خرید، تبلیغات توصیه ای و تجربه لذت بخش بود را به صورت آنلاین در سایت اینترنتی پرس لاین طراحی و لینک مورد نظر در بین گروه های تلگرامی پخش گردید و پس از آن، پرسشنامه جهت تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. نتایج ارزیابی بیرونی (پرسشنامه) و بررسی مدل ساختاری نشان داد آگاهی از برند و مد بر تجربه لذت بخش خرید پوشاک ورزشی و همچنین تجربه لذت بخش نیز بر رضایت نسبت به خرید پوشاک ورزشی اثری مثبت و معنادار داشت. از سوی دیگر نتایج نشان داد رضایت از خرید بر تبلیغات توصیه ای و قصد خرید مجدد نسبت به خرید پوشاک ورزشی تاثیر مثبت و معنی داری داشت. همچنین تجربه لذت-بخش و رضایت، رابطه بین اگاهی از مد و قصد خرید، برند و قصد خرید، مد و تبلیغات توصیه ای، برند و تبلیغات توصیه ای را میانجی گری می کرد. با توجه به تاثیر تبلیغات شفاهی بر انتخاب مشتریان، باید مشتریان را ترغیب نمود تا در مورد برند مورد نظر با دوستان، بستگان و همکاران خود صحبت کنند و از تجربه موفق خود با آنها سخن به میان آورند. این امر مستلزم فراهم آوردن یک تجربه به یادماندنی برای استفاده کنندگان از طریق ارائه محصولات و خدمات مطلوب می باشد.

روش تحقیق، توصیفی – همبستگی می باشد. از لحاظ هدف، کاربردی؛ از لحاظ جمع آوری داده، میدانی؛ از نظر طول زمان اجرا، مقطعی اجرا شده است. جامعه اماری پژوهش را کلیه مصرف کنندگان کالای ورزشی دست دوم در سطح شهر سنندج تشکیل دادند. نمونه آماری در این تحقیق با توجه به شیوع ویروس کووید 19 به صورت آنلاین از بین مصرف کنندگان این محصولات در شبکه های اجتماعی جمع آوری شده است. بروارد حجم نمونه مطابق با توان آماری 8/0؛ اندازه اثر 05/0 و الفای 05/0 متناسب با متغیر های درگیر در مدل در نرم افزار اس پی اس اس سمپل پاور نسخه 3 حجم نمونه بهینه 212 براورد گردید که محقق در نهایت 238 پرسشنامه قابل قبول جمع اوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه منصوری و همکاران (1396) دیالو (2012) و سوینی و سوایت (2008) و اردم و سوات (1998) در مقیاس 5 ارزشی لیکرت بود. جهت بررسی روایی صوریی، پرسشنامه توسط چند تن از اساتید مدیریت ورزشی و دانشجویان دکتری مدیریت ورزشی مورد بررسی قرار گرفت. جهت سنجش آزمون فرضیه ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 3 اقدام شد. یافته ها حاکی از این بود که 5 فرضیه طراحی شده مورد تایید قرار گرفتند P<0.05. بطور کلی ارزش ویژه برند، جاذبه های تفریحی گردشگری، عوامل اقتصادی از جمله شاخص های موثر در تبلیغات شفاهی می باشند لذا هر اندازه که کالاهای ورزشی دست دوم از ویژگی های همچون ارزش ویژه برند، جاذبه های تفریحی گردشگری، عوامل اقتصادی در وضعیت مطلوبی برای مشتریان باشند منجر به تبلیغات شفاهی این نوع بازار در بین مصرف کنندگان و افزایش تمایل به خرید کالای دست دوم خواهد شد، هر چند مشتریان از مکان فروش کالای دست دوم ناراضی هستند.

هدف از این پژوهش شناسایی تاثیر رسانه های اجتماعی (چاپی، الکترونیک، نوین) در گرایش دانشجویان اقلیم کردستان عراق به اوقات فراغت ورزشی بود. پژوهش از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی- همبستگی و از نظر گردآوری اطلاعات به شکل میدانی صورت گرفت. جامعه آماری در این تحقیق دانشجویان دانشگاه های اقلیم کردستان عراق بودند که نمونه آماری به روش نمونه-گیری خوشه ای و به تعداد 340 نفر براساس قانون مدل معادلات ساختاری از بین چهار دانشگاه (دانشگاه حلبجه، دانشگاه سلیمانیه، دانشگاه صلاح الدین و دانشگاه دهوک) اقلیم کردستان انتخاب شدند. از تعداد کل پرسش نامه های توزیع شده، 361 پرسش نامه به محقق عودت داده شده که از این تعداد نیز داده های مربوط به 340 پرسش نامه قابلیت تجزیه و تحلیل را داشتند و قابل ارزیابی بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه صادقیان و همکاران (1393)، با طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شد. بخش اول پرسشنامه شامل ویژگی های فردی و جمعیت شناختی و بخش دوم آن شامل 20 سوال با 4 خرده مقیاس (آگاهی-سازی، اطلاع رسانی، ایجاد نگرش و تغییر رفتار) می شود. برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون چولگی و کشیدگی استفاده شد. روایی متغیرها با استفاده از تحلیل عاملی سنجیده شد و در نهایت هر فرضیه با مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Amos آزمون شد، و نتایج به دست آمده فرضیه های پژوهش را تائید کرد. یافته های حاصل از آمار توصیفی نشان داد که بیشتر آزمودنی های این پژوهش با 8/53 درصد در مقطع کارشناسی، 3/35 درصد کارشناسی ارشد و 8/10 درصد دارای مدرک دکتری این تعداد شامل دانشجویان دکترای تمامی رشته های حاضر در دانشگاه های مورد بررسی بودند. براساس یافته ها و اطلاعات حاصل از پرسش نامه های جمع آوری شده آنان، بیشتر دانشجویان شرکت کننده در پژوهش حاضر دارای شغل آزاد (7/36 درصد)، 8/30 درصد کارمند و 5/32 درصد نیز بیکار بودند. همچنین 3/32 درصد از دانشجویان حداقل دو روز در هفته تمرین ورزشی انجام می دهند. در نهایت و براساس نتایج بدست آمده از هریک از فرضیات تحقیق در تاثیرگذاری رسانه های اجتماعی هریک از ابعاد آن یعنی چاپی، الکترونیک و نوین بر گرایش دانشجویان به اوقات فراغت ورزشی، به صورت کلی رسانه‎های اجتماعی به میزان (81/0) بر گرایش دانشجویان به اوقات فراغت ورزشی تاثیر مثبت و معناداری دارد. از طرف دیگر، از بین ابعاد رسانه های اجتماعی، رسانه های نوین، الکترونیکی و چاپی به‎ترتیب با ضرایب رگرسیونی (80/0)، (/072) و (62/0) بیشترین تاثیر را بر گرایش دانشجویان اقلیم کردستان عراق به اوقات ورزشی داشتند. با توجه به پژوهش صورت گرفته و نتایج حاصل از تحلیل داده ها می توان گفت رسانه های اجتماعی بر تمایل دانشجویان به اوقات فراغت ورزشی با ضریب (81/0 )، تاثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی تاثیر مثبت رسانه های چاپی بر تمایل دانشجویان با ضریب تاثیر (62/0 ) تایید شد. همچنین رسانه های الکترونیک و نوین به ترتیب با ضرایب تاثیر(72/0) و (80/0)، تاثیر مثبت و معناداری بر تمایل دانشجویان به اوقات فراغت ورزشی داشتند. با ایجاد شرایط مطلوب می توان استعدادهای دانشجویان را در بخش های مختلف ورزشی شناسایی کرده و تلاش کنند انگیزه متناسب با رویدادهای مختلف را در دانشجویان ایجاد کنند. همچنین مسئولان و مدیران در بخش فعالیت رسانه ها بر اهمیت ورزش در ایجاد و ارتقای سلامت دانشجویان تاکید کرده و سعی در کمک به ارتقای نگرش مثبت به ورزش در جامعه داشته باشند و نیز مدیران در بخش مربوط به اوقات فراغت دانشجویان باید در برنامه ریزی برای زمان و مکان مناسب جهت اطلاع رسانی های مربوط به ورزش در بین دانشجویان اهتمام ورزیده و به وظایف خود در این راستا واقف باشند. که بدون شک آگاهی و دانش مدیران و کارشناسان مربوطه در بخش رسانه و اوقات فراغت می-توانند نقش مهمی را در ارتقای اهمیت ورزش در بین دانشجویان داشته باشد و رسانه ها در این بین نقشی تعیین کننده در ایجاد فرهنگ سازی و اهمیت اوقات فراغت ورزشی می توانند ایفا کنند.

پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر عوامل انگیزشی بر مصرف ورزش دانشجویان دختر دانشگاه کردستان انجام گرفت. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی پیمایشی بوده که در آن متغیرهای تحقیق از طریق روایی سازه تعیین شدند. لذا از نظر هدف این تحقیق کاربردی است که به صورت میدانی توسط محقق انجام گرفت. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 1398-1397 بودند (5000 N ≅ ). حجم نمونه در این تحقیق 320 نفر برآورد گردید که بصورت تصادفی جمع اوری گردید و در نهایت برای ارائه مدل اندازه گیری پس از بررسی داده های پرت و نامناسب 306 نفر به عنوان نمونه تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار اندازه گیری تحقیق پرسشنامه ی 27 سوالی محقق ساخته بود که توسط محقق و استاد راهنما طراحی گردید، در این میان 22 سوال مربوط به سنجش متغیرهای تحقیق و 5 سوال جهت بررسی وضعیت دموگرافیک پاسخ دهندگان طراحی شده بود. کلیه سوالات براساس مقیاس پنج ارزشی لیکرت برای سنجش متغیرها بود. جهت بررسی و سنجش مدل بیرونی پژوهش با توجه به ماهیت اکتشافی بودن آن از نرم افزار اسمارت پی آل اس جهت بررسی پایایی، روایی همگرایی و روایی واگرایی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل انگیزشی بر مصرف ورزش دانشجویان دختر دانشگاه کردستان تاثیر دارد. به این صورت که از میان 5 مولفه ی عوامل انگیزشی، عامل تعامل و شناخت اجتماعی با ضریب بتای 365/0؛ عامل سلامتی با 277/0؛ رقابت ورزشی با 241/0؛ پیشرفت در مهارت با 232/0 و عامل نشاط وشادابی با 21/0 درصد به ترتیب از جمله انگیزاننده های مصرف ورزشی دختران می باشد. به بیانی هر چقدر عوامل انگیزشی دانشجویان دختر دانشگاه کردستان افزایش یابد، میزان مصرف ورزش آن ها نیز افزایش پیدا می کند.

در هر سازمانی، چه تولیدی و چه خدماتی، مهم ترین عامل برای حفظ و رشد سازمان مشتریان آنند، چنانچه اگر سازمان در جلب رضایت و وفاداری آنان موفق شود و بتواند آنان را حفظ کند، زمینه رشد و بقای طولانی مدت خود را مهیا کرده است تحقیق حاضر قصد دارد تا به بررسی ارتباط کیفیت خدمات با رضایتمندی، وفاداری و قصد آتی مشتریان باشگاه های بانوان استان کردستان بپردازد جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دختران شرکت کننده در باشگاه های خصوصی استان کردستان بود. بر اساس این فرمول تعداد نمونه 384نفر مشخص شد برای تجزیه و تحلیل های آماری از نرمافزار آماری Spss22و AMOS22استفاده شد یافته های تحقیق نشان داد که ویژگی شخصیتی به رضایتمندی به میزان 45 درصد اثر دارد و ویژگی شخصیتی به قصد حضور 34درصد اثرگذار است. به طور کلی می توان گفت سئولان و مدیران باشگاه ها با تعهد به قول های داده شده و ارائه خدمات ملموس تر به مشتریان شرکت کننده و اهدای هدایایی به مشتریان وفادار، می توانند نقش بارزتری را در جهت رضایت این افراد، نگهداری مشتریان وفادار و دائمی و سودآوری حاصل از حضور مجدد آن ها ایفا کنند

هدف: با توجه به اهمیت روزافزون فعالیت فیزیکی و سلامت بانوان و نقش مهم مدیریت استراتژیک در جذب این افراد، در این پژوهش، اثر مدل برنامه ریزی استراتژیک هاکس برجذب مشتریان خانم در استخرهای ورزشی مورد بررسی قرار گرفت. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی بوده و از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل افراد شناگر بانو حرفه ای و غیرحرفه ای در استخرهای سرپل زهاب، اصفهان و تهران بود که جمعاً 200N = نفر بود که تمامی آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه مدل استراتژیک هاکس با توجه به محیط ورزشی و مدیریت استخرها و با استفاده از نظر صاحب نظران بازگردان شد. در ابتدای پژوهش، برای تعیین روایی صوری، پرسشنامه پژوهش بین 9 نفر از اساتید و دانشجویان دکتری مدیریت و برنامه ریزی ورزشی جهت اعمال نظر مورد تائید قرار گرفت. همچنین برای تعیین پایایی، ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 849/0 به دست آمد. نتایج: بر اساس نتایج هر سه عوامل بهترین خدمات با ضریب تاثیر 85/0، رفع موانع داخلی استخرها با ضریب تاثیر 22/0 و راه حل های کلی مشتری با ضریب تاثیر 30/0 می تواند تاثیرگذار در افزایش جذب مشتریان خانم به استخرهای ورزشی باشد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد مدل برنامه ریزی استراتژیک هاکس با در نظر گرفتن سه مولفه رفع موانع داخلی سازمان، ارائه بهترین خدمات و راه حل های کلی مشتریان یک مدل برنامه ریزی جامع باشد و ممکن است یک راه کار مناسب برای مدیران سازمان های ورزشی به خصوص استخرهای ورزشی در جذب بانوان باشد.

پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های بازاریابی پنهان در ورزشگاه های ایران از طریق تماشاجیان صورت گرفته است. این مطالعه به روش آمیخته و به صورت طرح متوالی اکتشافی انجام شد. برای این منظور در مرحله کیفی به افراد دارای تجربه زیسته مراجعه و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته به جمع آوری اطلاعات از آن ها پرداخته شد و روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود. نمونه آماری با توجه به اشباع نظری محقق مشخص شد. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها تا اشباع نظری انجام گرفت و بعد از سه مرحله کدگذاری، مولفه های در مرحله کدگذاری گزینشی استخراج گردید. در مرحله کمی پرسشنامه ای بر اساس مولفه های به دست آمده طراحی شد و در بین نمونه های تحقیق توزیع و جمع آوری شد و مقایسه زوجی مولفه ها صورت گرفت و رتبه بندی مولفه ها به دست آمد. در مرحله کیفی از نرم افزار تحلیل داده های کیفیNvivo10 و در مرحله کمی از نرم افزار Expert choice11 استفاده شد

هدف از این پژوهش شناخت عوامل تسهیل کننده بر سبک تصمیم گیری خریداران آنلاین محصولات ورزشی در استان تهران بود. تحقیق از نظر نحوه گرد آوری اطلاعات توصیفی- همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق را افرادی شامل شده است که به صورت آنلاین محصولات ورزشی را خریداری کرده اند. تعداد نمونه آماری تحقیق با توجه به گستردگی جامعه برای محقق مشخص نبوده و بر این اساس و با توجه به این که معادلات ساختاری در تحقیق مورد استفاده قرار گرفت میزان نمونه برای هر سوال 10 نفر در نظر گرفته شد که جمعا 250 پرسشنامه به صورت آنلاین و میدانی توزیع گردید که از این تعداد 220 پرسشنامه صحیح به دست آمد که تعداد قابل قبولی بعد از طی دوره های متعدد میدانی و آنلاین توسط محقق بوده است. ابزار اندازه گیری متغیرهای تحقیق پرسشنامه جانگ یون لی (2009) بود که پس از تایید روایی صوری و محتوایی آن توسط استا راهنما و همچنین پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (اطلاعات محصولات 89%، اطلاعات فروشگاه 81%، تصمیم گیری 91%، انگیزه خرید 89%) مورد استفاده قرار گرفت. در روش های آماری از آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی تاییدی و آزمون معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص ها دارای ارزش مطلوب و نشان دهنده تایید مدل هستند. با توجه به نتایج می توان گفت که اطلاعات مربوط به محصولات ورزشی بر سبک تصمیم گیری 46%، اطلاعات مربوط به فروشگاه های آنلاین بر سبک تصمیم گیری 45%، انگیزه های خرید بر سبک های تصمیم گیری41% اثر داشته اند. در نتیجه می توان گفت که به ترتیب اطلاعات مربوط به محصولات ورزشی، اطلاعات مربوط به فروشگاه های آنلاین و در نهایت انگیزه های خرید بیشترین میزان تاثیر را بر سبک تصمیم گیری مصرف کنندگان آنلاین دارا هستند.

پژوهش حاضر با هدف تحلیل سلسله مراتبی مدل مفهومی نحوه گزارشگری زنده لیگ برتر فوتبال از دیدگاه هواداران صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و روش تحقیق آن از نوع آمیخته متوالی اکتشافی است که در دو بخش کیفی و کمی به صورت مرحله ای انجام گرفت. در بخش کیفی به روش پدیدار شناسی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل هوادارانی است که حداقل 50 % از بازی های لیگ برتر فوتبال ایران را تماشا کرده اند. همچنین از مصاحبه نیمه ساختار یافته با هر دو گروه برای گرداوری داده ها استفاده شد. روش انتخاب مشارکت کنندگان، روش هدفمند بود و تعداد مشارکت کنندگان با توجه به اشباع نظری محقق انتخاب شد. بعد از تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت. 6 مولفه اصلی در مرجله گدگذاری گزینشی به دست آمد. برای تایید نهایی میزان برتری هر کدام از این مولفه ها نسبت به دیگری، در مرجله کمی پرسشنامه AHP بر اساس مولفه های بدست امده طراحی شد و در اختیار خبرگان در این زمینه قرار گرفت و مقایسه زوجی مولفه ها صورت گرفت و وزن نسبی و مطلق مولفه ها به دست آمد. در مرحله کیفی از نرم افزار تحلیل داده کیفی NVivo 10 و در مرجله کمی از نرم افزار EPERT CHOICE استفاده شد. نتایج نشان داد که اهمیت و وزن سایر مولفه ها به این ترتیب است: 1. ویژگی های فردی و. اکتسابی گزارشگر، 2. اطلاعات، 3. سبک گزارشگر، 4. تحلیل، 5. مقبولیت، 6. جانبداری

هدف از این پژوهش ارائه مدل تاثییر مدیریت دانش بر عملکرد هیات های ورزشی از طریق مفاهیم نوآوری در خدمات بود. پژوهش از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی- همبستگی و از نظر اجراء میدانی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه اعضای هیات رئیسه هیات های ورزشی در استان های شمال غرب کشور بودند. پرسشنامه تحقیق از طریق کانال های تلگرامی ادارات ورزش وجوانان هریک از استان ها در اخیار جامعه آماری تحقیق قرار گرفت. پس از برگشت داده ها تعداد 266 پرسشنامه برای انجام تجزیه و تحلیل آماری مناسب بود. بمنظور اندازه گیری مدیریت دانش، از پرسشنامه های چن و هوانک(2007)، ماسا و تستا(2009)، فونگ و چوی(2009) استفاده شد. نگرش به نوآوری توسط پرسشنامه ویناند وهمکاران (2013)، نوآوری باز توسط 4سوال محقق ساخته، و متغییر نوآور بودن با استفاده از پرسشنامه های ویناند و همکاران (2017،2013) سنجیده شدند. و بمنظور بررسی متغیر عملکرد سازمانی از پرسشنامه های ویناند و همکاران(2010) و کاپلان و نورتون(1992) استفاده گردید. پس از تایید روایی صوری و محتوایی پرسشنامه های تحقیق توسط اساتید، پایایی درونی آنها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. از آمار توصیفی برای بررسی ویژگی های دموگرافیک نمونه تحقیق و از آمار استنباطی برای آزمون تحلیل عاملی تاییدی و آزمون معادلات ساختاری برای آزمون فرضیات استفاده شد. نتایج نشان داد که مدیریت دانش بر نوآور بودن هیات های ورزشی، ونوآور بودن بر عملکرد سازمانی آنها تاثییر مثبت ومعناداری دارد. همچنین نوآوربودن، نقش میانجی نیز در رابطه بین مدیریت دانش وعملکرد سازمانی ایفا می کند. بعلاوه نتایج نشان داد که مدیریت دانش بر نوآوری باز، و نوآوری باز بر نوآور بودن تاثییر مثبت ومعناداری دارند. در نتیجه نوآوری باز و نوآور بودن، رابطه بین مدیریت دانش وعملکرد سازمانی را میانجیگری می کنند. در نهایت، نتایج گویای آن بود که مدیریت دانش بر نگرش به نوآوری، و نگرش به نوآوری بر نوآور بودن تاثییرگذار می باشد. در نتیجه نگرش به نوآوری و نوآور بودن، رابطه بین مدیریت دانش وعملکرد سازمانی را میانجیگری می کنند. بنابراین می توان گفت که مدیریت دانش بر عملکرد هیات های ورزشی هم بطور مستقیم وهم از طریق مفاهیم نوآوری در خدمات اثرگذار می باشد. بنابه نتایج تحقیق، نگرش به نواوری بیش از نوآوری باز منجر به نوآور بودن و در نتیجه افزایش عملکرد هیات های ورزشی می شود. هیات های ورزشی بایستی با برنامه های مناسب در نگرش مدیران خود تغییر ایجاد کرده تا تمایز و نوآوری درارائه خدمات داشته باشند. بدین منظور سرمایه گذاری در مدیریت دانش عاملی بسیار حیاتی بوده که درنهایت منجر به عملکرد عالی هیات های ورزشی در قبال مشتریان، توسعه ورزش قهرمانی و همگانی و بهبود فرآیندهای داخل سازمانی می شود.

امروزه نقش بازاریابی در حوزه ی ورزش و فعالیت های مرتبط با ورزش بر کسی پوشیده نیست، در سال های اخیر رویکرد جدیدی با عنوان "بازاریابی حسی " در علم بازاریابی ظهور کرده است و اکنون سازمان های زیادی در تلاش اند از این روش در تبلیغات خود استفاده کنند. ورزش-های ماجراجویانه به عنوان حوزه ی جدیدی از فعالیّت های ورزشی با رشد فن آوری و تغییرات سبک زندگی انسان ها، در دنیا و در کشور ما رو به فزونی است. لذا سرمایه گذاری در امر تبلیغ و انجام بازاریابی اصولی برای این رشته ها باعث رشد و توسعه ی گردشگری ماجراجویانه می شود. هدف از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های تبلیغاتی موثر بر جذب مخاطبان ورزش های ماجراجویانه بر مبنای بازاریابی حسی است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و روش تحقیق آن از نوع آمیخته متوالی اکتشافی است که در دو بخش کیفی و کمّی به صورت مرحله ای انجام گرفت، در بخش کیفی، به روش پدیدارشناسی انجام شد. جامعه ی مورد مطالعه شامل دو گروه: 1.ورزشکاران ماجراجو (در رشته های پاراگلایدر و دوچرخه سواری کوهستان) 2.خبرگان حوزه ی بازاریابی و گردشگری ورزشی بودند. از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با هردو گروه برای گردآوری داده ها استفاده شد. روش انتخاب مشارکت کنندگان روش هدفمند بود و تعداد مشارکت کنندگان با توجه به اشباع نظری محقق مشخص شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. یکی از اهداف اختصاصی پژوهش شناسایی حس های اصلی بازاریابی حسی برای جذب مخاطبان ورزش های ماجراجویانه بود که با مصاحبه با ورزشکاران و تحلیل داده های حاصل از آن به دست آمد. نتایج نشان دهنده ی برتری حس های بینایی، شنوایی و لامسه ی ورزشکاران ماجراجو در دو رشته ی منتخب بود. در بخش خبرگان به دلیل ناشناخته بودن مولفه های تبلیغاتی بازاریابی حسی در کشور، اطلاعات نیاز به مقایسه برای تایید نهایی میزان برتری هرکدام از مولفه ها نسبت به دیگری داشت؛ لذا در گام کمّیِ پژوهش با استفاده از مولفه های نهایی به دست آمده در بخش کیفی در گروه خبرگان، پرسش نامه AHP طراحی و برای رتبه بندی و مقایسه ی مولفه ها در اختیار آن ها قرار داده و جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از نرم افزار NVivo10 و در گام کمّی از نرم افزار Expert Choice استفاده شد. نتایج با توجه به مقایسه و رتبه-بندی نشان دهنده ی برت

هدف از این پزوهش ارائه مدل تحلیل عاملی موانع بازاریابی ورزشی استان کردستان بود. این پزوهش از نظر هدف کارذبردی و از نظر جمع اوری داده ها میدانی که در زمره پزوهش های توصیفی - پیمایشی قرار دارد. جامعه اماری شامل روسای ادرات ورزش و جوانان، روسای هیئت های ورزشی، مربیان، مدیران باشگاه ها و ورزشکاران بودند که 300 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتاخاب شدند. که پس از کنار گذاشتن نمونه های ناقص و مخدوش شده 288 پرسشنامه قابل قبول مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار اندازه گیری پرسشنامه تلفیقی از قاسمی و همکاران(1394) و دلدار و همکاران(1388) بود. جهت بررسی روایی سوری و محتوایی پرسشنامه توسط چندتن از اساتید مدیریت ورزشی بررسی و پس از اصلاحات مورد نظر پخش شد. همچنین برقراری روایی همگرایی و روایی واگرایی حاکی از مناسب بودن روایی و پایایی سازه های ابزار تحقیق در جامعه مورد مطالعه داشت. جهت ازمودن فرضیات تحقیق از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. شاخص RMSEA حاکی از مطلوبیت مدل در جامعه مورد مطالعه داشت. یافته ها نشان دادند بین دیدگاه زنان و مردان در شاخص اقتصادی با توجه به نتایج Z-score با اطمینان 0.95 تفاوت معناداری مشاهده شد. این در حالی بود که در بین سایر شاخص ها تفاوت معناداری مشاهده نشد همچنین از نظر ارائه مدل عوامل اقتصادی(0.43)، حقوقی(0.65)، محیط(0.87)، ساختاری(0.65) و مدیریتی(0.61) بودن که به عنوان موانع بازاریابی ورزشی در استان کردستان مورد تایید قرار گرفتند که عامل محیطی به عنوان مهم ترین عامل از میان سایر عوامل در استان کردستان شناخته شد. به طور کلی می توان گفت یکی از راه کارهای موفقیت جهت بهبود و توسعه صنعت و خدمات ورزش کاهش موانع اقتصادیف محیطی، ساختاری، مدیریتی و حقوقی است که متولیان امر می توانند با برطرف کردن و اماده کردن بستر مناسب این شاخص ها در استان به این امر دست پیدا کنند.

هدف این پژوهش بررسی میزان تاثیر ابعاد تجربه مشتری بر رضایت و وفاداری مشتریان با میانجی گری ارزش تجربه شده در مجموعه های ورزشی است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل استفاده کنندگان از خدمات الکترونیک ورزشی در غرب کشور بود که از بین دانشجویان سه شهر همدان، سنندج و کرمانشاه (غرب کشور) انتخاب شدند. تعداد، 400 پرسشنامه از پاسخگویان به صورت تصادفی جمع آوری و به عنوان نمونه برای تجزیه و تحلیل آماری در نظر گرفته شدند. برای بررسی پایایی و روایی آزمون از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی و برای ارزیابی مدل و فرضیه ها از معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و Amos استفاده شد. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان از تاثیر معنادار کیفیت خدمات الکترونیکی ورزشی بر نوآوری دارد. همچنین رابطه معناداری بین کیفیت خدمات الکترونیکی ورزشی، رضایت و وفاداری از طریق نوآوری وجود دارد و همه فرضیه های پژوهش مورد تایید قرار گرفتند.

هدف از این پژوهش بررسی میزان تاثیر ابعاد تصویر برند ورزشکار بر وفاداری هواداران بود. پژوهش از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی- همبستگی و از نظر گردآوری اطلاعات میدانی بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه کردستان بودند و بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 368 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از برگشت دادهها تعداد 349 (95/0 درصد) پرسشنامه برای انجام تجزیه و تحلیل آماری مناسب بود. ابزار اندازهگیری متغیرهای تحقیق پرسشنامه آرایی و همکاران(2013) و آرایی و همکاران(2014) برای اندازهگیری ابعاد تصویر برند ورزشکار و پرسشنامه هارت (2015) برای اندازهگیری وفاداری هواداران بود که پس از تایید روایی صوری و محتوایی آن توسط اساتید و همچنین پایایی درونی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (عملکرد ورزشی: 88%، ظاهر جذاب: 88%، سبک زندگی بازارپسند: 81% و وفاداری هواداران: 89%)، مورد استفاده قرار گرفت. در روشهای آماری از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. عملکرد ورزشی بر وفاداری هواداران 19%، ظاهر جذاب بر وفاداری هواداران 17%، سبک زندگی بازارپسند بر وفاداری هواداران 54% اثرگذار است. در نتیجه میتوان گفت که ابعاد تصویر برند ورزشکار به ترتیب سبک زندگی بازارپسند، عملکرد ورزشی و ظاهر جذاب بر وفاداری هواداران بیشترین تاثیر را دارند. یافتههای پژوهش حاضر حاکی از این است که بعد سبکزندگی بازارپسند بیشترین تاثیر را در وفاداری هواداران ورزشکاران دارد. بنابراین ورزشکاران میتوانند برای افزایش تعداد تماشاچیان و وفاداری هرچه بیشتر هواداران خود با شرکت در فعالیتهای اجتماعی، خیرخواهانه، فرهنگی و انجام رفتارهای مورد پسند جامعه، برقراری ارتباط با هواداران، تقدیر و تشکر از آنان و دوری از انجام رفتارهای نامناسب، غیر اخلاقی و خلاف عرف جامعه، بعد سبک زندگی بازارپسند خود را تقویت کرده و تداعی مثبت هر چه بیشتر تصویر برند خود در ذهن هواداران را به وجود آورند و سبب ایجاد، حفظ و گسترش وفاداری در هواداران خود باشند.

هدف از این پژوهش بررسی میزان تاثیر رسانه تصویری بر بعد نگرش تداعی برند در لیگ برتر فوتبال از دیدگاه بینندگان بود. تحقیق از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی- همبستگی و از نظر گرداوری اطلاعات میدانی بود. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دانشگاه کردستان بود و نمونه آماری به صورت تصادفی انتخاب شد. پس از آن تعداد 460 پرسشنامه توزیع گردید که تعداد 400 مورد برای انجام تجزیه و تحلیل آماری مناسب بود. ابزار اندازه گیری متغیرهای تحقیق پرسشنامه ترکیبی قاسمی(1392)، عابدی(1390) برای اندازه گیری تاثیر رسانه تصویری و پرسشنامه سهرابی و همکاران (1392) و گلادن و فانک (2001) برای اندازه گیری نگرش تداعی برند بود که پس از تایید روایی صوری و محتوایی آن توسط اساتید و همچنین پایایی درونی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (رسانه تصویری: 79%، نگرش شناختی تداعی برند: 77%، نگرش عاطفی تداعی برند: 77% و نگرش رفتاری تداعی برند: 80%)، مورد استفاده قرار گرفت. در روش های آماری از آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی تاییدی و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که شاخص ها دارای برازش مطلوب و نشان دهنده ی تایید مدل می باشند. با توجه به نتایج می-توان گفت که رسانه تصویری بر نگرش شناختی تداعی برند 69%، رسانه تصویری بر نگرش عاطفی تداعی برند 81%، رسانه تصویری بر نگرش رفتاری تداعی برند 92% اثرگذار است. در نتیجه می توان گفت که رسانه تصویری به ترتیب بر، نگرش های رفتاری، عاطفی و شناختی بیشترین تاثیر را دارد. بنابراین با توجه به این که رسانه تصویری بر نگرش رفتاری تداعی برند بیشترین تاثیر را داراست مسئولین صداو سیما با مسئولین سازمان لیگ برتر باید نهایت همکاری و انعطاف در روابط مابین را داشته باشند که شاهد افزایش تعداد تماشگران و تماشاچیان مسابقات لیگ برتر بوده که به نفع دو طرف خواهد بود(خصوصا بعد مالی) و باعث بیشتر شدن ارزش ویژه لیگ برتر می شود.

پزوهش حاضر با هدف تعیین میزان دانش و نگرش تماشاچیان لیگ برتر فوتبال کشور نسبت به بازاریابی پنهان با توجه به روش تحقیق توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را تماشاچیان شامل کلیه تماشاچیان لیگ برتر فوتبال کشور بود. با توجه به نامشخص بودن حجم جامعه، نمونه آماری به صورت تصادفی و در دسترس از بین تماشاچیان حاضر در ورزشگاه فوتبال غدیر در استان خوزستان واقع در شهر اهواز به تعداد 236 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط اساتید متخصص مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای تی تک نمونه، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد که دانش و و نگرش تماشاچیان نسبت به بازاریابی پنهان کمتر از حد بهینه است (میانگین 3) و اینکه تماشاچیان نسبت به بازاریابی پنهان بی تفاوت هستند. همچنین نتایج این پزوهش حاکی از آن است که تنها در مولفه دانش مرتبط با بازاریابی پنهان و آن هم تنها در متغیرهای جمعیت شناختی؛ سابقه ی تماشاچی بودن و سطح تحصیلات نسبت به بازاریابی پنهان ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج این پژوهش هر چند تا حدودی آگاهی و نگرش تماشاچیان نسبت به بازاریابی پنهان را مشخص نمود، همچنین نشان داد که جامعه برای آگاهی و درک بیشتر تماشاچیان و ارائه دیدگاه صحیح در جهت جذب حامیان مالی و حمایت از آنان برای سرمایه گذاری در ورزش فوتبال کشور به راهبردهای قانونمندتر و تحقیقات بیشتر در زمینه بازاریابی پنهان نیاز دارد.

مربیان از عوامل مهم در موفقیت و شکست تیم های ورزشی محسوب می شوند. به همین دلیل انتخاب مربیان زبده، بسیار مهم و مستلزم داشتن معیارها و ویژگی هایی است که با استفاده از آنها می توان مناسب ترین افراد را برای هدایت و رهبری تیم برگزید. هدف از این پژوهش، معیارهای انتخاب مربیان تیم ملی کشتی از دیدگاه مدیران، ورزشکاران و مربیان بود . جامعه آماری این پژوهش را تعداد 92 نفر از مدیران، ورزشکاران و مربیان فعال در رشته کشتی تشکیل دادند. براساس الگوریتم پژوهش، نخست به تعیین معیارهای انتخاب مربیان تیم ملی پرداخته شد. برای تعیین معیارهای انتخاب مربیان تیم ملی از تکنیک AHP و ساختن درخت سلسله مراتبی، انجام مقایسات زوجی و محاسبه وزن ها استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که در بین شاخص های عوامل فنی شاخص (قابلیت مربیگری در تمامی رده های مختلف سنی) دارای بالاترین رتبه و داشتن مدرک معتبر مربیگری و در نهایت آشنایی با قوانین و مقررات و احترام به داوری دارای پایین ترین رتبه بود. همچنین نتایج نشان داد که وی‍ژگی های مدیریتی دارای بالاترین رتبه برای انتخاب مربیان تیم ملی و در اولویت قرار دارد.

پایبندی اعضای هیات علمی تربیت بدنی به اصول اخلاق حرفه ای در تدریس و دور بودن از انحرافات سازمانی، هم از منظر توسعه فرهنگ سازمانی و هم از منظر انتقال صفات برجسته انسانی به دانشجویان و در نتیجه اشاعه آن در جامعه، بسیار حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش پیش-بینی میزان اخلاق حرفه ای در تدریس و انحراف سازمانی بر اساس ارزش های فردی در اعضای هیات علمی تربیت بدنی بود. روش تحقیق از نوع همبستگی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه پژوهشی 35 نفر از اعضای هیات علمی تربیت بدنی منطقه غرب کشور بودند که به عنوان نمونه تحقیق در نظر گرفته شدند که از این تعداد 25 نفر (71%)در تحقیق شرکت نمودند. ابزار اندازه-گیری سه پرسشنامه اخلاق حرفه ای در تدریس اله ویسی، انحراف سازمانی رابینسون و بنت و ارزش های فردی روکیچ بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون فریدمن و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، بین ارزش های فردی با اخلاق حرفه ای در تدریس ارتباط معنا دار بود (002/0=p) و به ازای هر یک درجه تغییر در ارزش های فردی36% تغییرات در اخلاق حرفه ای ایجاد گردید.اما بین ارزش های فردی با انحراف سازمانی ارتباط معنا داری نبود ( 260/0=p) و ارزش های فردی پیش بین کننده انحراف سازمانی نیست. پس تقویت ارزش های فردی از قبیل سخت کوشی، خلاقیت، وظیفه شناسی و خوش رو بودن می تواند اخلاق حرفه ای در تدریس اساتید را بهبود ببخشد.

هدف از انجام این پژوهش، شناسایی ارتباط عوامل فردی، تجربی و موقعیتی با نحوه عملکرد داوران سوپر لیگ کبدی ایران بود. مطالعه از نوع همبستگی و جامعه آماری متشکل از 200 داور کبدی بود که از میان آنها 103 نفر به طور تصادفی انتخاب و با پرکردن پرسشنامه آندریو (با پایایی 0/83) مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که بین عوامل فردی، تجربی و موقعیتی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. (p<0.05). همچنین، اگرچه ترکیبی از عوامل فردی، تجربی و موقعیتی می توانستند عملکرد داوران سوپر لیگ کبدی ایران را پیش بینی کنند، اما فقط جزء مربوط به عوامل فردی اثر رگرسیونی معنادار بر عملکرد داوران داشت. یافته های این پژوهش مبنی بر معناداری عوامل فردی، تجربی و موقعیتی با عملکرد داوران، بر لزوم توجه به این عوامل به منظور ارتقاء سطح عملکرد داوران دلالت دارد.

هدف این تحقیق بررسی تاثیر 8 هفته تمرین هوازی توام با موسیقی بر کیفیت زندگی زنان دیابتی نوع دو بود. نمونه ی اماری این پژوهش را 20 زن دیابتی عضو کلینیک دیابت شهرستان ایذه و فاقد بیماری خاص دیگری بودند.ازمودنی هایی که قادر به انجام فعالیت بدنی این تحقیق بودند به طور تصادفی در دو گروه تجربی1 و 2 قرار گرفتند گروه تجربی 1 فقط تمرینات هوازی و گروه تجربی 2 تمرینات هوازی همراه با موسیقی را انجام دادند همه ی ازمودنی ها قبل و بعد از تمرینات پرسش نامه کیفیت زندگی را تکمیل کردند.گروه های تجربی هفته ای 3 جلسه و به مدت 8 هفته در تمرینات هوازی شرکت نمودند. تمرینات شامل سه بخش گرم کردن اجرای تمرین هوازی بخش اصلی تمرین و در پایان برگشت به حالت اولیه بود که ضمن اجرای هر سه بخش موسیقی پخش شد برای تجزیه و تحلیل داده ها ازنرم افزار spss نسخه 16 استفاده شد

در این تحقیق ارتباط سبکهای تفکر مربیان با میزان رضایت ورزشکاران از دیدگاه تکواندوکاران لیگ برتر تکوتندو ایران مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق از نوع همبستگی و از نظر هدف نیز کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه تکواندو کاران حاضر در لیگ برتر تکواندو ایران بودند که با توجه به مشارکت جامعه آماری تحقیق و تعداد پرسشنامه های کامل شده، کل افراد جامعه (60 نفر تکواندو کار) جزء نمونه تحقیق بودند. نمونه های تحقیق به پرسشنامه های سبک تفکر استرنبرگ که شامل 40 سوال در 5 مقیاس لیکرت از (خیلی کم، کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد) و پرسشنامه رضایتمندی ورزشکاران که شامل 15 سوال بود و میزان رضایتمندی ورزشکاران را در 4 بعد از دیدگاه ورزشکار اندازه گیری می کرد پاسخ دادند. گزینه های پرسشنامه رضایتمندی ورزشکار نیز دارای یک سیستم پنج ارزشی لیکرت (امتیاز 1، کانلاً موافقم و امتیاز 5، کاملا مخالفم) بود. در یک مطالعه راهنما ثبات درونی پرسشنامه سبک های رهبری مربیان r=0.83 و پرسشنامه رضایتمندی ورزشکاران r=0.91 برآورد گردید. کلیه فرضیه ها با آزمون آماری ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون و برای بررسی میزان پیش بینی متغیر ملاک توسط متغیرهای پیش بین، از آزمون رگرسیون گام به گام استفاده شد. داده ها در سطح معنی داری p=0.05 و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های تحقیق رابطه معنی داری را بین سبک های تفکر آزاد اندیش، اجرایی و قانونی مربیان با رضایت ورزشکاران نشان داد ولی بین سبک محافظه کار و قضایی با رضایتمندی رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنین از یافته ها مشخص شد که بین کلیه خرده مقیاسهای سبک تفکر ارتباط معنی داری وجود دارد و از خرده مقیاس های سبک تفکر خرده مقیاس های آزاد اندیش (B=0.439)، قانونی (B=0.711) و اجرایی (B=0.396) قدرت پیش بینی رضایت را دارند اما خرده مقیاس های محافظه کار و قضایی توانایی پیش بینی رضایت را نداشتند.

پژوهش حاضر به منظور تاثیر تکنیک ازادسازی هیجان بر اضطراب و عملکرد تیراندازان برتر انجام گرفت 16 نفر تیرانداز برتر دختر با میانگین سنی 21-23 سال به صورت هدفمند انتخاب و سپس به شکل تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند برای سنجش عملکرد از سیبل 10*10 و تفنگ بادی استاندارد استفاده شد برای سنجش اضطراب از پرسشنامه لاضطراب ورزشی که سه مولفه اضطراب بدنی نگرانی و اختلال در تمرکز را می سنجید استفاده شد هر دو گروه در دو دوره 20 شلیک را انجام می دادند و قبل و بعد از تمرینات پرسشنامه را پر می کردند ولی گروه تجربی قبل از شروع شلیک ها تکنیک ازادستازی هیجانم روی انها انجام شد هر دو گروه هشت هفتهخ و هفته ای سه بار پروتکل را اجرا می کردند جهت تحلیل داده ها از از امار توصیفی و امار استنباطی استفاده شد.

امروزه بنگاه هایی در کسب سود موفق می گردند که در جلب رضایت مشتریان خود در بازارهای هدف بیش تر تلاش نمایند.خریداران امروز باانبوهی از محصولات مواجه هستند و انتظارات آن ها در مورد کیفیت کالاها و خدمات با گذشته تفاوت زیادی دارد.باتوجه به این واقعیت ها،خریداران،کالاها و خدماتی راانتخاب خواهند کرد که با نیازها و انتظارات آن ها مطابقت بیش تری داشته باشد. وظیفه بخش بازاریابی شرکت ها ایجاب می کند که عوامل موثر بر رضایت مشتریان را شناسایی و جهت جلب رضایت مشتریان خود تلاش نمایند. (Lu¨thje C 2004) بزرگ ترین سرمایه های شرکت، مشتریان آن ها می باشند ،محصولات می آیند و می روند، و لی آنچه امروز بر ای سازما ن ها ارزش می آفرینندایجاد رابطه مستمر با مشتر ی است.( Hapson at al 2002) بازاریابی اجرای فعالیتهایی است که جریان ارائه کالا و خدمات از تولیدکننده به مصرف کننده را به منظور ارضاء نمودن نیازهای مشتری و نیز تحقق اهداف سازمانی هدایت می نماید(Masayuki,2012) یک فرآیند اجتماعی است که افراد و گروهها را قادر می سازد تا از طریق تولید ، عرضه ومبادله محصولات و خدمات ارزشمند به آنچه مورد نیاز است دست یابند .( 2011 ، Inoue, Yuhei) بازار یابی ورزشی شامل سه بخش عمده با نام های بازاریابی تبلیغات ورزشی، بازاریابی محصولات ورزشی وبازاریابی عملیات ورزشی میباشد.( حسن زاده، مهرداد1386) بازاریابی ورزشی فرایند برنامه ریزی و تحقق ایده، قیمت گزاری، تبلیغات، و توزیع محصولات و خدمات یا عقاید واندیشه های ورزشی است،به نحوی که مبادله ای ایجاد نماید تا اهداف فردی و سازمانی با این مبادله ارضا شود.( سیدعامری1389) در گذشته بازاریابی فروش محصولات و عرضه ی خدمات بسیار ساده بوده است.جمعیت جهان کم و کالا و محصولات هم محدود بودند. اما پس از گذشت سالها و با افزایش جمعیت و رونق یافتن اقتصاد کشورها ،بازارها نیز رونق یافتند،محصولات و کالاها نیز متنوعتر،جذابتر،و با کمیت بالاتری عرضه شدند.( سیدعامری1389) در حال حاضر، صنعت 152 میلیارد دلا ری ورزش در آمریکا با رشدی 50 درصدی در 4 میلیون شغل به طور غیرمستقیم ،طی یک دهه و اشتغال 24 هزار نفر به طور مستقیم ویکی از ده صنعت برتر در ایالات متحده امریکا است که به سرعت در حال رشد است.( Mullin, B.J2006) در عصر کنونی، یکی از عناصر کلیدی مدیریت به منظور دستیابی به توفیق در اداره ی سازمانهاو

هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین سبک های رهبری مربیان انسجام گروهی و رضایتمندی با لذت از ورزش در ورزشکاران می باشد جامعه تحقیق در ورزشکاران می باشد جامعه تحقیق ورزشکاران تیم های ورزشی دانشگاه های کشور راه یافته به یازدهمین المپیاد دانشجویی - ورزشی بودند ازمودنی های تحقیق 350 نفر از ورزشکاران بودند که به پرسشنامه های سبک های رهبری مربیان (LSS) محیط گروهی و رضایتمندی ورزشکاران و لذت از فعالیت جسمانی پاسخ دادند در یک مطالعه راهنما پایایی درونی پرسشنامه سبک های رهبری r=0/83 الی r=0/88 ابعاد محیط گروهی r=0/83 و r=0/86 ابعاد رضایت مندی ورزشکاران r=0/85 الی r=0/88 گزارش شد برای بررسی ارتباط بین متغییر ها از آزمون همبستگی اسپیرمن و برای بررسی میزان پیش بینی متغیر ملاک توسط متغیر های پیش بین از ازمون رگرسیون گام به گام استفاده شد کلیه اطلاعات در سطح p<0/05 تجزیه و تحلیل شدند یافته های تحقیق نشان داد بین سبک های رهبری تمرین و اموزش بازخورد مثبت و دموکراتیک هر دو بعد انسجام گروهی و هر چهار بعد رضایتمندی با لذت ورزشکاران ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت

هدف از این پژوهش شناسایی منابع تعارض از دیدگاه مدیران و کارکنان در اداره ورزش و جوانان استان کرمانشاه در سال 1391 بود با توجه به موضوع و هدف این پژوهش تحقیق از روش توصیفی - اکتشافی و از نظر هدف کاربردی بود جامعه اماری پژوهش مورد نظر 166 نفر کلیه کارکنان و مدیران اداره ورزش و جوانان استان کرمانشاه بود که مونه ها با توجه به معادلات ساختاری کلیه اعضا به عنوان جامعه آماری خواهند بود در این پژوهش از پرسش نامه های تلفیقی منابع تعارض میشن و گلینو اورلی گیردانو دوبرین ریگل استفاده شد برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون آزمون t مستقل دو گروه تحلیل عاملی و تحلیل عاملی تاکیدی جهت تعیین مسیر و هدف معادلات ساختاری برای ارائه مدل استفاده شده است همچنین سطح معنی دری در این پژوهش 0/05 در معادلات ساختاری برای ازائه مدل استفاده شد همچنین سطح معنی داری در این پژوهش 0/05 در نظر گرفته شد تجزیه و تحلیل اماری اطلاعات بوسیله نرم افزار spss ,lisrel انجام می شود .

پینگ پنگ رشته ورزشی است که دو اصل تعادل و وضعیت بدنی در هنگام اجرای تکنیک های متنوع این رشته ورزشی نقش اساسی را ایفا می نماید هدف از این تحقیق نیز تاثیر یک دوره تمرینات کوتاه مدت پیلاتس بر تعادل ایستا، تعادل پویا و وضعیت بدنی ورزشکاران نخبه پینگ پنگ بود روش پژوهش نیمه تجربی و با طرح پیش ازمون و پس ازمون در دو گروه تجربی و کنترل 8 نفره انجام شد از ازمون لک لک برای اندازه گیری تعادل ایستا ، ازمون ستاره برای اندازه گیری تعادل پویا و از فرم ریدکو برای اندازه گیری قامت بدنی استفاده شد جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از امارهای توصیفی و استنباطی T دو گروه وابسته استفاده شد نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت معنی داری در پیش ازمون و پس ازمون تعادل ایستای گروه تجربی مشاهده شد تفاوت معنی داری در پیش ازمون و پس ازمون فرم بدنی و تعادل پویای گروه تجربی مشاهده نشد تفاوت معنی داری در پس ازمون تعادل پویا ، تعادل ایستای و فرم بدنی گروه تجربی و گروه کنترل مشاهده نشد.

این تحقیق با هدف پیش بینی متغییرهای توانمندسازی سازمانی بر اساس ابعاد مدیریت دانش در کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان کرمانشاه انجام شده است جامعه اماری این تحقیق را کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان کرمانشاه تشکیل می دادند که همگی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند.متغیرهای تحقیق شامل توانمندسازی سازمانی و مدیریت دانش بودند. ابزارهای این تحقیق شامل پرسشنامه های استاندارد توانمندسازی سازمانی اسپریتزر و مدیریت دانش بود که پس از تایید روایی محتوایی توسط متخصصان آلفای کرونباخ این پرسشنامه ها 0/98 بود روش های اماری این تحقیق امار توصیفی جهت توصیف داده ها و امار استنباطی شامل: آزمون گلموکروف اسمیرنف،ضریب همبستگی اسپیرمن،رتبه بندی فریدمن و رگرسیون گام به گام بود.نتایج نشان داد که: بین کلیه ابعاد توانمندسازی سازمانی و ابعاد مدیریت دانش رابطه معنی داری مشاهده شد.بین رتبه بندی ابعاد مدیریت دانش در کارکنان ادارات ورزش و جوانان تفاوت معنی داری وجود دارد که بیشترین رتبه مربوط به بعد ذخیره دانش بود. بین رتبه بندی ابعاد توانمندسازی سازمانی در کارکنان ادارات ورزش و جوانان تفاوت معنی داری وجود دارد که بیشترین رتبه مربوط به بعد معنی دار بودن بود.در نهایت کلیه ابعاد مدیریت دانش پیش بینی کننده توانمندسازی سازمانی بود که نشان می داد با افزایش یک واحد تغییر در متغییر مدیریت دانش به مقدار 1/017 واحد هم توانمندسازی در کارکنان افزایش می یافت. نتیجه گیری: نقش مثبت مدیریت دانش در توانمندسازی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان در این تحقیق اشکار شد و اهمیت توجه به مطالعاتی از این قبیل را برای محققین مربوطه مشخص نمود.

اختلال نارسایی توجه /بیش فعالی (ADHD) یکی از شایعترین اختلالات مزمن رشدی است که حدود 7 درصد از کودکان مدرسه و 5 درصد از نوجوانان و بزرگسالان را شامل می شود(فروان، 2003). در پژوهشی نشان دادند که کودکان مبتلا به ADHD در مقایسه با کودکان عادی، در بازداری رفتار، حافظه فعال، خودتنظیمی انگیزشی و هیجانی، گفتار درونی دچار نقص های آشکاری هستند و این نقص ها در تظاهرات رفتاری به صورت تکانش گری، بیش فعالی، ضعف در عملکرد تحصیلی همراه است)سولانتو و همکاران,2001). انگلهارت و همکاران(2008) در پژوهش گسترده ای روی کودکان و نوجوانان مبتلا به ADHD به این نتیجه رسیدند که این کودکان و نوجوانان به واسطه مشکلات بازداری شناختی، عملکرد ناقصی در حافظه فعال دارند. حافظه فعال سامانه ای ذهنی است که وظیفه اندوزش و پردازش موقتی اطلاعات را برای انجام دادن یک رشته از تکالیف پیچیده شناختی، نظیر فهمیدن ، اندیشیدن، محاسبه کردن، استدلال کردن و یادگرفتن به عهده دارد(بدلی، 1986). شواهد پژوهشی متعدد حاکی از آن هستند که حافظه فعال نقش بسیار عمده و تعیین کننده ای در یادگیری و انجام تکالیف پیچیده شناختی دارد(گترکول و بدلی، 1993(. کاهش ظرفیت حافظه فعال در کودکان ADHD منجر به نقایصی در کنترل توجه و عملکرد های اجرایی می شود(راپورت و همکاران, 2008). توجه نیز به یک سری عملیات پیچیده ذهنی اطلاق می شود که شامل تمرکز کردن یا درگیر شدن نسبت به هدف، نگه داشتن یا تحمل کردن و گوش به زنگ بودن در یک زمان طولانی، رمزگردانی ویژگی های محرک و تغییر تمرکز از یک هدف به هدف دیگر است(سیدمن و همکاران,2006). مبانی نظری، اجزاء توجه، را شامل تنظیم برانگیختگی و مراقبت، توجه انتخابی ، توجه پایدار، فراخنای توجه یا توجه تقسیم شده بازدارندگی و کنترل رفتار می دانند(والرا و سیدمن,2006). توجه انتخابی به ظرفیت نگهداری و ابقاء یک مجموعه رفتاری یا شناختی در مواجهه با محرک -های حواس پرتی یا رقیب اشاره دارد. بنابراین این بخش, اندیشه(رهایی از حواس پرتی) را در خود جای می دهد(سلبرگ و متیو, 1989). بی توجهی به عنوان معیار اصلی اختلال نقص توجه- بیش فعالی/ تکانشگری در نظر گرفته می شود(وندر,1987).

هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین سلامت سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان کردستان است. متغیر پیش بین، سلامت سازمانی با شش بعد یگانگی نهادی نفوذ مدیر ، ساخت دهی ، ملاحظه گری ، روحیه و تاکید علمی متغیر ملاک ، تحلیل رفتگی با سه بعد خستگی عاطفی ، مسخ شخصیت و عدم موفقیت فردی در نظر گرفته شده است . به منظور اندازه گیری متغیر ها از دو پرسش نامه استاندارد تحلیل رفتگی مسلش و جکسون (M.B.I) و سلامت سازمانی هوی و همکارانش (O.H.I) استفاده شد . جامعه اماری تحقیق را کلیه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان کردستان تشکیل می دادند که تعداد ان ها در زمان تحقیق (91-92) ، 106 نفر بود. تمام جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و پس از پخش پرسشنامه ها، 85 پرسشنامه برگشت داده شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش تحقیق از نوع همبستگی بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین،فراوانی،درصد، انحراف معیار) ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون فریدمن، رگرسیون گام به گام و همزمان استفاده شد . نتایج تحقیق نشان داد که بین دو متغیر سلامت سازمانی و تحلیل رفتگی ، رابطه معکوس و معنادار وجود دارد (p>0/01 و r=-0/44). بیشترین همبستگی مربوط به بعد روحیه بود و با وجود رابطه معنادار بین تمامی ابعاد سلامت سازمانی و تحلیل رفتگی ، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بعد روحیه تنها بعدی است که قابلیت پیش بینی تحلیل رفتگی کارکنان را دارد. بنابراین محققین و مدیران سطوح مختلف سازمان های ورزشی استان باید بیش از پیش به بعد روحیه در بحث سلامت سازمانی ادارات توجه کنند و در این راستا پیشنهادهایی جهت سالم سازی جو ادارات و ارتقا روحیه ی کارکنان ارائه شده است.

هدف از تحقیق حاضر تعیین ارتباط بین مهارت های فردی و سازمانی مدیریت زمان در مدیران تربیت بدنی استان فارس بود روش تحقیق از نوع همبستگی می باشد جامعه اماری شامل کلیه مدیران و معاونین ادارات ورزش و جوانان در سطح استان بود. در واقع نمونه اماری شامل کل جامعه اماری می شد داده ها از طریق پرسشنامه مهارت فردی و سازمانی مدیریت زمان جمع اوری شدند این پرسشنامه توسط حافظی (1387) ساخته شده بود حافظی ضریب پایایی پرسشنامه ها را از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار داد که ضریب 81% و 84% برای هر یک از پرسشنامه ها بدست امد و روایی محتوایی ان ها مورد تایید اساتید قرار گرفت همچنین در پژوهش حاضر برای سنجش پایایی پرسشنامه پس از انجام یک مطالعه مقدماتی و تعیین واریانس سوالات از طریق ضریب الفای کرونباخ مورد محاسبه قرار گرفت که به ترتیب ضریب 84% و 82% بدست امد به منظور تعیین نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کالموگروف اسمیرنف استفاده شد از آمار توصیفی و استنباطی به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد در بخش آمار استنباطی از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون ، ازمون t مستقل و روش رگرسیون چند گانه استفاده شد . یافته ها نشان دادند که ارتباط مثبت و معنی داری بین مهارت فردی و سازمانی مدیریت زمان وجود داشت همچنین ارتباط معنی داری بین هدف گذاری که یکی از مولفه های مدیریت سازمانی مهارت زمان است با مهارت فردی مدیریت زمان وجود داشت . با توجه به نتایج ازمون رگرسیون همزمان سن تنها با برنامه ریزی عملیاتی ارتباط معنی داری داشت و همچنین سابقه خدمت بر هیچکدام از مولفه ها تاثیر گذار نبود . هیچ ارتباط معنی داری در رابطه با جنسیت مشاهده نشد به عبارت دیگر بین مردان و زنان در رابطه با مهارت فردی و سازمانی مدیریت زمان تفاوت خاصی وجود نداشت.

تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط یادگیری سازمانی با فرهنگ سازمانی براساس مدل دنیسون در ادارات تامین اجتماعی استان کردستان انجام شد روش تحقیق از نوع توصیفی - پیمایشی بود جامعه اماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان ادارات تامین اجتماعی استان کردستان بود که تعداد آنها 230 نفر از سوی سازمان اعلام شد که از این تعداد بعد از توزیع پرسشنامه 162 نفر حاضر به همکاری شدند که طبق جدول اندازه نمونه مورگان قابل قبول بود ابزار اندازه گیری تحقیق شامل دو پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی دنیسون 2006 و قابلیت های یادگیری سازمانی گومز و کابررا 2005 بود که روایی و اعتبار پرسشنامه ها در سطح 0/01 مورد تایید قرار گرفت جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد در بخش آمار استنباطی با استفاده از ازمون کلوموگروف اسمیرنف و اطمینان از طبیعی بودن داده ها از ازمون ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین ارتباط بین متغییر ها و جهت رتبه بندی آنها از ازمون فریدمن استفاده شد

در نظام اموزش و پرورش معلم ورزش اگر نقش و جایگاهی مهمتر و برجسته تر از سایر معلمان نداشته باشد نقش کم اهمیت تر ندارد بر این اساس تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سبک تفکر و خلاقیت معلمان ورزش استان کردستان صورت گرفت متغیر ملاک در این پ‍ژوهش خلاقیت و متغیر پیش بین سبک تفکر بود روش تحقیق از نوع همبستگی بود.جامعه اماری تحقیق معلمان ورزش زن و مرد استان کردستان بودند که تعداد انها در زمان تحقیق 897 نفر بود طبق جدول مورگان 268 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب انتخاب شدند ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های ویژگی های فردی پرسشنامه استاندارد خلاقیت ئورنس و پرسشنامه استاندارد سبک تفکر استرنبرگ و واگنر بود که با اندکی دخل و تصرف ورزشی شده بودند و روائی محتوائی آن ها توسط متخصصین مورد تایید قرار گرفت اعتبار درونی پرسشنامه خلاقیت 76% و سبک تفکر 88% بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از امار توصیفی و امار استنباطی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که 21/6% از معلمان خلاقیت بسیار زیاد 41/4% خلاقیت زیاد 17/6% خلاقیت متوسط 11/7% خلاقیت کم و 7/7% خلاقیت بسیار کم بودند که 63% معلمان خلاقیت بالاتر از حد متوسط داشتند .بین میزان خلاقیت معلمان با مدرک تحصیلی مختلف تفاوت معناداری مشاهده شد و نتایج نشان داد معلمان با مدرک تحصیلی بالا خلاق تر بودند . همچنین تفاوت معنی داری از نظر سبک تفکر ازاد اندیش در بین معلمان مشاهده گردید و معلمان با مدرک تحصیلی بالا ازاداندیش تر و به تبع ان خلاق تر بودند .

هدف از انجام این پژوهش براورد میزان اشتغال زایی از طریق ورزش همگانی بر اساس دو محور برنامه توسعه پنجم و مطالعه تطبیقی با کشورهای توسعه یافته است. نمونه اماری این پژوهش در یک بخش تحقیق 300 نفر از شرکت کنندگان در ورزش همگانی شهر کرمانشاه و در بخش دیگر مدیران تولیدی های پوشاک ورزشی شهر تهران و همدان تشکیل داده اند ابزار جمع اوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته است که روایی محتوایی پرسشنامه توسط چند تن از اساتید مدیریت ورزشی مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 0/75 به دست امد پرسشنامه شامل دو بخش ویژگی های جمعیت شناختی و یازده سوال برای بررسی استفاده سالانه پوشاک ورزشی بود مصاحبه نیز شامل سوالاتی بود که برای بررسی میزان تولید سالانه واحد های تولید پوشاک ورزشی طراحی شده بود داده های جمع اوری شده با استفاده از امار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با یک مدل ریاضی میزان اشتغال برآورد شد. این مدل با مشورت پنج تن از اساتید اقتصاد به دست آمد یافته ها نشان داد که میزان اشتغال مربیان ورزشی بر اساس میزان مشارکت جمعیت در ورزش همگانی در چشم انداز توسعه در برنامه پنجم می تواند به اشتغال 46.250 نفر منجر شود و این میزان اشتغال زایی مربیان ورزشی از طریق ورزش همگانی بر اساس نرخ مشارکت 50 ، 30 و 20 درصدی کشور های توسعه یافته به ترتیب برابر 46250 ، 20572 و 18500 نفر خواهد بود میزان اشتغال زایی پوشاک در برنامه پنجم توسعه طریق تولید پوشاک ورزشی 73829 نفر براورد شده است . میزان اشتغال زایی بر اساس نرخ مشارکت 50 ، 30 و 20 به ترتیب 73829 نفر 36838 نفر و 29531 نفر خواهد بود.

هدف از این پژوهش بررسی تبین منابع تعارض سازمانی در اداره کل تربیت بدنی استان کردستان بود. روش تحقیق از نوع توصیفی- اگتشافی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری 104 نفر و حجم نمونه آماری برابر جامعه آماری بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه منابع تعارض سازمانی بود که روایی آن توسط متخصصین و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ a=0/8 تایید گردید. در این پژوهش از آزمون کلوموگرف اسمیرنوف، آزمون Anova و آزمون t دو جامعه (مستقل)، ازمون کروسکال والیس و U من ویتنی و فریدمن استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میان منابع تعارض سازمانی اهداف ناسازگار، ابهام و تضاد نقش، تضادهای وظیفه ای با برخی ویژگی های فردی کارکنان (مدرک تحصیلی، وضعیت استخدامی، جنسیت ) تفاوتی معنی دار وجود نداشت. در ارزشها و اعتقادات متفاوت در برخی ویژگی های فردی (مدرک تحصیلی و نوع استخدامی ) تفاوت معن وجود نداشت هر چند در رابطه با (جنسیت) تفاوت معنی داری وجود داشت. و مسائل ارتباطات با (جنسیت و نوع استخدامی) ارتباط معنی دار نبود ولی مدرک تحصیلی ارتباط معنی دار بود. در قوانین مبهم و نقص سیستم اطلاعاتی سازمانها با هیچکدام از ویژگی های فردی ارتباط معنی دار نبود. در رقابت برای پاداش با جنسیت تفاوت معنی دار اما مدرک تحصیلی و نوع استخدامی تفاوت معنی دار بود. در فشارهای روانی محیطی با جنسیت و نوع استخدامی تفاوت معنی دار نبود ولی با مدرک تحصیلی تفاون معنی دار بود. همچنین در بررسی تفاوت میان منابع تعارض مدیران با کارکنان با توجه نتایج به دست آمده مشخص شد بین منابع تعارض ( مسائل ارتباطات، اهدلف ناسازگار، تضادهای وظیفه ای) مدیران با کارکنان تفاوت معنی داری وجود دارد و بین منابع تعارض (قوانین مبهم، تعارض اختیارات، رقابت برای پاداش، فشارهای روانی و محیطی، نقص در سیستم اطلاعاتی سازمانها، ارزشها و اعتقادات متفاوت، ابهام و تضاد نقش) مدیران با کارکنان تفاوت معنی داری وجود ندارد. در بررسی منابع تعارض سازمانی تربیت بدنی به ترتیب ارزشها و اعتقادات متفاوت( متمایز)(8/24)، مسائل ارتباطات (7/05)، ابهام و تضاد نقش (6/86)، اهداف ناسازگار (6/24)، فشارهای روانی محیطی(5/30)، تعارض اختیارات (5/07)، قوانین مبهم (4/35)، نقص در سیستم اطلاعاتی سازمانها(4/35)،تضادهای وظیفه ای(4/17) و رقابت برای پاداش(3/38) به ترتیب اولویت قرار داشتند. همچنین د

هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر ترکیب های مختلف تصویر سازی ذهنی و خودگفتاری مثبت و منفی بر عملکرد و حالات خلقی تیراندازان بود. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی و جامعه آماری تحقیق شامل کل تیر اندازان 10 متر تفنگ بادی سنندج بود. از بین جامعه تحقیق 75 نفر که دارای توانایی تصویر سازی ذهنی و با سابقه تیر اندازی 11 تا 28 ماه بودند به صورت داوطلبانه انتخاب شدند، بعد از اطمینان از توانایی تصویر سازی ذهنی آزمودنی ها، به طور تصادفی به 5 گروه، گروه تجربی 1 (گروه تصویر سازی ذهنی منفی + خودگفتاری مثبت)، گروه تجربی 2(گروه تصویر سازی ذهنی مثبت+ خودگفتار منفی)، گروه تجربی 3(گروه تصویر سازی ذهنی مثبت + خود گفتار مثبت)، گروه تجربی4 (گروه تصویر سازی ذهنی منفی+خودگفتاری منفی)، گروه تجربی5(کنترل) تقسیم شدند. برای انجام تحقیق از سیبل استاندارد 10*10، هدفون و تفنگ بادی استاندارد استفاده شد، برای سنجش حالت خلقی نیز پرسشنامه استاندارد مقیاس حالات خلقی برونل (پایای= 0/712) که 6 مولفه سرزندگی، تنش، خستگی، افسردگی، سردرگمی و خشم را می سنجید،استفاده شد. هر گروه 3 بار 30 تیر نمره را به صورت مرحله به مرحله با توجه به گروه تجربی که آزمودنیها در آن قرار داشتند انجام دادند و سه بار نیز پرسشنامه خلق را طی مراحل پر کردند. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت معنی داری در بین گروه ها از نظر عملکرد وجود دارد (p>0.05). در ارتباط با حالات خلقی نیز نتایج واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت معنی داری در ارتباط با میانگین مولفه های خلق و عملکرد تیراندازان ارتباط منفی و معنی داری وجود دارد. نتیجه اینکه ترکیب آنها به صورت منفی باعث تضعیف عملکرد شده است، و ترکیب این راهکارها باعث تغییر معنی داری در حالات خلقی نشده است. همچنین بین عملکرد و حالات خلقی خستگی و خشم ارتباط منفی و معنا داری وجود دارد.

از انجا که نیروهای داوطلب هیات های ورزشی در ایران آزادانه و اختیاری مقداری از وقت وانرژی و تخصص خود را برای پرداختن به امورات رشته ورزشی مربوطه بدون دریافت حق الزحمه و پاداش مادی صرف میکنند و نقش ارزنده ای در توسعه ورزش کشور دارند لازم است تحقیقاتی در مورد وضعیت این افراد صورت بگیرد لذا این تحقیق به بررسی وضعیت خودپنداره و سلامت عمومی آنها و همچنین رابطه بین این دو متغیر می پردازد روش تحقیق توصیفی - پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه نیروهای داوطلب هیات های ورزشی استان کردستان 329 نفر بودند و با استفاده از جدول مورگان 172 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند ابزار جمع اوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه مشخصات فردی داوطلبان سلامت عمومی و مقیاس خود پنداره راجرز بود پرسشنامه سلامت عمومی پایایی ان از طریق الفای کرونباخ محاسبه گردید این پرسشنامه دارای 4 خرده مقیاس بود .

هدف از این تحقیق بررسی پیش بینی سطح رضایت از طریق ویژگی های شخصیتی داوطلبان المپیاد ورزشی دانشجویان با تاکید بر جنسیت بوده است. جامعه آماری شامل کلیه داوطلبان شرکت کننده در المپیاد ورزشی دانشجویان دختر و پسر در تابستان 89 بود که با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی دردسترس 131 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار اندازه گیری استفاده شده در تحقیق دو پرسشنامه بود: پرسشنامه استاندارد شخصیت با مولفه های برونگرایی، تطابق پذیری، وظیفه شناسی، روان رنجوری و باز بودن نسبت به تجربه تهیه و تنظیم گردیده و در این تحقیق به صورت کوتاه شده استفاده شد و پرسشنامه استاندارد با مولفه های انگیزش، محیط، اثربخشی و آموزش می باشد. نتایج نشان دادند که مولفه های شخصیت در میان داوطلبان پسر و دختر تفاوت معناداری نداشتند. ولی نتیجه مقایسه سطح رضایت حاکی از رضایت بیشتر دختران نسبت به پسران بود. سه تا از مولفه های شخصیت رابطه معناداری با رضایت داشتند. بیشترین میزان ارتباط مربوط به تطابق پذیری و وظیفه شناسی بود و بازبودن نسبت به تجربه کمترین ارتباط را داشت. در پیش بینی رضایت از طریق مولفه های شخصیت با افزایش هر واحد تغییر در تطابق پذیری و وظیفه شناسی بر رضایت داوطلبی افزوده می شود. بین شخصیت و رضایت رابطه معناداری وجود داشت. شدت رابطه نسبتا متوسط و جهت رابطه مثبت بود و شخصیت تا حدودی می تواند رضایت را پیش بینی کند. پیش یبنی می شود در استخدام داوطلبان نیروی داوطلبی دختر را بیشتر مد نظر قرارداد تا رضایت بیشتری در بین داوطلبان حاصل شود.

بی شک توجه به هیجانات در سازمان به عنوان یک نیاز در بازارهای رقابتی امروز مطرح است و این امر مستلزم شناسایی وضعیت هیجانی کارکنان آن سازمان و مدیریت موثر آن برای کنترل تعارضات در سازمان می باشد یک از عوامل عمده ای که سبب هدر رفتن استعداد نیروی انسانی می گردد تعارضات بین فردی است که تعارض گروهی و سازمانی را به دنبال دارد در این تحقیق به بررسی رابطه ای مولفه های هوش هیجانی با تعارضات بین فردی در بانک های شهرستان ایلام پرداخته شد جامعه اماری این تحقیق 850 نفر بود که بر اساس جدول مورگان 20 مدیر و 205 کارمند به عنوان نمونه درونی در نظر گرفته شدند روش های آماری مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از آزمون کولموگروف ، اسمیرنوف ، ضریب همبستگی پیرسون ، آزمون رتبه بندی فریدمن و تی تک گروهی

چکیده هدف این پژوهش تصیفی پیمایشی که به شکل میدانی انجام شد، بررسی نقش باشگاههای ورزشی آموزش و پرورش در توسعه ورزش همگانی و قهرمانی از دیدگاه مربیان استان کردستان بود. آزمودنی ها شامل تعداد 41 مربی شاغل در 13 باشگاه ورزشی وابسته به آموزش و پرورش استان کردستان بودند. برای اندازه گیری متغیرهای وابسته از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. عملیات آماری از طریق آمار توصیفی، ضریب همبستگی اسپیرمن و رتبه بندی فرید من انجام گرفت. یافته ها نشان دادند که میان توسعه باشگاههای ورزشی و توسعه ورزش همگانی ارتباط معناداری وجود دارد. بعلاوه، در رتبه بندی متغیرهای دخیل در توسعه ورزش، به ترتیب، توسعه کمی باشگاهها، توسعه کیفی باشگاهها، تعداد ورزشکاران نخبه، میزان سرمایه گذاری و وجود نیروهای متخصص بیشترین اهمیت را داشتند.

هدف پژوهش حاضر بررسی منایع تعارض سازمانی از دیدگاه مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد واحد سنندج بود جامعه آماری این پژوهش کلیه اعضای رسمی و غیر رسمی که در زمان تحقیق تعداد 521 نفر بود را تشکیل می دهد 220 نفر به عنوان نمونه به صورت تصلدفی با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند پایایی درونی سوالات توسط آلفای کرونباخ برابر 0/873 بود همچنین اعتبار سازه ای پژوهش به وسیله آزمون فاکتور انالیز و تحلیل عاملی تاییدی به وسیله نرم افزار لیزرل انجام شد سطح معنا داری در این پژوهش 0/05 درنظر گرفته شد نتایج حاصل نشان می دهد بین اعضای دانشگاه در بعد های اهداف ناسازگار ابهام و تضاد نقش ، قوانین مبهم ، سیستم ارزیابی و پاداش ناهماهنگ ، فشار های روانی محیطی نقص در سیستم اطلاعاتی دانشگاه تفاوت معنی داری وجود داشت اما بین اعضای دانشگاه در بعد های ارزش ها و اعتقادات متفاوت مسائل ارتباطات تعارض اختیارات تضادهای وظیفه ای تفاوت معنی داری وجود ندارد هم چنین بین بار عاملی منابع تعارض سازمانی در بین اعضای دانشگاه تفاوت معنی داری وجود داشت.

چکیده هدف این پژوهش، بررسی نگرش دبیران و دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی استان کرمانشاه نسبت به حذف درس تربیت بدنی بود. از جامعه آماری دبیران و دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی استان کرمانشاه، تعداد 300 دانش آموز و 300 دبیر بطور تصادفی بعنوان نمونه جهت مطالعات پرسشنامه ای انتخاب شدند. عملیات آماری از طریق آمار توصیفی، آزمون کندال تای بی جهت بررسی توزیع نرمال داده ها، آزمون های یومان ویتنی و ویلکاکسون جهت تعیین معناداری تفاوت های بین گروهی و آزمون کروسکال والیس برای مقایسه نظر دبیران تربیت بدنی، علوم انسانی و علوم پایه انجام شد. نتایج حاصل نشان دادند که حذف درس تربیت بدنی از دیدگاه دانش آموزان بر عوامل جسمانی مهارتی تاثیر منفی دارد. بعلاوه، این تاثیر از دیدگاه دبیران علوم انسانی بر عوامل روحی و روانی بود.

این تحقیق به منظورارتباط عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی در سازمان تربیت بدنی انجام گرفت. بر اساس جدول مورگان 140 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند جهت جمع اوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه عدالت سازمانی (نیهوف و مورمن 1993) پرسشنامه تعهد سازمانی(میر و آلن1990) و پرسشنامه دلبستگی شغلی (کانونگو1983) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تی استیودنت، تحلیل واریانس یک راهه ضریب همبستگی پیرسون رگرسیون چند متغیره و برای ارائه مدل از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد نتایج ازمون تی استیودنت و تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که : در ادراک عدالت سازمانی و تعهد سازمانی با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت سابقه خدمت وضعیت استخدامی) تفاوت معناداری وجود نداشت. اما در ادراک عدالت سازمانی و تعهد سازمانی با سطوح تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده شد همچنین بین میزان دلبستگی شغلی با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی(جنسیت،سابقه خدمت، وضعیت استخدامی،سطوح تحصیلی) تفاوت معناداری وجود نداشت. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که : رابط مثبت و معناداری بین عدالت سازمانی با تعهد سازمانی ، عدالت سازمانی با دلبستگی شغلی و تعهد سازمانی با دلبستگی شغلی وجود دارد.آنالیز رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین ابعاد عدالت سازمانی عدالت توزیعی(0/305) و از بین ابعاد تعهد سازمانی تعهد عاطفی (0/278) و تعهد مستمر(0/276) متغیر های پیش بین دلبستگی شغلی می باشند. در نهایت مدل تحلیلی دلبستگی شغلی بر حسب متغیرهای عدالت سازمانی و تعهد سازمانی ارائه گردید و نتایج نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. مدل ارائه شده در این تحقیق نشان داد که تعهد سازمانی و عدالت سازمانی 0/81 درصد تغیرات دلبستگی شغلی را تبیین می کنند. که تعهد سازمانی ضریب اثر بیشتری (0/47) بر دلبستگی شغلی نسبت به عدالت سازمانی (0/16) داشت نتایج مدل معادلات ساختاری همچنین نشان داد که 0/79 درصد تغیرات تعهد سازمانی را نیز می توان از طریق عدالت سازمانی تبیین کرد . بنابراین مدیران سازمان تربیت بدنی با به کار بردن عدات سازمانی نه تنها می توانند ادراک کارکنان را به تعهد سازمانی افزایش دهند ، بلکه می توانند بروز دلبستگی شغلی کارکنان را که در اثر بخشی سازمانی موثر است افزایش دهند.

زمانی که پدیده ای فراگیر می شود مستلزم ارتقاء کیفیت می باشد و ورزش نیز از این قاعده مبرا نیست. یکی از مدل هائی که در زمینه ارزیابی کیفیت خدمات در بخش های مختلف خدماتی مورد استفاده قرار گرفته است، مدل کیفیت خدمات می باشد. از این رو، در این پژوهش به ارتباط بین ابعاد کیفیت خدمات (عوامل ملموس، قابلیت اطمینان، پاسخگویی، تضمین و همدلی) و میزان اشتغال زایی در باشگاههای خصوصی استان کردستان پرداخته شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی است و جامعه آماری تحقیق شامل باشگاههای خصوصی استان کردستان که در زمان اجرای تحقیق 191 باشگاه بود. در این پژوهش از دو نوع پرسشنامه استفاده گردیده است که پرسشنامه اول، پرسشنامه استاندارد مدل کیفیت خدمات برای ارزیابی سنجش میزان کیفیت خدمات در باشگاهها توسط مشتریان بود که میزان ضریب آلفای کرونباخ برای این پرسشنامه 902/0 و پرسشنامه دوم، پرسشنامه محقق ساخته اشتغال زایی برای مدیران و مالکان باشگاه هاست که میزان ضریب آلفای کرونباخ آن 802/0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل چند متغییره شامل رگرسیون چند متغییره و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون r نشان داد که: بین کیفیت ارائه خدمات ورزشی و میزان اشتغال زایی در بعد «عوامل ملموس» رابطۀ معناداری(647/0r=) وجود دارد. بین کیفیت ارائه خدمات ورزشی و میزان اشتغال زایی در بعد «قابلیت اطمینان» رابطه معناداری(396/0r=) وجود دارد. بین کیفیت ارائه خدمات ورزشی و میزان اشتغال زایی در بعد «پاسخگویی» رابطۀ معناداری(307/0r=) وجود دارد. بین کیفیت ارائه خدمات و میزان اشتغال زایی در ابعاد «تضمین» (196/0r=) و «همدلی» (105/0r= ) رابطۀ معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که: مولفه های تضمین، عوامل ملموس، همدلی و پاسخگویی به ترتیب دارای بیشترین میزان مطلوبیت در بین مشتریان باشگاهها و مولفه قابلیت اطمینان دارای کمترین مطلوبیت در بین ابعاد کیفیت ارائه خدمات ورزشی را داراست.

هدف از تحقیق حاضر عبارت است از اثر بخشی تلفیق درس تربیت بدنی با دروس ریاضی و جغرافی در یادگیری در مقایسه با روش سنتی آموزش ریاضی و جغرافی. روش تحقیق: تعداد 153 دانش آموز دختر سال اول راهنمایی به شیوه تصادفی خوشه ای از بین دانش آموزان مقاطع راهنمایی شهرستان کرمانشاه انتخاب شده اند و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری اطلاعات در تحقیق حاضر از آزمون معلم ساخته که شامل کلیه ی حیطه های یادگیری شناختی بلوم بود ، در گروه تجربی و کنترل و از فرم نظر سنجی ، جهت مقایسه تغییرات علاقه مندی دانش آموزان به درس ریاضی ،قبل و پس از اجرای تلفیق درس تربیت بدنی با آن درس استفاده شد. محاسبه ثبات درونی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ تعیین شد و روایی محتوایی آن را 5 تن از اساتید تایید کردند. روش های آماری مورد استفاده ازمون های T دو گروه مستقل و مک نمار میباشد. نتایج : نتایج نشان داد که تلفیق درس تربیت بدنی با درس ریاضی و جغرافی تاثیر معنا داری بر یادگیری شناختی و حیطه های آن در این دروس و علاقه مندی دانش آموزان به آن ها در دانش آموزان این جامعه دارد

هدف از این مطالعه بررسی و رتبه بندی عوامل موثر در احراز پست های مدیریتی در ادارات کل تربیت بدنی منطقه غرب کشور بود. روش تحقیق از نوع توصیفی - پیمایشی و جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان ادارات کل تربیت بدنی منطقه غرب کشور که تعداد آنها در زمان تحقیق 260 نفر بود.حجم نمونه نیز برابر با حجم جامعه در نظر گرفته شد. ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامه سنجش انگیزه مدیریت؛ اسمیت و ماینر (1982) و پرسشنامه محقق ساخته بررسی عوامل موثر در احراز پست های مدیریتی که روایی محتوایی آن توسط متخصصین مورد تایید قرار گرفت و ضریب اعتبار دو پرسشنامه به ترتیب73/0 و 83/0 بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل کلوموگروف اسمیرنف، آزمون های t دو گروه مستقل و رتبه ای فریدمن استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که از دیدگاه کارکنان ادارات کل تربیت بدنی منطقه غرب کشور، داشتن تحصیلات مناسب و گذراندن دوره های آموزشی، محبوبیت بین همکاران و داشتن سوابق درخشان در سمت های قبلی در اولویت های اول تا سوم عوامل موثر احراز پست های مدیریتی قرار دارد.

مربیگری حرفه ای است برای کمک به ورزشکاران تا ابعاد جسمی ، روحی، روانی، توانایی های فردی و اجتماعی شان را در حد بالای استعدادهای خود قرار دهند. یک مربی کارا باید مهارت و دانش فوق العاده ای در زمینه روانشناسی، مدیریت و علم تمرین داشته باشد تا بتواند ورزشکاران ماهری پرورش دهد. این تحقیق نیز به منظور بررسی رابطه بین دو سبک رهبری انسانگرا و وظیفه گرا با پنج سبک تفکر اجرایی، قانونی، قضایی، آزاداندیش و محافظه کار مربیان موفق لیگ برتر والیبال انجام گرفت.روش تحقیق توصیفی _پیمایشی بودو ابزار اندازه گیری تحقیق دو پرسشنامه مقیلس سبک تفکر بود. پس از تایید روایی محتوایی پرسشنامه توسط اساتید تربیت بدنی و مدیریت، اعتبار درونی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب القای کرونباخ به ترتیب 73/0 و 657/0 محاسبه شد. روش های آماری مورد استفاده آزمون های ضریب همبستگی و رتبه ای فریدمن بود. سطح معنی داری در این تحقیق 05/0 در نظر گرفته شد . نتایج توصیفی نشان داد که: از بین 23 نفر از مربیان و سرمربیان 6/82 درصد دارای مدرک لیسانس هستند که رشته تحصیلی 4/43 درصد از آنها تربیت بدنی و 5/56 درصد غیر تربیت بدنی می باشد. از نظر درجه مکربیگری 1/52 درصد دارای درجه مربیگری بودند. B و 8/47 درصد دارای درجهA نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که : بین سبک رهبری وظیفه گرا و خرده مقیاس سبک های تفکر اجرایی ، قانونی ، قضایی، آزاد اندیش و محافظه کار رابطه معنی داری وجود ندارد و درمورد رابطه بین سبک رهبری انسانگرا و خرده مقیاس سبک های تفکر قانونی ، قضایی، آزاد اندیش و محافظه کار ، تنها بین سبک رهبری انسانگرا و سبک تفکر اجرایی مربیان رابطه ای معنی دار وجود دارد و در بقیه موارد رابطه معنی داری وجود نداشت. هم چنین انتخاب های ارجح سبک های رهبری و تفکر از دید مربیان سبک رهبری انسانگرا و سبک تفکر اجرایی بوده و و سبک های تفکر قضایی، قانونی، آزاداندیش و محافظه کار انتخاب های بعدی می باشند. از این رو با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می گردد که مربیان رابطه دو طرفه ای با ورزشکاران داشته باشندو اهداف مد نظر خود را به درستی برای ورزشکاران روشن نمایند و از طریق رفتاری مناسب آن اهداف را بر روی تیم پیاده کنند.

و تاثیر آن بر روش تدریس دبیران (IT) هدف کلی از انجام این پژوهش ، بررسی آشنایی دبیران تربیت بدنی با فن آوری اطلاعات و میزان یادگیری دانش آموزان دبیرستانی می باشد . جامعه آماری تحقیق حاضر ، شامل 85 نفر از دبیران تربیت بدنی زن ومرد که در سال تحصیلی 87_86 مشغول به تدریس در دبیرستان های استان کردستان بودند . از جامعه آماری 70 نفر( 82/0 ) به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. روش تحقیق با توجه به موضوع و اهداف از نوع تحقیقات ، توصیفی _ پیمایشی بود . ابزار مورد استفاده ، پرسشنامه محقق ساخته با 40 در فضای آموزشی)را در بر می گرفت . IT ،آشنایی با کامپیوتر ،کاربد ITسوال بسته پاسخ که سه حیطه ( آشنایی عمومی با معنیدار بود . بعد از جمع آوری P≤0/001 که در سطح ( R=0/95 )ضریب اعتبار پرسشنامه ها، برای تجزیه و تحلیل داده ها پرسشنامه ها برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی ( جدول آمار گروهی ، میانه ، میانگین ، انحراف معیار ، دامنه تغییرات جهت طبیعی بودن(k-s) و ضریب همبستگی پیرسون ) استفاده گردید . در بخش آمار استنباطی ابتدا آزمون کلموگروف- اسمیرنف و آزمون تعقیبی توکی ، جهت تجزیه و تحلیل فرضیه های تحقیق استفاده شد. ANOVA داده ها استفاده گردید . سپس آزمون همچنین سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد . نتایج نشان داد که : به طور معنی داری منجر به تغییر نگرش در روش تدریس آنها می شود . به سخن دیگر هر IT _ آشنایی دبیران تربیت بدنی با بیشترباشد ، تغییر نگرش در روش تدریس از سنتی به مدرن بیشتر است . ITچه آشنایی دبیران تربیت بدنی با _ آشنایی دبیران تربیت بدنی با کامپیوتر ، موجب استفاده بیشتر از نرم افزار های آموزشی در تدریس می شود . هر چه آشنایی دبیران با کامپیوتر در سطوح بالاتر باشد ، استفاده از فن آوری جدید و نرم افزار های آموزشی در تدریس بالاتر است. در فضای آموزشی از جمله مدارس موجب خلاقیتو نوآوری در روش تدریس دبیران می شود . به سخن دیگر هرIT _ کاربرد در فضای آموزشی بیشتر باشد ، خلاقیت و نوآوری در روش تدریس دبیران تربیت بدنی بیشتر می شود.IT چه کاربرد به طور معنی داری موجب یاددهی بهتر و مفید تر در دانش آموزان می شود . هر چه سطوح IT_ آشنایی دبیران تربیت بدنی با بیشتر باشد ، یادگیری بهتر و مفید تری در دانش آموزان ایجاد می شود .IT آشنایی دبیران تربیت بدنی با در فضای آموزشی به طور معنی داری

کشتی ورزش انفرادی است و ورزشکاران این رشته بایستی از اعتماد به نفس بالی برخوردار باشند، از سوی دیگر داشتن هدف و ایجاد انگیزش مناسب میتواند در توسعه و بهبود مهارت های اجرای نخبگان این رشته نقش بسزای داشته باشد. هدف از این تحقیق نیز مشخص نمودن ارتباط بین جهت گیری فضای ادراک شده انگیزشی ، و منابع کسب اعتماد به نفس در کشتی گیران فرنگی کار است ، تا از این طریق دیدگاه روشن علمی در مشخص کردن این ارتباطات ارائه گردد. جامعه آماری این تحقیق را در کشتی گیران فرنگی کار عادی و نخبه استان کردستان تشکیل می دادند که در زمان تحقیق تعداد انان 126 کشتی گیر بود اما با توجه به تعداد کمی نخبگان همگی آنان 36 نفر بعنوان نمونه در نظر گرفته شدند و از کشتی گیران فرنگی کار بصورت تصادفی تعداد 36 نفر انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع همبستگی بود که روابط بین متغیر ها (جهت گیری هدفی، فضای ادراک شده انگیزشی و منابع کسب اعتماد) مورد بررسی قرار گرفت. ابزار اندازه گیری مورد استفاده ، سه پرسشنامه بود که همگی آنان از اعتبار و روایی بالا و قابل قبولی برخورداد بود . آزمونها ی آماری مورد استفاده آزمونهای گلمو کروف – اسمیرف لوین و ضریب همبستگی پیرسون. نتایج تحقیق نشان داده که بین وظیفه ، خودمداری با منابع کسب اعتماد در کشتی گیران عادی در موارد تسلط ، نشان دادن توانایی ، حمایت اجتماعی ، شیوه رهبری و تجربه جایگزین در کشتی گیران نخبه با نشان دادن توانایی، ارتباط منفی وبا قابلیتهای جسمانی ، شیوه رهبری ، تجربه جایگزین ، آرامش محیطی ، ارتباط معنی داری مشاهده شد. بین وظیفه خود مداری با منابع انگیزشی در کشتی گیران عادی در مورد اجرا، ارتباط منفی و در مورد تسلط ارتباط مثبت و در کشتی گیران نخبه در ارتباط با اجرا ارتباط معنی داری مشاهده شد. نتایج همچنین نشان داد که تنها بین فضای ادراک شده انگیزشی در کشتی گیران عادی و نخبه ، تفاوت معنی دار وجود دارد.

این پایان نامه بدنبال مشخص کردن عوامل موثر بر رضایت مراجعه کنندگان به گمرک از محل خدمات صادرات و واردات در گمرکات استان کرمانشاه در شش ماهه دوم سال 85 می باشد . برای سنجش عوامل موثر بر رضایت از متغیرهای اصلی تاثیر گذار بر رضایت (رویه ،مراوده و نتیجه) از مدل زیتامل ،و سایر متغیرهای فرعی پیشنهادی استاد راهنما (قوانین ،زمان ،اختیارات مدیران ، سیستم اطلاعاتی ،مسئولیت پذیری ، تخصص و کارآمدی و میزان خسارات ) استفاده شده است. روش تحقیق این پایان نامه بصورت توصیفی – پیمایشی و از از ابزاری مانند پرسشنامه ، مصاحبه ،کتابخانه و غیره استفاده شده است . روش های آماری مورد استفاده عبارتند ازکای دو ، آلفای کرونباخ ،کراسکال والیس و من ویتنی . هدف کلی تحقیق بررسی میزان تاثیر هریک از عوامل سه گانه رویه ،مراوده و نتیجه بر رضایتمندی مراحعه کنندگان و اهداف جزئی تحقیق نیز شناسائی ، رتبه بندی عوامل تاثیر گذار بر رضایت وارائه راهکارها و پیشنهاداتی برای جلب رضایت مراجعه کنندگان به گمرک از محل خدمات صادرات و واردات می باشد. پس از طرح مبانی نظری مربوط به فرضیات تحقیق ، و توزیع ،جمع آوری و تجزیه تحلیل مهمترین عوامل تاثیر گذار بر رضایت به شرح زیر مشخص شده اند : براساس نتایج بدست آمده از تجزیه تحلیل آماری تحقیق متغیرهای اصلی رویه ،مراوده نتیجه به ترتیب از بیشترین میزان رضایتمندی مراجعه کنندگان برخوردار بوده اند .در مورد متغیرهای فرعی نیز به ترتیب سیستم اطلاعاتی ، قوانین ، اختیارات مدیران ، تخصص و کارآمدی ،زمان ،مسئولیت پذیری و میزان خسارات از بیشترین میزان رضایتمندی مراجعه کنندگان برخوردار بوده اند .

در این تحقیق مقایسه ی سلامت عمومی دانش آموزان پسر ورزشکار رشته های کاراته، کشتی و فوتبال مقطع متوسطه شهرستان سنندج مورد مطالعه قرار گرفته بود. اهداف ویژه ی تحقیق شامل توصیف سلامت عمومی و ابعاد چهارگانه ی آن (1- علایم جسمانی2- علایم اضطراب و اختلال خواب 3- کارکرد اجتماعی 4- علایم افسردگی)و هم چنین مقایسه ی آنها با یک دیگر بود. در این تحقیق به نوعی تاثیر رشته ی ورزشی بر سلامت عمومی و ابعاد چهارگانه ی آن مورد بررسی قرار گرفته بود. بدین منظور از پرسش نامه ی سلامت عمومی( GHQ – 28 )جهت اندازه گیری سلامت عمومی و ابعاد چهارگانه ی آن استفاده شد. (پایاپی و اعتبار این پرسش نامه در تحقیقات مختلف با موفقیت آزمایش شده است.) جامعه ی آماری این تحقیق را 950 نفر از دانش آموزان ورزشکار رشته های کاراته، کشتی و فوتبال مقطع متوسطه شهرستان سنندج در سال تحصیلی 85 – 84 تشکیل داد اند که از این تعداد 300 نفر به عنوان نمونه به شیوه ی تصادفی ساده انتخاب شدند. در این تحقیق هم چنین رشته های ورزشی کاراته، کشتی و فوتبال و ابعاد چهارگانه ی سلامت عمومی متغییرهای تحقیق وسن وجنس آزمودنی ها متغیرهای کنترل بودند. از آمار توصیفی برای نمودارها، جداول، میانه، انحراف معیار و درصد استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آنالیز واریانس یک سویه (ANOVA) برای مقایسه ی میانگین ها ی مورد مطالعه استفاده شد نتایج به دست آمده نشان داد که وضعیت سلامت عمومی دانش آموزان کاراته کار و فوتبالیست با اختلاف معنی داری بهتر از کشتی گیران بود و اگر چه بین میانگین سلامت عمومی کاراته کاران و فوتبالیست هااختلاف وجود داشت ولی این اختلاف معنی دار نبود.

هدف از انجام این تحقیق , بررسی ارتباط بین سلامت عمومی و تحلیل رفتگی دبیران تربیت بدنی استان کرمانشاه است که در سال 84-85 انجام گرفت. تعداد افراد جامعه 725 نفر است. و نمونه آماری تحقیق متشکل از 283 نفر است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع همبستگی بود، ابزار اندازه گیری را سه پرسشنامه ویژگی های فردی ، سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر) و تحلیل رفتگی (مسلش ) تشکیل داد. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی (میانگین ، انحراف معیار ، درصد)، آزمون همبستگی پیرسون ، فاکتور آنالیز و مقایسه میانگین ها (آزمون های t و ANOVA) استفاده شده اند و سطح معنی داری در این تحقیق برابر با (P>0/05) تعین گردید ، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام شد. نتایج تحقیق نشاد داد که : 1- عامل غالب در تضعیف سلامت عمومی اظطراب و کمترین عامل اثر گذار کاهش عملکرد اجتماعی بود. 2- بین کلیه عوامل سلامت عمومی آزمودنی ها همبستگی معنی دار وجود داشت. 3- عمده ترین عامل تحلیل رفتگی آزمودنی ها تهی شدن از ویژگی های فردی بود. 4- بین کلیه عوامل تحلیل رفتگی آزمودنی ها همبستگی معنی دار وجود داشت . 5- بین کاهش عملکرد شخصی و تهی شدن از ویژگی فردی با سابقه خدمت همبستگی معنی دار وجود داشت . 6- بین سلامت روانی با جنسیت بر اساس t مشاهده شده تفاوت معنی دار وجود نداشت . 7- بین سلامت جسمی با جنسیت بر اساس t مشاهده شده است تفاوت وجود داشت و زنان نسبت به مردان از سلامتی جسمی کمتری برخوردار بودند.

نظر به اینکه بورس یکی از شاخص های رشد اقتصادی کشور هاست و افراد زیادی سرمایه و پس انداز خود را در این بازار سرمایه گذاری می کنند و برای سرمایه گذاری با سوالهایی مواجه خواهند شد. این تحقیق به دنبال پاسخ به یکی از این سوال هاست که آیا بین ریسک سیستماتیک بازده پرتفوی و اهرم مالی ارتباط مهناداری وجود دارد یا خیر؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال محوری فرضیات زیر آزمون شد. 1- بین بازده پرتفوی و ریسک سیستماتیک پرتفوی سهام ارتباط مهناداری وجود دارد. 2- بین بازده پرتفوی و اهرم مالی و ریسک سیستماتیک ارتباط معناداری وجود دارد. 3- بین اهرم مالی و ریسک سیستماتیک سهام ارتباط معناداری وجود دارد. در این مقاله نخست مروری بر نظریه های موجود در بحث ساختار سرمایه و رابطه بین نسبت بدهی و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام خواهیم داشت. و به دنبال ان پژوهشگر با جمع آوری اطلاعات مالی 70 شرکت سهامی عام صنعتهای مورد مطالعه فرضیه را آزمون کرد. در آزمون فرضیه اول از مدل رگرسیون خطی استفاده شد که ارتباط معنی دار بین بازده پرتفوی و ریسک سیستماتیک پرتفوی نشان داده شد. در آزمون فرضیه دوم نیز که از مدل رگرسیون خطی استفاده شد نتایج نشان داد اهرم مالی به تنهایی بر بازده پرتفوی تاثیری ندارد اما اثر متقابل و همزمان اهرم مالی و ریسک سیستماتیک با بازده پرتفوی ارتباط معناداری دارد و در نهایت آزمن فرضیه سوم به ما نشان داد که بین اهرم مالی و ریسک سیستماتیک ارتباط معناداری وجود ندارد.

1ـ بررسی تغییرات ترکیب بدنی در دوران عادت ماهانه نسبت به قبل از این دوران در دو تیپ شخصیتی A و B دانشجویان ورزشکار 2ـ بررسی تغییرات ترکیب بدنی در دوران عادت ماهانه نسبت به قبل از این دوران در تیپ شخصیتیA 3ـ بررسی تغییرات ترکیب بدنی در دوران عادت ماهانه نسبت به قبل از این دوران در تیپ شخصیتی B روش تحقیق: تحقیق حاضر که از نوع توصیفی ـ تحلیلی است محقق در پی مطالعه تغییر احتمالی ترکیب بدنی در دوران عادت ماهانه در ورزشکاران با دو تیپ شخصیتی A و B می باشد. جامعه، آماری شامل کلیه دانشجویان ورزشکار دختر دانشگاه کردستان است که در نیمه دوم سال تحصیلی 84 ـ83 مشغول به تحصیل بوده و دارای سابقه 2 سال ورزش مداوم بوده اند (102 نفر،57 نفر دارای تیپ رفتاری A و 45 نفر دارای تیپ رفتاری B)که از میان آنها 85 نفر(43 نفر جز تیپ A و 42 نفر جز تیپ B)انتخاب شده اند. متغیر مستقل شامل: دوران عادت ماهانه، دو تیپ شخصیتی A و B و متغیرهای تابع آن شامل اجزای ترکیب بدنی بوده اند. گرایش به شخصیت A و B به وسیله پرسشنامه 25 سوالی شخصیت(برن رویتر) ارزیابی گردیده است. با استفاده ازدستگاه آنالیز کننده ترکیب بدنی(inbody)، اجزاءترکیب بدنی آزمودنیها در دو مرحله، یکی چند روز قبل از دوران عادت ماهانه و دیگری در اواسط دوران عادت ماهانه اندازه گیری شده است. برای بررسی تغییرات ترکیبات بدنی در دوران عادت ماهانه و فرضیه های داده شده تحقیق از آمار استنباطی که شامل t مستقل و t وابسته است استفاده گردیده است. یافته های تحقیق: 1ـ بین میانگین تغییرات اجزای ترکیب بدنی در دوران عادت ماهانه در دو تیپ شخصیتی A و B تفاوت معنی داری وجود ندارد. 2ـ بین میانگین تغییرات اجزای ترکیب بدنی در قبل از دوران عادت ماهانه در دو تیپ شخصیتی A و B تفاوت معنی داری وجود ندارد. 3- بین میانگین تغییرات اجزای ترکیب بدنی در دوران عادت ماهانه نسبت به قبل از این دوران در تیپ شخصیتی B تفاوت معنی داری وجود ندارد. 4ـ بین میانگین تغییرات اجزای ترکیب بدنی به جز، بافت نرم بدن و وزن خالص بدن در دوران عادت ماهانه نسبت به قبل از این دوران در تیپ شخصیتی A تفاوت معنی داری وجود ندارد. 5- بین میانگین تغییرات بافت نرم بدن و وزن خالص بدن در دوران عادت ماهانه نسبت به قبل از این دوران در تیپ شخصیتی Aتفاوت، معنی دار می باشد.(بافت نرم بدن در دوران عادت ماهانه نسبت به قب

این تحقیق با هدف بررسی رابطه و مقایسه احساس تنهایی و منبع کنترل (درونی ــ بیرونی) دانشجویان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه رازی کرمانشاه انجام گرفته است ، بدین منظور 60 نفر دانشجوی پسر ورزشکار شرکت کننده در تمرینات تیم های ورزشی دانشگاه (رشته های تیمی ) و 60 نفر غیر ورزشکار که هر دو گروه در دامنه سنی 19 تا 26 سال قرار داشتند به عنوان آزمودنی در نظر گرفته شدند . متغیرهای تحقیق شامل احساس تنهایی ، منبع کنترل درونی ، منبع کنترل بیرونی (گرایش به شانس) و منبع کنترل بیرونی (گرایش به افراد قدرتمند) در دو گروه می باشند . احساس تنهایی توسط پرسشنامه احساس تنهایی UCLA و منبع کنترل توسط پرسشنامه ( I, P, C ) لونسون اندازه گرفته شدند . پس از جمع آوری اطلاعات ، ابتدا از آزمون کلموگرف ــ اسمیرنف جهت بررسی وضعیت طبیعی یا غیر طبیعی بودن توزیع داده ها در دو گروه استفاده شد . سپس برای بررسی رابطه متغیرها در دو گروه از ضریب همبستگی پیرسون و جهت مقایسه متغیرها بین دو گروه از آزمون t دو گروه مستقل استفاده گردید . پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج زیر به دست آمد : 1) با بررسی روابط بین متغیرها ؛ الف) بین احساس تنهایی با منبع کنترل درونی و منبع کنترل بیرونی (گرایش به افراد قدرتمند) در دو گروه و احساس تنهایی و منبع کنترل بیرونی (گرایش به شانس) در پسران ورزشکار رابطه معناداری مشاهده نشد . ب) بین احساس تنهایی و منبع کنترل بیرونی (گرایش به شانس) در پسران غیر ورزشکار با ضریب اطمینان 99% ارتباط معناداری مشاهده شد . 2) از مقایسه متغیرها در میان آزمودنی ها نتیجه گرفته شد که ؛ الف) بین احساس تنهایی و منبع کنترل درونی در دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد . ب) بین منبع کنترل بیرونی در دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد. با توجه به رابطه معنی دار بین احساس تنهایی و منبع کنترل بیرونی (گرایش به شانس) در غیر ورزشکاران می توان گفت که غیر ورزشکاران با منبع کنترل بیرونی با این باور که کنترل کمی روی رویدادهای زندگی شان دارند بیشتر احساس تنهایی می کنند . وجود تفاوت معنی دار بین احساس تنهایی پسران ورزشکار و غیر ورزشکار اثر مفید روانی ــ اجتماعی فعالیت های ورزشی را تایید می کند . همچنین وجود تفاوت معنی دار بین منبع کنترل درونی پسران ورزشکار و غیر ورزشکار بیانگر این مطلب است که ورزشکاران کنترل بیشتری رو

هدف این تحقیق مقایسه تاثیر تصویرسازی ذهنی بر انگیزش و اجرای مهارت های فورهند و بک هند تنیس روی میز در دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه آزاد ملایر بود. جامعه آماری این تحقیق 42 نفر بود که از این تعداد 30 نفر به صورت تصادفی به دو گروه مساوی 15 نفری تقسیم شدند. در این تحقیق که از نوع نیمه تجربی بود، جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه انگیزشی گیل و تمرین ذهنی هیک من استفاده شد. تعداد جلسات تمرین ذهنی 18 جلسه بود که دو روز درهفته، به مدت 3 دقیقه انجام می شد. برای توصیف داده ها، از آمار توصیفی (میانه، میانگین، درصد، انحراف معیار) و برای آمار استنباطی از آزمون آماری t دو گروه وابسته، t دو گروه مستقل، آلفای کرونباخ، کلموگروف- اسمیرونف و آزمون لوین، استفاده شد. سطح معنی داری در این تحقیق (05/0 p< ) در نظر گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که : 1- بین میانگین نمرات پیش آزمون سطح مهارت فورهند و بک هند کنترلی تنیس روی میز افراد هر دو گروه کنترل و تجربی، تفاوت معنی داری وجود ندارد. 2- بین میانگین نمرات پیش آزمون میزان انگیزش افراد هر دو گروه کنترل و تجربی، تفاوت معنی داری وجود ندارد. 3- بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون سطح مهارت فورهند و بک هند کنترلی تنیس روی میز افراد گروه کنترل، تفاوت معنی داری وجود دارد. 4- بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون سطح مهارت فورهند و بک هند کنترلی تنیس روی میز افراد گروه تجربی، تفاوت معنی داری وجود دارد. 5- بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون میزان انگیزش افراد گروه کنترل، تفاوت معنی داری وجود ندارد. 6- بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون میزان انگیزش افراد گروه تجربی، تفاوت معنی داری وجود ندارد. 7- بین میانگین نمرات پس آزمون میزان انگیزش افراد گروه کنترل و تجربی، تفاوت معنی داری وجود ندارد. 8- بین میانگین نمرات میزان انگیزش و عملکرد کنترلی اجرای مهارت های فورهند و بک هند تنیس روی میز افراد گروه کنترل، تفاوت معنی داری وجود دارد. 9- بین میانگین نمرات میزان انگیزش و عملکرد کنترلی اجرای مهارت های فورهند و بک هند تنیس روی میز افراد گروه تجربی، تفاوت معنی داری وجود دارد. 10- بین میانگین نمرات پس آزمون میزان سطح مهارت فورهند و بک هند کنترلی تنیس روی میز افراد هر

این پژوهش با هدف بررسی اولویت های انگیزشی شرکت در ورزش کشتی در شهر کرمانشاه از طریق رتبه بندی عوامل انگیزشی (توسعه و بهبود مهارت ها- بودن با دوستان کسب موفقیت و پیروزی _ فاکتورهای موقعیتی _ تخلیه انرژی _ داشتن روحیه تیمی _ کسب امادگی بدنی _ داشتن سرگرمی و تفریح) با توجه به ویژگی های فردی آزمودنی ها (رده سنی ، وضعیت شغلی _ تحصیلی ، سابقه شرکت در مسابقات ، سابقه فعالیت در ورزش کشتی، میزان آسیب دیدگی) انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق را کشتی گیران رده های سنی مختلف تشکیل می دادند که تعداد انها در زمان تحقیق حدود 4612 نفر بودند. از این تعداد در رده سنی نوجوانان 99 نفر ، جوانان 56 نفر و بزرگسالان 87 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه های تحقیق در نظر گرفته شدند. روش تحقیق از نوع توصیفی (پیمایشی) بود و برای توصیف و تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانه، میانگین،نما، انحراف معیار) و برای آمار استنباطی از تحلیل واریانس یک سویه استفاده شد.

هدف از انجام تحقیق «توصیف میزان و شیوع استفاده از مواد کمکی نیرو افزا (داروها و مکملهای پروتیینی و ویتامینی) در ورزشکاران پرورش اندام باشگاه های شهر کرمانشاه بود. ابزار اندازه گیری در این تحقیق دو پرسشنامه بود یکی از این پرسشنامه ها که در میان ورزشکاران پرورش اندام توزیع گردید توسط «سید علی رضا حسینی» ساخته شده بود پرسشنامه دیگر شامل پنج سوال بود و در میان مربیان باشگاهها توزیع گردید محقق ساخته بود.آقای حسینی برای تعیین روایی از نظرات تعدادی از اساتید دانشگاهها و اینجانب برای تعیین پایایی آن از روش محاسبه ضریب آلفای کرانباخ استفاده کرده ام. روش تحقیق از نوع توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل تعداد 2000 نفر از ورزشکاران پرورش اندام باشگاههای شهر کرمانشاه بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 200 نفر به عنان نمونه آماری انتخاب شدند متغییرهای تحقیق عبارت بودند از ویژگی های فردی ورزشکاران (سن قد وزن شغل سطح تحصیلات و وضعیت تاهل) و ویژگی های فردی مربیان (سن سطح تحصیلات شغل و دارا بودن کارت مربیگری سابقه قهرمانی) بود. و همچنین مصرف داروها و مکملها هدف از پرداختن به ورزش پرورش اندام ویژگی های مربی سابقه ورزشی و میزان تمرین در هفته توسط ورزشکاران در این تحقیق از روش های امار توصیفی برای توصیف داده ها و در بخش امار استنباطی از ازمون رگرسیون لجستیک جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که در مجموع حدود79 درصد از ازمودنی ها از استروئیدهای آنابولیزان حدود 73 درصد از مکملهای ویتامینی و مواد معدنی و حدود 78 درصد نیز از مکمل های پروتیینی و اسیدآمینه استفاده می کردند نتایج تحقیق نشان داد که مصرف استروئیدهای انابولیک با وزن سطح تحصیلی و سابقه ورزشی ارتباط معنی دار داشت همچنین ورزشکاران اگاهی نسبتا خوبی نسبت به عوارض جانبی و خطرات داروها داشتند اما با این وجود اقدام به مصرف این دارو ها می کردند ب طوری که بیشترین سابقه مصرف این داروها به ترتیب مربوط به پودر کراتین ،قرص های ویتامین و مینرال و پودر پروتئین بود.

این پژوهش بر ان بود که بهترین شیوه های تمرین جهت پیشرفت در رشته رزمی دفاعی تکواندو را که یکی از ورزش های مدال آور کشورمان است را به مربیان این دسته معرفی نماید. لذا در این راستا تمریناتی طراحی شده تا بتوان تاثیر ان را روی ضربات پا که اساس حرکات این رشته در مبارزات کلاسیک می باشد را مطالعه نماید . این تمرینات شامل منتخبی از تمرینات پلایومتریک و تمرینات با وزنه بود که روی 40 نفر از تکواندوکاران شهرستان سنندج که به طور تصادفی از بین رده های کمربند قرمز به بالا با دامنه سنی 12 الی 18 سال انجام گرفت. این آزمودنی ها به چهار گروه تمرینات پلایومتریک، باوزنه، ترکیبی (شامل تمرینات پلایومتریک و با وزنه) و تمرینات عادی تکواندو تقسیم شدند که در ان سه گروه به مدت 10 هفته و هر هفته با سه جلسه تمرین، اعضای هر گروه به تمرینات خاص خود که به این منظور طراحی شده بود پرداختند. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی بود و برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی استفاده و برای بررسی تاثیر هر یک از برنامه های تمرینی بر روی متغیر وابسته (توان ضربات پا) از آزمون تی وابسته و مقایسه میزان تاثیر برنامه ها از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که: 1- هر سه نوع تمرینات انتخابی (پلایومتریک، باوزنه و ترکیبی) بر روی توان ضربات پای آزمودنی ها تاثیر مثبت و معناداری داشت. 2- تمرینات معمولی تکواندو بر روی توان ضربات پای آزمودنی ها تاثیر مثبت و معناداری نداشت. 3- بین تاثیر تمرینات انتخابی سه گرو پلایومتریک، باوزنه و ترکیبی بر روی توان ضربات پا تفاوت معناداری وجود نداشت.

نوجوانان به دلیل مشکلات خاص تحولی و همچنین مشکلات خانوادگی ، تحصیلی و اجتماعی بیشتر در معرض فشار های روانی از قبیل اضطراب و افسردگی قرار می گیرند .پژوهش گران و کارشناسان امر تعلیم و تربیت همواره در صدد پی بردن به روش هایی برای جلوگیری و کاهش اختلالات روانی در میان این قشر عظیم جامعه بوده اند . اما تاثیر آمادگی جسمانی دانش آموزان بر میزان اضطراب و افسردگی آنان کمتر مورد توجه قرار گرفته است . این پژوهش کوششی است تا به این سئوال پاسخ گوید که آیا بین آمادگی جسمانی دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهرستان کامیاران با اضطراب و افسردگی آنان ، ارتباط وجود دارد یا خیر . جامعه ی آماری این تحقیق را کلیه ی دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهرستان کایاران در سال تحصیلی 83-82 تشکیل دادند که تعداد آنان حدود 3500 نفر بود . به دلیل کثرت جامعه ی آماری ، از بین آنان تعداد 300 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند . روش های آماری این تحقیق برای آمار توصیفی از میانگین ، انحراف معیار و درصد استفاده گردید و برای آمار استنباطی از آزمون های t دو گروه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید . نتایج توصیفی : میزان آمادگی جسمانی دانش آموزان شهری و روستایی تقریباً نزدیک به هم بود و هر دو گروه نسبت به شاخص نورم استانی در سطح متوسط به پائین قرار داشتند و وضعیت مطلوبی نداشتند . میزان اضطراب دو گروه مشابه هم بود و در دو گروه میزان محسوسی از اضطراب مشاهده شد که مطلوب نبود . میزان افسردگی دو گروه تقریباً نزدیک به هم بود و و دو گروه دارای میزان نامحسوسی از افسردگی بودند . نتایج فرضیات نشان داد که : بین آمادگی جسمانی با اضطراب و افسردگی در هر دو گروه ارتباط معنی داری وجود نداشت . بین اضطراب و افسردگی در هر دو گروه ارتباط قوی مشاهده شد . بین آمادگی جسمانی ، اضطراب و افسردگی دو گروه نسبت به هم تفاوت معنی داری مشاهده نشد .

هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه بین تیپ های شخصیتی A,B و منطقه برانگیختگی(IZOF) در اجرای ورزشی، ورزشکاران کاراته کار دختر استان کرمانشاه در سال 83بود. تحقیق حاضر بر پایه تئوری Izof لنجام گرفته و با دخالت دادن تیپ های شخصیتی A,B چگونگی تعامل هیجان- عملکرد را بررسی مینماییم. جامعه آماری 48 نفر از کاراته کاران دختر استان کرمانشاه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و به کمک نرم افزار آماری SPSSبه عمل آمد. نتایج تحقیق نشان داد 1- بین میانگین نمرات بهترین و بدترین اجرا با شدت هیجانات مثبت کمک کننده در تیپ A تفاوت معنی داری وجود داشت و شدت هیجانات در بهترین اجرا بیشتر شدت همین هیجانات در بدترین اجرا بود. 2- بین نمرات بهترین و بدترین اجرا با شدت هیجانات منفی کمک کننده در تیپ A تفاوت معنی داری وجود داشت

این پژوهش با هدف توصیف سبک های مدیریت ( انسان گرا / وظیفه گرا ) و ویژگی های فردی ( سن ، مدرک تحصیلی ، رشته تحصیلی ، سابقه خدمت ، سابقـه مـدیـریـت و گذرانـدن دوره های آموزش ضمن خدمت مدیریت ) و تعیین ارتباط آنها در بین مسئولین تربیت بدنی ادرات آموزش و پرورش و مسئولین ادارات تربیت بدنی استان کردستان انجام گرفته است . جهت اجرای این تحقیق و جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه استفاده گردید : 1 _ پرسش نامه . باردنزومتزکاس که برای تعیین سبک رهبری وظیفه گرایی و انسان گرایی مورد استفاده قرار گرفت . 2 _ پرسش نامه اطلاعات فردی که شامل پرسش نامه ای است که به وسیله آن اطلاعات مربوطه به ویژگی های فردی از قبیل سن ، جنس ، مدرک تحصیلی ، سابقه خدمت ، سابقه مدیریت ، رشته تحصیلی جمع آوری گردید . جامعه آماری این تحقیق عبارت بود از کلیه مسئولین تربیت بدنی ادارات آموزش و پرورش و مسئولین ادارات تربیت بدنی استان کردستان به علت محدودیت تعداد جامعه آماری به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد . تجریه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نشان داد که 36/29 درصد مدیران آموزش و پرورش دارای سبک رهبری انسان گرایی ضعیف تا متوسط و 64/71 درصد مدیران دارای سبک رهبری انسان گرایی خوب تا عالی و 28/40 درصد دارای سبک رهبری وظیفه گرایی ضعیف تا متوسط و 72/59 درصد دارای سبک رهبری وظیفه گرایی خوب تا عالی می باشند و این مقادیر در مسئولین ادارات تربیت بدنی استان به ترتیب 71/26 و 29/73 و 19/39 و 81/91 درصد می باشد . هم چنین در بخش آمار استنباطی یافته های تحقیق نشان داد که بین سبک های رهبری و هیچ یک از ویژگی های فردی مورد بحث رابطه معنادار آماری برقرار نیست . به طور کلی براساس یافته های این تحقیق بین سبک رهبری و خصوصیات فردی مدیران فوق الذکر رابطه معنی داری مشاهده نشد چون نتایج این پژوهش با نتایج تحقیقات دیگر همخوانی و بعضا تفاوت داشته است . این نکته روشن می شود که در جامعه قسمت بررسی ، تحت شرایط و اوضاع مختلف و با توجه به ویژگی های شخصی مدیران تربیت بدنی کاربرد سبک ها نیز متفاوت بوده است .

هدف پژوهش، بررسی رابطه‎ی سطح بهینه‎ی برانگیختگی و عملکرد ورزشی تکواندوکاران دختر استان لرستان، با توجه به تیپ شخصیتی آنان بوده است. جامعه‎ی آماری این تحقیق 70 نفر دختر تکواندوکار ماهر استان لرستان بودند که همگی به عنوان نمونه‎ی تحقیق در نظر گرفته شدند. از پرسش‎نامه‎ی ‎PNA77 برای انتخاب انواع و شدت هیجان‎ها و از پرسش‎نامه‎ی برن رویتر جهت تعیین تیپ شخصیتی آزمودنی‎ها استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری اختلاف معنی‎دار در شدت هیجان‎های مثبت کمک‎کننده بین بهترین و بدترین اجرا در ورزشکاران تیپ‎های ‎A و ‎B نشان داد و همچنین شدت هیجان‎های منفی کمک‎کننده و منفی آسیب‎زننده در بهترین اجراهای ورزشکاران تیپ ‎A با ورزشکاران تیپ ‎B دارای اختلاف معنی‎دار بودند. شدت هیجان‎های منفی کمک‎کننده و منفی آسیب‎زننده و مثبت آسیب‎زننده در بهترین و بدترین اجراهای تیپ‎های ‎A و ‎B و نیز شدت هیجان‎های منفی و مثبت کمک‎کننده و منفی و مثبت آسیب‎زننده در بدترین اجرای افراد تیپ ‎A با شدت همین هیجان‎ها در بدترین اجرای افراد تیپ ‎B تفاوت معنی‎داری نداشتند.

در این تحقیق تاثیر تسهیل اجتماعی به معنای حضور دیگران از دو بعد تماشاچی منفعل و هم کنشگر مورد بررسی قرار گرفته است . این پژوهش بر روی 60 نفر از دانشجویان دختر غیر ورزشکار انجام شده است. این آزمودنی ها به طور تصادفی از میان 300 نفر از دانشجویانی که واحد تربیت بدنی عمومی را انتخاب کرده بودند برگزیده شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. سپس بر آزمودنی های گروه تجربی متغیرهای تسهیل اجتماعی بصورت دیگران هم کنشگر و دیگران غیرفعال اعمال شد و با وضعیت اجرای آزمونها بدون حضور دیگران مقایسه گردید گروه کنترل نیز هر یک از آزمونها (دوی 45 متر، دراز و نشست و پرتاب دارت) را سه بار و به تنهایی انجام دادند. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار، و بیشترین و کمترین) برای توصیف عملکرد آزمودنی ها و آمار استنباطی(آزمون آماریt دو گروه وابسته، آزمون آماری t دو گروه مستقل و تحلیل واریانس یکسویهF)انجام گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در دوی 45 متر میان نتایج اجرایی آزمون در سه وضعیت به تنهایی، با حضور تماشاچی غیرفعال با حضور هم کنشگر تفاوت معناداری وجود دارد و همچنین حضور هم کنشگر زمان دوی 45 متر را به میزان بیشتری کاهش داده است. همچنین میان نتایج اجرای آزمون دراز و نشت در وضعیت به تنهایی، با حضور دیگران بر عملکرد آزمودنی تاثیر معنی داری وجود ندارد. البته میان تاثیرات هر چند ناچیز دو فرد همکنش و تماشاچی غیرفعال ، تفاوت معناداری به نفع فرد همکنش وجود دارد. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که در آزمون پرتاب دارت تفاوت معناداری میان نتایج سه مرحله وجود ندارد و می توان نتیجه گرفت که حضور فرد همکنش و یا تماشاچی غیرفعال تفاوت معنی داری میان نتایج عملکرد دقتی ایجاد نمی کند.

هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و سلامت روانی کارکنان ادارات آموزش پرورش شهرستان خرم آباد بود. جامعه آماری این تحقیق راکارکنان ادارات آموزش پرورش شهرستان خرم آباد تشکیل میدهند ، که تعداد آن ها498 نفر بود و از این تعداد 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع همبستگی است که در آن میخواهیم میزان اشتراک هر متغیر را بدست بیاوریم و به عبارتی به دنبال آن هستیم که میزان ارتباط اوقات فراغت به عنوان یک متغیر پیشگو بر سلامت روانی و ابعاد نه گانه آن (متغیر ملاک) مشخص سازیم. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی ، درصد ، میانگین، انحراف معیار) رای ترسیم جداول و نمودارها و توصیف شاخص های تحقیق و از امار استنباطی ضریب همبستگی اسپیرمن، تحلیل واریانس یک طرفه ANOVA و T دو گروه مستقل استفاده شد. سطح معنی داری در این تحقیق (p<0/05) در نظر گرفته شد و برای تجزیه داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد

بررسی و مقایسه توان هوازی دانشجویان ورزشکار پسر 18-25 سال در چهار رشته ورزشی منتخب دانشگاه کردستان با هدف سنجش و مقایسه توان هوازی و غیرهوازی دانشجویان ورزشکار و مقایسه دو شاخص مذکور به تفکیک در بین چهار رشته ورزشی منتخب که شامل رشته های فوتبال، کشتی،والیبال و پینگ پنگ بود. جامعه تحقیقی شامل کلیه دانشجویان ورزشکار عضو تیم های ورزشی دانشگاه در چهار رشته فوق بوده و تعداد نمونه 40 نفر و برای هر رشته 10 نفر در نظر گرفته شد، در رشته های فوتبال و والیبال به طور تصادفی ساده با جانشین و در کشتی و پینگ پنگ تمامی اعضای تیم به عنوان نمونه انتخاب شدند. توان هوازی و غیر هوازی به عنوان متغیر های وابسته و رشته های ورزشی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شد. ابزار اندازه گیری برای اجرای این طرح دوچرخه کار سنج مدل« ای 980» ساخت کارخانه تنتوری فنلاند بود که در قسمت کامپیوتر آن آزمون «سه مرحله ای» و «یک دقیقه» برنامه ریزی شده بود و همچنین از ترازو و چاپگر جهت توزین ورزشکاران و چاپ نتایج ازمونها استفاده شد. میانگین وزن تمامی آزمودنیها 6/969 + 68/55 ، سن 2/15 + 22/85 ، توان هوازی 6/484 + 37/844 ، توان غیرهوازی 0/713 + 5/911 که به ترتیب بر حسب کیلو گرم، سال، میلی لیتر دردقیقه به ازای هر کیلو گرم وزن بدن و وات در دقیقه به ازای هر کیلو گرم وزن بدن بود. تجزیه . تحلیل اطلاعات از روش آماری « من ویتنی یو - ویلکاکسن» و نرم افزار spss استفاده شد.

تحقیقات نشان داده است که عملکرد دستگاه قلبی عروقی تنفسی نقش مهمی را در حفظ سلامت و عملکرد انسان ایفا می کند بنابراین ارزیابی و بالابردن کارایی ان لازم است در این پژوهش حداکثر اکسیژن مصرفی (حداکثر توان هوازی) که یکی از شاخص های معتبر در پژوهشهای علمی تربیت بدنی و ورزش و طب ورزشی به منظور شناخت کارائی دستگاه قلبی عروقی تنفسی می باشد مورد ارزیابی و مطالعه قرار گرفت روش اجرای تحقیق به این صورت بود که با استفاده از دوچرخه کارسنج ازمونی تحت عنوان ازمون سه مرحله ای شامل سه مرحله فعالیت 4 دقیقه ای بر روی ازمودنی ها اجرا گردید جامعه اماری این تحقیق شامل 393 نفر از معلمین مرد ناحیه یک سنندج می باشد که 15% انها (59 نفر) به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه اماری انتخاب شدند چون نورم استانداردی که دراختیار بود مقذار حداکثر اکسیژن مصرفی را برای دو گروه سنی 30-26 و 35-31 سال مشخص می نمود لذا برای مقایسه ازمودنی ها با همدیگر و با نورم استاندارد کل ازمودنی ها به دو گروه 30-26 و 35-31 سال تقسیم شدند . برای تجزیه و تحلیل و تفسیر و مقایسه نتایج از توصیف اماری نتایج و مقایسه با استانداردها ازمونt و x برای مقایسه گروه های سنی 30-26 سال و 35-31 سال و ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن برای بررسی ارتباط بین افزایش سن و تغییرات حداکثر اکسیژن مصرفی استفاده گردید.