Faculty Profile

آرزو احمدپور
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/06/22

آرزو احمدپور

دانشکده علوم انسانی و اجتماعی / گروه علوم ورزشی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. تاثیر تعداد جلسات بازی های اصلاحی بر تعادل ایستا، پویا و قدرت عضلات اندام تحتانی کودکان با کف پای صاف
    1402
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تعداد جلسات بازی های اصلاحی بر تعادل ایستا، پویا و قدرت عضلات اندام تحتانی کودکان با کف پای صاف انجام شد. تعداد 30 کودک با دامنه سنی 3-6 سال در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. در این مطالعه برای گردآوری اطلاعات مربوط به کف پای صاف، تعادل ایستا، تعادل پویا و قدرت اندام تحتانی به ترتیب از آزمون‌های شاخص افتادگی استخوان ناوی، ایستادن بر روی یک‌پا، آزمون Y و دینامومتر استفاده شد. پس از ارزیابی‌های انجام شده در پیش آزمون، آزمودنی‌های گروه‌های تجربی تمرینات بازی های اصلاحی را انجام دادند و آزمودنی های گروه کنترل به فعالیت‌های بدنی معمول خود پرداختند. پس از پایان دوره پروتکل تمرینی مجددا آزمودنی‌ها آزمون‌های مربوط به پیش‌آزمون را انجام داده و نتایج آنها ثبت شد. جهت بررسی تفاوت درون گروهی و بین گروهی در زمان های مختلف از آزمون آماری ANOVA با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تاثیر زمان اندازه گیری بر نمرات کف پای صاف معنی دار می باشد (02/0 =P). بر این اساس صرف نظر از گروه ها بین میانگین کف پای صاف در پیش آزمون، 1 هفته، 4 هفته، 6 هفته و 8 هفته بعد تفاوت معنی داری وجود دارد. علاوه بر این اثر تعامل بین زمان و گروه نیز در متغیر کف پای صاف معنی دار می باشد (001/0 =P). در نتیجه می‌توان بیان نمود که تفاوت میانگین کف پای صاف در زمان های مختلف با توجه به سطوح متغیر گروه متفاوت می باشد. همچنین تاثیر گروه بر متغیر کف پای صاف فقط در زمان بعد از هفته 8 معنی دار می‌باشد (03/0 =P). همچنین نتایج مطالعه نشان داد که تاثیر زمان اندازه گیری بر نمرات تعادل ایستا معنی دار می باشد (001/0 =P). بر این اساس صرف نظر از گروه ها بین میانگین تعادل ایستا در پیش آزمون، 1 هفته، 4 هفته، 6 هفته و 8 هفته بعد تفاوت معنی داری وجود دارد. علاوه بر این اثر تعامل بین زمان و گروه نیز در متغیر تعادل ایستا معنی دار می باشد (001/0 =P). در نتیجه می‌توان بیان نمود که تفاوت میانگین تعادل ایستا در زمان های مختلف با توجه به سطوح متغیر گروه متفاوت می باشد. همچنین تاثیر گروه بر متغیر تعادل ایستا فقط در زمان بعد از هفته 8 معنی دار می‌باشد (04/0 =P). از طرف دیگر نتایج نشان داد تاثیر زمان اندازه گیری بر نمرات جهت قدامی (001/0 =P)، جهت خلفی خارجی (001/0 =P) و جهت خلفی داخلی (001/0 =P) تعادل پویا معنی دار می باشد. بر این اساس صرف نظر از گروه ها بین میانگین نمرات جهت قدامی، جهت خلفی خارجی و جهت خلفی داخلی تعادل پویا در پیش آزمون، 1 هفته، 4 هفته، 6 هفته و 8 هفته بعد تفاوت معنی داری وجود دارد. علاوه بر این اثر تعامل بین زمان و گروه نیز در نمرات جهت قدامی (001/0 =P)، جهت خلفی خارجی (001/0 =P) و جهت خلفی داخلی (001/0 =P) معنی دار می باشد. در نتیجه می‌توان بیان نمود که تفاوت میانگین نمرات جهت قدامی، جهت خلفی خارجی و جهت خلفی داخلی در زمان های مختلف با توجه به سطوح متغیر گروه متفاوت می باشد. همچنین تاثیر گروه بر متغیر تعادل پویا در مرحله 6 هفته بعد (04/0=P) و 8 هفته بعد (02/0=P) نمرات جهت قدامی، 6 هفته بعد (04/0=P) و 8 هفته بعد (01/0=P) نمرات جهت خلفی خارجی و 8 هفته بعد (03/0=P) نمرات جهت خلفی داخلی معنی دار می‌باشد. علاوه بر این نتایج نشان داد تاثیر زمان اندازه گیری بر نمرات قدرت پلانتار فلکشن (001/0 =P) و دورسی فلکشن (001/0 =P) معنی دار می باشد. بر این اساس صرف نظر از گروه ها بین میانگین نمرات پلانتار فلکشن و دورسی فلکشن در پیش آزمون، 1 هفته، 4 هفته، 6 هفته و 8 هفته بعد تفاوت معنی داری وجود دارد. علاوه بر این اثر تعامل بین زمان و گروه نیز در نمرات پلانتار فلکشن (001/0 =P) و دورسی فلکشن (001/0 =P) معنی دار می باشد. در نتیجه می‌توان بیان نمود که تفاوت میانگین نمرات پلانتار فلکشن و دورسی فلکشن در زمان های مختلف با توجه به سطوح متغیر گروه متفاوت می باشد. همچنین تاثیر گروه بر نمرات پلانتار فلکشن در مرحله 6 هفته بعد (03/0=P) و 8 هفته بعد (01/0=P) و نمرات دورسی فلکشن در مرحله 8 هفته بعد (03/0=P) معنی دار می‌باشد. بر اساس این یافته ها و با توجه به کم هزینه بودن، عدم نیاز بـه امکانات و تجهیزات پیشرفته، تنوع در حرکات و مفرح بودن بازی های اصلاحی برای بچه ها توصیه می شود که در کنار سایر روش های تمرینی و درمانی از این بازی ها نیز جهت بهبود صافی کف پا، تعادل و بهبود قدرت به ویژه در کودکان استفاده و گسترش آن مد نظر قرار گیرد.
  2. تاثیر یک جلسه فعالیت هوازی حاد با شدت های متفاوت بر کارکردهای اجرایی کودکان 9 تا 10 سال
    1401
    مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، مطالعه ی تاثیر یک جلسه فعالیت هوازی حاد با شدت های متفاوت بر کارکردهای اجرایی کودکان 9 تا10 سال بود. روش شناسی: از میان کودکان مقطع ابتدایی، 36 کودک (18 دختر) با میانگین سنی (50/0±58/9 سال)، پس از کنترل سلامتی جسمی و رعایت شرایط ورود به مطالعه جهت اجرای پژوهش انتخاب شدند. فعالیت ورزشی در این تحقیق یک جلسه تمرین ورزشی هوازی بر روی تردمیل (با دو شدت 60 و 80 درصد حداکثر ضربان قلب MHR) (بر اساس معادله (7/0×(سال) سن) – 208) به مدت 15 دقیقه بود. آزمودنی ها سه گروه 12 نفری، شامل دو گروه تمرینی با 60 و 80 درصد حداکثر ضربان قلب (شدت بالا و متوسط) و یک گروه کنترل بودند. گروه کنترل در طی این مدت هیچ نوع مداخله ورزشی دریافت نکرد. در مرحله اول هر سه گروه (آزمایش و گروه کنترل) برای همگن شدن مورد آزمون PACER قرار گرفتند، سپس در پیش آزمون، آزمون های N-Back و استروپ، جهت اندازه گیری حافظه ی کاری و بازداری کنترل آزمودنی ها در هر سه گروه اجرا و بعد از تمام شدن دوره مداخله و پس از اینکه HR به 10 درصد ارزش قبل از تمرین برگشت، دوباره آزمون هایی که در پیش آزمون گرفته شده بود، برای تمام گروه ها اجرا شد. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای مقایسه بین گروه های مداخله و کنترل و در صورت مشاهده تفاوت معنادار درون یا بین گروهی، از آزمون t وابسته (تفاوت پیش آزمون با پس آزمون) و آزمونی آنوای یک راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج: نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که حافظه ی کاری کودکان مورد مداخله در مرحله ی پس آزمون نسبت به مرحله ی پیش آزمون، افزایش معنی داری دارد. انجام یک جلسه تمرین ورزشی هوازی حاد با شدت 60 درصد موجب افزایش بیشتر حافظه ی کاری کودکان مورد مطالعه نسبت به انجام یک جلسه تمرین ورزشی هوازی حاد با شدت 80 درصد شد، ولی این افزایش از نظر آماری معنادار نبود (211/0>P). یافته ها نشان داد که بین حافظه ی کاری در گروه 60 درصد و گروه 80 درصد MHR با گروه کنترل، تفاوت معنی داری وجود دارد (به ترتیب 004/0>P و 003/0>P). همچنین یافته های حاصل از این بررسی نشان داد که بین بازداری کنترل گروه 60 درصد MHR، 80 درصد MHR و گروه کنترل، در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی داری وجود ندارد (به ترتیب 094/0>P، 554/0>P و 792/0>P). لذا مشخص شد که یک جلسه تمرین ورزشی هوازی حاد با شدت های متفاوت (60 و 80 درصد MHR) تاثیری بر کنترل بازداری کودکان مورد مطالعه ندارد. مقایسه بین گروه های مورد مطالعه نیز نشان داد که بین گروه 60 درصد و گروه 80 درصد MHR در اکثر متغیرهای مورد مطالعه، تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که انجام یک جلسه ورزش هوازی می تواند حافظه ی کاری کودکان 9 تا 10 سال را افزایش دهد. لذا به والدین کودکان و همچنین مسئولین مدارس، پیشنهاد می شود جهت افزایش حافظه ی کاری کودکان 9 تا 10 سال، در کنار امور آموزشی به انجام یک جلسه فعالیت ورزشی هوازی، اهتمام ورزند.
  3. تاثیر تمرین مهارتهای حرکتی بنیادی با رویکرد "آموزش بازی برای فهمیدن" بر مهارت های حرکتی و شناختی کودکان مبتلا به نارسایی توجه/بیش فعالی
    1400
    هدف: هدف این تحقیق بررسی تاثیر تمرین مهارت های بنیادین با رویکرد آموزش بازی برای فهمیدن (TGFU) بر مهارتهای حرکتی و شناختی در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/بیش فعالی (ADHD) بود. روش ها: روش اجرای تحقیق، نیمه تجربی و از نوع کاربردی بود که با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. 18 دانش آموز 7 تا 10 سال(1.10±8.05) مقطع ابتدایی اسلامشهر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مرحله پیش آزمون شرکت کنندگان آزمون رشد حرکتی درشت اولریخ نسخه سوم(TGMD-3) و آزمون شبکه های توجه (ANT) را انجام دادند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. فرآیند تمرین شامل 4 هفته (هر هفته 2 جلسه 60 دقیقه ای) تمرین حرکات بنیادی با رویکرد بازی برای فهمیدن (TGFU) برگزار شد. پس از پایان مراحل مداخله، پس آزمون گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون آنوا با اندازه گیری های مکرر و همچنین آزمون t مستقل تحلیل شد. نتایج: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین دو گروه مداخله و کنترل در مهارت های حرکتی که شامل مهارتهای جابجایی و توپی بود و همچنین مهارت شناختی تفاوت معناداری وجود دارد(P<0.05). نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت که تمرین مهارت های بنیادین با رویکرد آموزش بازی برای فهمیدن می تواند موجب بهبود رشد حرکتی و شناختی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی گردد.
  4. تاثیر جنسیت و سطح فعالیت بدنی بر کیفیت زندگی و کیفیت خواب سالمندان در زمان انزوای اجتماعی ناشی از همه گیری بیماری کرونا
    1400
    هدف از این تحقیق بررسی اثر جنسیت و فعالیت بدنی بر کیفیت زندگی و کیفیت خواب سالمندان در زمان انزوای اجتماعی ناشی از همه گیری بیماری کرونا است. با توجه به ماهیت تحقیق ، این تحقیق یک تحقیق توصیفی از نوع علی مقایسه ایی است. از بین جامعه سالمندان استان کردستان 189 نفر به روش تصادفی خوشه ایی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه فعالیت بدنی بک و همکارانش (1982 ) و پرسشنامه کیفیت خواب پیتسبورگ (1989 )، و پرسشنامه کیفیت زندگی لیپاد (1998 ) بود. جامعه آماری این پژوهش را افراد سالمند زن و مرد (بالای 60 سال) 10 شهر استان کردستان تشکیل می دهند. مطابق آخرین آمار موجود در سالنامه آماری استان کردستان، جمعیت بالای 60 سال ساکن در نقاط شهری برابر 94877 نفر بوده که از این تعداد 47 درصد مرد و 53 درصد زن بوده اند. همچنین نسبت جمعیت در شهرستان های استان کردستان به قرار زیر است که نسبت به جمعیت مورد نظر، نسبت نمونه پژوهش را هم تشکیل می دهد. شهرستان بانه 10 درصد، شهرستان بیجار 5 درصد، شهرستان دیواندره 3 درصد، شهرستان سروآباد 1 درصد، شهرستان سقز 15 درصد، شهرستان سنندج 37 درصد، شهرستان قروه 8 درصد، شهرستان مریوان 13 درصد، شهرستان کامیاران 5 درصد و شهرستان دهگلان 3 درصد بوده است. بنابراین با استفاده از فرمول کوکران و در سطح معناداری 95 صدم و با حداکثر خطای برآورد 7 درصد حجم نمونه لازم برابر 189 نفر برآورد شده است. از آمار توصیفی(میانگین ، میانه و مد واریانس و انحراف معیار) وآمار استنباطی(روش های پارامتری،آزمون آنوا، آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون)، استفاده شد. نتایج نشان داد که فعالیت بدنی می تواند باعث کاهش مشکلات خواب سالمندان، به ویژه مشکلات ناشی از تاخیر در به خواب رفتن و طول مدت خواب و همچنین افزایش کیفیت زندگی و بعد مهم آن رضایت از زندگی روزمره و کاهش اضطراب و افسردگی سالمند شود. بر اساس نتایج حاصل، فعالیت بدنی، کیفیت ذهنی خواب سالمندان و کیفیت زندگی و رضایت از آن را بهبود بخشیده است که می تواند در کاهش شکایات ناشی از مشکلات مرتبط مفید باشد
  5. تاثیر پلی مورفیسم MCT1 و مکمل دهی بتاآلانین بر ترکیب بدنی، توان بی هوازی و غلظت لاکتات پس از آزمون وینگیت در ورزشکاران
    1400
    مقدمه و هدف: امروزه اهمیت استفاده از داده های ژنتیکی برای شناسایی تاثیر مداخلات تمرینی و غذایی و همچنین استعدادیابی به منظور پرورش افراد مستعد امری اجتناب ناپذیر و بدیهی است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مکمل دهی بتاآلانین بر ترکیب بدنی، توان بی هوازی و غلظت لاکتات پس از آزمون وینگیت در ورزشکاران با پلی مورفیسم های مختلف MCT1 انجام شد. روش شناسی: در پژوهش حاضر، از میان ورزشکاران مرد نخبه شهرستان سنندج 30 نفر (سن: 3/4±85/24 سال؛ قد: 5/6±5/181 سانتی متر؛ شاخص توده بدنی: 7/4± 2/22 کیلوگرم بر متر مربع) از آنها بر اساس داشتن حداقل 150 دقیقه تمرین یا فعالیت ورزشی منظم (تمرینات استقامتی، سرعتی و توانی) در هر هفته طی حداقل شش ماه گذشته انتخاب شدند. از آزمودنی ها خواسته شد تا سه روز قبل از اجرای آزمون توان بی هوازی وینگیت از انجام هرگونه فعالیت بدنی شدید خودداری کنند. پس از حضور تمامی آزمودنی ها در محل اجرای آزمون، در ابتدا ترکیب بدنی (درصد چربی و توده بدون چربی) آزمودنی ها اندازه گیری شد. ابتدا خونگیری حالت پایه (قبل از اجرای آزمون ها) انجام شد و سپس ورزشکاران سه مرحله تست وینگیت را انجام دادند. ترتیب اجرای آزمون های وینگیت و خونگیری بدین صورت بود: اولین تست وینگت اجرا شد، 4 دقیقه ریکاوری، مرحله دوم تست وینگیت، سپس خونگیری بلافاصله بعد از آزمون دوم انجام شد، بعد از آن 4 دقیقه استراحت و سپس مرحله سوم خونگیری، اجرای تست وینگت برای مرحله سوم و سپس بلافاصله مرحله چهارم خونگیری و 5 دقیقه ریکاوری و مرحله آخر خونگیری انجام شد (در مجموع 5 مرحله خونگیری). سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در یکی از دو گروه مکمل و دارونما قرار گرفتند؛ این دو گروه به لحاظ توان بی هوازی اوج همسان بودند. هر یک از آزمودنی ها به مدت 28 روز مکمل بتا آلانین (4/6 گرم در روز) یا دارونما (مالتودکسترین) را به صورت دو وعده ای همراه با وعده صبحانه و نهار مصرف کردند. دو روز بعد دریافت آخرین وعده مکمل یا دارونما (روز سی اُم) از آزمودنی ها درخواست شد برای اجرای مرحله دوم مطالعه در آزمایشگاه دانشگاه کردستان حضور یابند. پس از حضور تمام آزمودنی ها در محل اجرای آزمون تمام مراحل آزمون گیری دقیقاً مشابه با مرحله پیش آزمون، مجدد اجرا شد. در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه های تکراری، تعقیبی بونفرونی و t همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مقایسه بین گروهی ترکیب بدنی نشان داد که اختلاف مرحله پیش-پس آزمون بین هیچ یک از گروه ها معنی داری نیست. به طور کلی، نتایج حاکی از آن است که تنها در گروه مکمل دهی پلی مورفیسم AA به طور معنی داری در مرحله چهارم کمتر از سایر پلی مورفیسم ها بوده است. میانگین توان بی هوازی پس از مکمل دهی در گروه های با پلی مورفیسم AA و AT بین مرحله 1 و 4 اختلاف و افزایش معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که پاسخ لاکتات ورزشکاران دارای پلی مورفیسم AA کمتر از سایر پلی مورفیسم است. همچنین، افزایش توان بی هوازی میانگین احتمالاً در ورزشکاران دارای پلی مورفیسم AA و TT بیشتر از گروه AT است.
  6. تاثیر سن نسبی بر عملکرد شناختی و غیرشناختی کودکان
    1399
    چکیده هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر سن نسبی بر عزت نفس، انگیزه پیشرفت و عملکرد شناختی در کودکان بود. این پژوهش بر روی 276 دانش آموز 8 ساله دختر و پسر در شهرستان بابل انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های عزت نفس کودکان، انگیزه پیشرفت کودکان و آزمون آدمک گودیناف کودکان برای تعیین میزان عملکرد شناختی استفاده شد. همچنین برای تحلیل داده ها از آزمون کروسکال والیس و برای بررسی تفاوت های زوجی از ازمون یومن ویتنی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد میانگین عزت نفس در کودکان با افزایش سن نسبی کاهش می یابد و میانگین عزت نفس در فصل بهار بیشترین و در فصل زمستان کمترین میزان است. علاوه براین نشان داده شده میانگین انگیزه پیشرفت و عملکرد شناختی در کودکان با افزایش سن نسبی کاهش می یابد و انگیزه پیشرفت در فصل بهار بیشترین و در فصل زمستان کمترین میزان است. همچنین عملکرد شناختی در متولدین بهار بیشتربن و د رمتولدین زمستان کمترین مقدار است. احتمال موفقیت و پیشرفت در کودکانی که در ماه ای اول سال متولد شده اند نسبت به همسالان خود بیشتر است. همچنین متولدین ماه های اخر برای جلوگیری از عقب افتادگی بیشتر از همسالان باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرند.
  7. تاثیریک هفته مکمل نیترات بر عملکرد بی هوازی بازیکنان فوتسال مرد
    1398
    بهبود عملکرد و توان بی هوازی در ورزش با استفاده از مکمل های غذایی از دغده های ورزشکاران برای دست یابی به موفقیت به شمار می رود. در این پژوهش مصرف کوتاه مدت مکمل آب چغندر (نیترات) بر تغییرات توان هوازی و استقامتی عضلانی در فوتسالیست ها مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه حاضر به روش مطالعه تصادفی، دوسوکور، کنترل شده با دارونما و متقاطع انجام شد. جامعه آماری پسران نوجوان فوتسالیست شهرستان دهگلان بود که بعد از فراخوان و اعلام آمادگی، 15 نفر (سن: 25/2 ± 85/17، قد: 45/6 ± 14/175 سانتی متر؛ وزن: 24/7 ± 78/67 کیلوگرم؛ BMI: 65/1 ± 06/22 کیلوگرم بر متر مربع) به شیوه تصادفی از جامعه آماری انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی ومتقاطع به دوگروه مکمل و دارو نما تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت یک هفته مکمل نیترات و دارونما را به مقدار روزانه 500 میلی گرم همراه با آب کافی مصرف کردند. قبل ازمصرف مکمل و دارونما از آزمودنی ها پیش آزمون یا حالت پایه (شامل آزمون های RAST، سه ست با 60% 1RM پرس سینه وآزمون اینتروال 6 تکرار× 20 متر با 25 ثانیه استراحت بین تناوب ها) و بعد از دو روز آزمودنی ها 500 میلی گرم مکمل و دارونما را مصرف کردند و بعد از گذشت 30 دقیقه پس آزمون (1) را انجام دادند. بعد از یک هفته از مصرف مکمل ودارونما، آزمودنی ها در روز هفتم به سالن برگشتند. 30 دقیقه بعد از مصرف مکمل و دارونما پس آزمون (2) را انجام دادند. بعد از سپری شدن ده روز و دوره Wash out، هفته سوم جای گروها عوض شده و کلیه مراحل قبلی تکرار گردید. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که مصرف یک هفته مکمل نیترات تغییر معنی داری در عملکرد بی هوازی (میانگین توان RAST، شاخص خستگی RAST و میانگین زمان آزمون دو اینتروال) بازیکنان جوان فوتسال ایجاد نکرد (05/0
  8. تاثیر شدت گرم کردن بر تغییرات کاتکولامینی و عملکرد در دختران ورزشکار نخبه راگبی
    1396
    مقدمه: سطوح افزایش یافته ی آدرنالین و نور آدرنالین کمک کننده های مهمی در عملکرد ورزشی می باشند، چرا که هر دو هورمون دارای اثرات مثبتی بر دستگاه های قلب و عروق و سوخت و ساز بدن هستند. به طور معمول، ورزشکاران قبل از شروع تمرین یا مسابقه گرم می کنند. گرم کردن هم ازنظر جسمی و هم از نظر روانی، ورزشکار را برای تمرین یا مسابقه آماده می سازد. هدف تحقیق حاضر مقایسه اثرات دو شدت متفاوت گرم کردن بر سطوح آدرنالین و نورآدرنالین بود. مواد و روش ها: در تحقیق حاضر 12 نفر از بازیکنان دختر نخبه ی راگبی (میانگین سن: 17/2± 6/20 سال، قد: 95/2±6/167 سانتی متر، وزن: 23/4±97/61 کیلوگرم)، در دو جلسه ی مجزا با فاصله زمانی 48 ساعت شرکت داشتند. طرح تحقیق به صورت متقاطع بود. آزمودنی ها در هردو جلسه، تست های میدانی ویژه ی راگبی و یک نیمه بازی واقعی را متعاقب دو شدت متفاوت گرم کردن (40%-50 % و 70%- 85% HRMAX) اجرا کردند. جمع آوری نمونه های بزاق در سه فاصله زمانی سطح استراحتی، پس از گرم کردن و پس از تست های میدانی جهت بدست آمدن سطوح کاتکولامین بزاقی صورت پذیرفت. جهت بررسی تغییرات درون و برون گروهی و همچنین همبستگی ها، پس از بررسی توزیع طبیعی داده ها، از آزمون های آماری تحلیل واریانس با اندازه های مکرر، تی همبسته و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. کلیه ی مراحل آماری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 24 و در سطح معناداری 05/0 P˂ انجام شد. یافته ها: سطح کاتکولامین ها در فاصله زمانی پس از گرم کردن و پس از تست های میدانی نسبت به سطح استراحتی بطور معناداری افزایش یافت (به استثنای گروه کم شدت که آدرنالین آن ها در فاصله ی پس از تست های میدانی نسبت به سطح استراحتی تغییر معناداری نداشت). اما در هیچ یک از فواصل زمانی، بین دو گروه گرم کردن با شدت های مختلف، تفاوت معناداری مشاهده نشد. عملکرد آزمودنی هایی که با شدت بالا گرم کردند، در مولفه های قدرت دست راست، قدرت دست چپ، مسافت شوت و مسافت پاس، بهبود معناداری نشان داد. نتیجه گیری: یافته های این تحقیق تغییرات معناداری را در پاسخ کاتکولامینی را در اثر گرم کردن راگبی کاران نشان داد اما بین دو روش متفاوت گرم کردن با دو شدت مختلف تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از آن جایی که پاسخ های سمپاتوآدرنالی بسیار تحت تاثیر شدت تمرین قرار می گیرد، به نظر می رسد شدت فعالیتی ک